|
|
|
|
مراسم استقبال از نوروز از اويال اسفندماه با خانهتکانى آغاز مىشود. چيدن سفره هفتسين از ديگر ارکان اصلى جشن نوروز است. در اين سفره نمادهاى سبزي، آب و نمادهاى مذهبى ديده مىشود. غذاى سنتى اين روز سبزى پلو با گوشت است. بعد از تحويل سال کوچکترها به ديدن بزرگترها مىروند و اين ديدارها تا روز سيزدهم فروردين بهطول مىانجامد
.
|
|
|
مردم استان يزد در روز سيزدهم فروردين به باغها و مراتع مىروند و به شادى و تفريح مىپردازند. دخترها سبزه گره مىزنند. در اين روز مادرشوهر و خواهران شوهر و ساير اقوام دامادهاى تازه ازدواج کرده به ديدن عروس خود رفته و او را براى گردش و در کردن نحسى به باغ و سبزهزار مىروند
.
|
|
|
اعياد مذهبى مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غديرخم، ميلاد حضرت محمد (ص)، نيمه شعبان و
...
در استان يزد بسيار گرامى داشته مىشود و بهطرز باشکوهى برگزار مىشود
.
|
|
مردم يزد عيد غدير را عيد سادات مىنامند و به ديدار خانوادههاى سيد مىروند. بزرگان سادات در اين روز پول يا چيز ديگرى را بهعنوان عيدى به مهمانان مىدهند
.
|
|
در نيمه شعبان، جشنهاى باشکوهى در سطح شهر برگزار مىشود. در اين روز هزاران نفر از مردم يزد در خيابان حضرت مهدى تجمع مىکنند و انتظار خود را نسبت به ظهور حضرت مهدى (عج) نشان مىدهند. هنگام غروب نيز با پخش شربت، شيرينى و شير از يکديگر پذيرائى مىکنند
.
|
|
از ديگر مکانهاى تجمع مردم در اين روزها، بازار غلامعلى سياه در نزديکى ميدان امير چقماق، چهارراه مهديه و خيابان مسجد جامع است
.
|
|
|
مراسم ازدواج در شهرها و روستاهاى مختلف استان يزد با اندکى تفاوت به يکديگر شبيه هستند
.
ابتدا خواهر و مادر داماد براى ديدن دختر به خانه آنها مىروند؛ اگر دختر را پسنديد هفته بعد با يک حلقه انگشتر، يک جفت کفش و يک جعبه شيرينى دوباره به خانه آنها رفته و دختر را خواستگارى مىکنند. چند روز بعد از خواستگاري، اقوام داماد همراه با عاقد به خانه عروس رفته را بر سر سفره مىنشانند. در سفره عقد بادام، گردو، فندوق، فلفل سياه، زنجبيل، دارچين، نقل، نبات، عسل، روغن، نن، پنير و سبزى خوردن، ماست و ميوه مىگذارند
.
|
|
در روز عقدکنان، عاقد از عروس بله را مىگيرد. سپس سفره سفيدى به نشانه سپيدبختى روى سر عروس مىگيرند و دو کله ياد و تکه قند را بههم مىسانيد و مىخوانند
.
مسابم، مسابم. دخترها و زنان مىپرسند؟ چىچى مسابي؟ - مهر محبت مسابم
-
براى کي؟ - براى عروس و دوماد
.
|
|
بعد از عروس و داماد از زن، شوهران جوان ديگر نيز اسم مىبرد. بعد با نخ و سوزن پارچه سفيدى را مىدوزند
|
|
|
چى چى مىدوزي؟
|
|
مهر و محبت مىدزوم
|
|
براى کى مىدوزي؟
|
|
براى عروس و داماد
.
|
|
|
به اين مراسم پيش از آمدن داماد نزد عروس 'روس کردن' مىگويند. آنگاه داماد را کنار عروس روبهروى آئينه مىنشانند. داماد براى ديدن عروس رونما مىدهد و خويشان عروس و داماد به آن دو رونما مىدهند. مادرزن حلقه انگشتر را بهدست داماد مىکند و داماد هم به دست عروس حلقه مىگذارد. سپس يکى از نزديکان عروس، ظرف آبى آورده و داماد مشتى پول درون آب مىريزد. آب را درون راهرو ريخته و پول را بهعنوان شگون برمىدارند. رقص، آواز، شادى و عربونه زدن ساعتها ادامه مىيابد. هنگام بردن عروس به خانه داماد سر هر کوچه از نزديکان داماد يکى پيش مىآيد و با خوشآمد گوئي، پااندازى نظير يک قطعه طلا يا سفرهاى تفريحى يا سراندازى مانند سفرهاى زيارتى مانند سفر حج يا مشهد مقدس را به عروس تقديم مىکند. درهمان شب يا شب پيش از عقد، سيني، مىبرند. به اين ترتيب که برنج، روغن، قند، پارچه و ديگر لوازم را داخل سينىهاى بزرگ گذاشته و به خانه عروس مىبرند. (اين رسم امروزه بيشتر در روستاها برگزار مىشود
)
|
|
دو روز بعد ساير اقوام عروس و داماد، لوزامى مثل ظرف و وسايل خانه را به رسم پيشکش به خانه داماد مىبرند. به اين پيشکشها 'جاخالي' مىگويند. در مرحله بعد خانواده عروس و داماد هر يک نبوت عروس و داماد را به خانه خود دعوت کرده و ميهمانى مىدهند که به آن پاگشا مىگويند
.
|
|
|
|
|
پس از مراسم تدفين، به خانه صاحب عزا مىروند و آش يا شلهزرد مىخورند. اين آش زردرنگ که از ماش، برنج و روغن تهيه مىشود، آش پشت تابوت نام دارد
.
|
|
روز سوم در مسجد پرسه مىگذارند و قرآن مىخوانند و پذيرائى مىشوند و بعد از ظهر به مزار رفته و فاتحه مىخوانند
.
|
|
روز هفتم به گورستان رفته و کند رو نبات دود کرده و روضه مىخوانند. سپس به خانه صاحب عزا برگشته و در اتاق متوفى شمع روشن کرده پارچه سياهى پهن و روضهخوانى مىکنند. روز چهلم از صبح روز شروع به پختن 'سوروک' که نوعى نان روغنى است مىکنند. ايننان را بر سر مزار مىبرند، با نقل و شيرينى به مردم مىدهند و روضهخوانى مىکنند
.
|
|
|
از آئينها و مراسم ويژه ماه محرم در يزد، آئين نخلبندى و نخل گردانى است. نخل از جنس چوب و بهشکل برگ درخت يا سرو مىسازند. معمولاً وزن نخل زياد است و به کمک دهها نفر جابهجا مىستود. نخل را بهشکل تابوت سيدالشهداء يا نمادى از تاوبت شهداى کربلا مىشناسند و ريشه سنتى کهن دارد. مردم يزد در محاوره به آن 'نقل' مىگويند
.
|
|
دکتر اسلامى ندوشن مىنويسد: با آنکه نخل هيچ شباهتى به درخت خرما ندارد، آنرا بهنام اين درخت مىنامند. شايد بهعلت آنکه اصل آن از جنوب غربى و بينالنهرين است. نخل شباهت بسيارى به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگ عامه يعنى جاودانگى و رشادت و زندگى اخروى و آزادى که يادآور روحيات و خصايل امام حسين (ع) است
.
|
|
اين مراسم در يزد چند روز پيش از ماه محرم با تزئين و آذين بستن نخل شروع مىشود، که حدود يک هفته طول مىکشد. دراين مدت، خادمان ميدان، زيورآلات و وسايل مربوط به تزئين نخل را که قدمت آنها به دوره صفويه مىرسد. از انبار بيرون آورده و تمام روز را با پاهاى برهنه به اين امر مىپردازند. آنها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سياه مىپوشانند، سپس روى آنرا شمشيربندان مىکنند. سپس تزئينات ديگر از قبيل آئينههاى بزرگ تابدار، منگولهها، دستمالهاى ابريشمى را در دو سوى نخل مىبندند و بر تارک آن جقههاى فلزى از جنس فولاد و برنج و همرنگ آنها پرهاى طاووس يا ميوه انار مىگذارند و نخل را مانند يک مجله، زيبا و خوشبو مىکنند. در داخل آن نيز زنگهاى بزرگى را با طناب مىآويزند و بچهها هنگام حرکت آنها را بهصدا درمىآورند
.
|
|
در روز بلند کردن نخل، دهها تن از مردان محله، زير پايههاى نخل رفته، آنرا با عظمت تمام به حرکت درمىآورند و چون جنازهاى باشکوه آنرا ميان موج جمعيت عبور مىدهند. آنها نخل را تا مسيرى مىبرند و يا چندبار دور حسينيه محل مىچرخانند
.
|
|
در اطراف يزد رسم است که درختان را وقف مىکنند تا پس از کهنسال شدن، ساقههاى آنها را ببرند و نخل را با آن مرمت کنند. هماکنون در يزد خانوادههائى وجود دارند که شهرت آنها 'نخل بند' و 'نخلساز' است
.
|
|
|
در مراسم عزادارى امام حسين (ع) گروهى از نوجوانان با لباس سياه و لنگ قرمز دور کمر خود، مشک بر دوش گرفته و بازو بندى از قرآن مجيد را که با پولکهاى رنگين و برگهاى فلزى نقرهاى تزئين شده بر کتف مىبندند و در صفى منظم با ذاکر و سردشته خود همخونى مىکنند. اگر تابستان باشد، دو نفر هم در پشت صف با مشک پرآب و با شربت گلاب به اهل مجلس و عزاداران آب مىدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل (ع) ريخته و به مردم تعارف مىکنند. دسته سقا يک علم چهارگوش دوپايه و يا يک علم سه گوش با تمثال حضرت ابوالفضل (ع) را با خود حمل مىکنند
.
|
|
|
در يزد به اسب زين کردهاى که بهطور خاص آراسته شده و پيشاپيش دسته عزادارى حرکت مىکند
'
کتل' مىگويند. افسار اين اسب يا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سينهزنى حرکت مىکند و محافظ آن مرتب سر و صورت حيوان را نوازش مىکند. اين حرکت نمادين را 'اسب و کتل' مىنامند
.
|