0

مطالب خواندنی ماه رمضان

 
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان
جمعه 15 مهر 1390  10:02 PM

عبادت ودعا (5)

دومين درجه: مالک خاطرات نفس بودن

تازه من تا اين درجه گفتم. يک درجه برويم بالاتر، مالک خاطرات نفس خودمان، خاطرات ضمير خودمان [باشيم.] اين مسئله را کاملاً توجه بفرماييد. همانهايي از ما که مالک چشم خودمان هستيم، مالک زبان خودمان هستيم، اراده مان قوي است، مالک دست خودمان هستيم مالک پاي خودمان هستيم، مالک شهوت خودمان هستيم، مالک عصبانيت خودمان هستيم، مالک يک موضوعي نيستيم؛ هيچ کدام از همين افرادي که اينجا نشسته ايم (شايد در اينجا اولياءالله باشند، من نمي دانم) مالک خاطرات ذهني و خاطرات نفساني خودمان نيستيم. يعني چه؟ يعني اين تداعي معاني اي که در ذهن ما رخ مي دهد بدون اينکه اختيارش دست ما باشد. از اين شاخ مي رود به آن شاخ، از آن شاخ مي رود به آن شاخ،... قوه ي خيال ما حکم يک گنجشک را دارد. گنجشک را بالاي درخت ديده ايد، مي رود روي اين شاخه، فوراً مي رود روي شاخه ي ديگر و باز مي پرد روي شاخه ي ديگر. قوه ي خيال ما دائماً از اين شاخه به آن شاخه مي پرد. به ما مي گويند خواهش مي کنم ده دقيقه تمرکز ذهن براي خودت ايجاد کن که فقط درباره ي يک موضوع بينديشي. اگر توانستيم؟! به ما و شما مي گويند نماز که مي خواني تمرکز ذهن و حضور قلب داشته باش.

امام خميني

لا صلوةَ اِلاّ بِحُضُور القلب نماز بدون حضور قلب قبول نيست؛ صحيح است، يعني به تو نمي گويند چرا نماز نخواندي، اما قبول نيست يعني تو را به جايي نمي برد، خاصيتي براي تو ندارد. تا گفتيم الله اکبر، اگر فرض کنيد مغازه دار هستيم مثل اين است که قفل درِ مغازه مان را باز کرديم، حمد و سوره را مي خوانيم اما دلمان در مغازه است، دلمان در اداره است، دلمان در فلان مِلکمان است، دلمان دنبال فلان شهوت است، يک وقت متوجه مي شويم که گفتيم السلام عليکم و رحمةالله و برکاته. از بس هم زياد نماز خوانده ايم قهراً عادت شده است، اشتباه نمي کنيم، به طور خودکار از الله اکبر تا السلام عليکم مي رويم و تمام مي کنيم بدون اينکه هيچ بفهميم؛ وحال آنکه در نماز بايد حضور قلب و تمرکز ذهن باشد. نگوييد نشدني است. خير، شدني است، خيلي هم شدني است، با عبوديت (اَلعُبودِيَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُها الرُّبوبِيَّةٌ).

مالک خاطرات ذهني و خاطرات نفساني خودمان نيستيم. يعني چه؟

 يعني اين تداعي معاني اي که در ذهن ما رخ مي دهد بدون اينکه اختيارش دست ما باشد. از اين شاخ مي رود به آن شاخ، از آن شاخ مي رود به آن شاخ،...

 اگر شما کوشش کنيد در راه عبوديت قدم برداريد واقعاً مي توانيد نمازي بخوانيد که اگر پنج دقيقه طول مي کشد در تمام اين پنج دقيقه فقط متوجه خدا باشيد، ده دقيقه نماز مي خوانيد متوجه خدا باشيد، اصلاً ذهنتان از غيرخدا به هيچ چيزي منصرف نشود؛ نيم ساعت، يک ساعت [به همين حال باشيد،] بعد مثل بعضي از اولياءالله باشيد که از اول شب تا صبح يکسره عبادت کنيد  ذهنتان به هيچ چيزي غير از خدا التفات پيدا نکند، آنچنان غرق بشويد که حتي اگر بيايند بيخ گوش شما داد و فرياد هم بکنند شما نشنويد و نفهميد و متوجه نشويد، اينقدر ذهن شما متمرکز بشود.

حضور قلب امام سجاد در حال نماز

امام سجاد مشغول عبادت بود. يکي از بچه هاي امام از پشت بام افتاد دستش شکست. زنها ريختند داد و فرياد کردند که دست بچه شکست، برويم شکسته بند بياوريم. رفتند شکسته بند آوردند، دست بچه را بستند. بچه گريه کرد، زنها ناله کردند، افراد ديگر داد و قال کردند، تمام شد. قضيه گذشت. امام بعد از آنکه از عبادت فارغ شد آمد در حياط، چشمش افتاد به بچه اش، ديد دست او را بسته اند. فرمود: چطور شده است؟ گفتند: بچه از بام افتاد، دستش شکست، شکسته بند آورديم، دست او را بستيم در وقتي که شما مشغول نماز و عبادت بوديد. امام قسم خورد که اصلاً من متوجه نشدم.

ممکن است شما بگوييد او امام زين العابدين است، همه ي مردم که امام زين العابدين نمي شوند. بنده خودم در عمر خودم افرادي را ديده ام – البته نمي گويم در اين حد و درجه – که براي من محسوس بود که از اولي که شروع به نماز مي کنند تا آخر نماز چنان غرق در ذکر خدا و ياد خدا مي شوند و چنان غرق در نماز مي شوند که واقعاً متوجه اطراف خودشان نيستند؛ و من ديده ام چنين کساني را. اَلعُبودِيَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُها الرُّبوبيَّةُ نتيجه ي عبوديت و بندگي و اولين اثرش اين تسلط است.

منبع: کتاب آزادي معنوي شهيد مطهري

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها