پاسخ به:لطیفه های کهن استاد و شاگرد
دوشنبه 29 تیر 1388 9:41 AM
استاد و شاگرد /
یک پسر روستازاده را پدر برای تحصیل علم نزد استاد فرستاد پس از چند سال که به زادگاه بازگشت دانشمندان او را آزموده گفتند چیز چندانی نیاموخته . پدر پرسید پس در طول این مدت که دور از وطن بودی چه میکردی ؟ او گفت : یک روز من بیمار می شدم یک روز استادم یک روز من به گرمابه می رفتم یک روز استادم یک روز من جامه می شستم یک روز استادم و روز هفتم هم جمعه بود
راز ماندگاری در گمنامی است