پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان
جمعه 15 مهر 1390 5:58 PM
على «صالح المؤمنین» است جایى كه ولایتبه خدا نسبت داده مىشود چه كسى پس از «الله» ولایتبر مؤمنین را دار است؟ همه تفسیر این آیه را مىدانید و تمام مفسران بزرگ آن را مخصوص على نقل كردهاند كه مقصود از «الذین آمنوا» كه در آیه ولایت آمده، على است، زیرا تنها او بود كه در حال نماز، به سائلى صدقه داد و خداوند آیه ولایت را دربارهاش نازل كرد ولى در جاى دیگر نیز خداوند مىفرماید: «فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین» پس خداوند و جبرئیل و آن رادمرد شایسته از مؤمنان، ولى است.
در این جا نیز پیش از مفسران شیعه، مفسران اهل سنت، غرض از صالح المؤمنین را در این آیه «على» دانستهاند و از رسول الله نقل مىكنند كه فرمود:«و صالح المؤمنین، على بن ابىطالب» و نه تنها سیوطى در «در المنثور»ش، كه صاحب «كنزل العمال» در صفحه 237 از جلد اول كتابش همین مطلب را نقل كردهاند. و ابن حجر در «صواعق»ش و هیثمى در «مجمع الزواید»ش نیز به تفصیل و با بیان بیشترى نقل كردهاند.
و على «انفاق كننده است در پنهانى و آشكار». ابن عباس در ذیل آیه شریفه «الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سرا و علانیة» نقل كرده كه این آیه درباره على نازل شده، زیرا على چهار درهم داشت، یك درهم را شبانه و درهمى را روزانه و یك درهم را آشكارا و درهمى را مخفیانه، در راه خدا انفاق كرد. (اسد الغابة ابن اثیر ج 4 ص 25) زمخشرى در «كشاف»، سیوطى در «الدر المنثور»، هیثمى در «مجمع الزواید» و ابن حجر در «صواعق المحرقه» و دهها مفسر و دانشمند همین را ذكر كردهاند. و على «خیر البریه» است. او بهترین مخلوقات و برترین آفریدگان آفریدگار متعال است. او والاتر و شریفتر و افضل همه انسانهاى روى زمین است. و پس از على بهترین مردم، پیروانش هستند. من این را نمىگویم كه مفسران اهل سنت مىگویند، پس چرا خود جز، پیروان على نمىشوند و چرا خود شیعه «خیر البریه» نمىشوند و چرا از او فاصله مىگیرند.
و على «اهل ذكر» است. پس هرچه را نفهمیدیم باید از پیشگاه على و آل على سؤال كنیم و باید از علوم آنان بهره ببریم تا پاسخ سؤالهایمان را دریابیم. جابر جعفى نقل مىكند كه وقتى آیه «فاسالوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» نازل شد، على علیه السلام فرمود: نحن اهل الذكر، ما اهل ذكریم». (تفسیر طبرى، ج 17، ص 5) و على «رحمتخدا» است. و چه شیرین ستسخن حق كه مىفرماید: «قل بفضل الله و برحمته فبذلك فلیفرحوا هو خیر ما یجمعون، بگو به فضل خدا و به رحمتش امیداور باشند و این سان خرسند شوند كه این بهتر است از آنچه جمع مىكنند.» ابن عباس مىگوید: مقصود از فضل الله، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و مقصود از «رحمته» على علیه السلام است. (تاریخ بغدادى، ج 5، ص 15)
و على «صدیق» است. هر جا سخن از رسول خدا است، پس از او به نحوى به على اشاره شده است. در سوره زمر مىفرماید:
«و الذى جاء بالصدق و صدق به اولئك هم المتقون، و آن كسى كه صدق و راستى را آورد و كسى كه او را تصدیق نمود، آنان تقوا پیشگانند.» و در اینجا رسول خدا است كه دلیل راستین از سوى پروردگارش آورده و پیام خدایش را به مردم ابلاغ كرده و كسى كه از ساعت نخست، او را تصدیق كرد و به او ایمان آورد و در تمام مراحل دعوت همراه او و پشتیبان او بود، على بود. آنچه در اینجا فهرستوار یادآور مىشویم، كمتر از یكهزارم فضایل آن حضرت است كه تنها در برخى از كتابهاى اهل سنت دیده شده و اگر كسى بخواهد همه فضایل حضرت را از زبان حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم، به تنهایى یادآور شود، مثنوى هفتاد من مىشود.
به خدا هرگاه نالههاى على را مىخوانم، بیش از حادثه شهادتش دلتنگ و گریان مىشوم; گو اینكه شهادت على مایه آسایش و آرامش او بود كه از دست این نااهلان راحتشود و به وستبپیوندد. چه او آن قدر به مرگ علاقهمند است كه از كودك بر پستان مادر افزونتر. این سان على جهان را با قلبى پر از خون وداع مىكند و در شب قدر، رستگارانه به خداى كعبه مىپوندد.
اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت