پاسخ به:زندگی نامه علما
پنج شنبه 5 آبان 1390 7:05 PM
ميرزا موسى بن ميرزا جعفر بن ميرزا احمد آقا مجتهد تبريزى قراجه داغى، از خاندان با فضيلت و بزرگى در تبريز بود.
او از شاگردان بزرگ سيد حسين كوهكمرى، معروف به سيد حسين ترك (متوفاى 1299 قمرى) بود.
جد او ميرزا احمد تبريزى، مشهور به مجتهد (متوفاى 1265 يا 1270 قمرى)، ابتدا در ديوان استيفاء نظارت ماليه، براى امير عباس قاجار، فرزند فتح على شاه قاجار در تبريز كار مىكرد.
او هنگامى كه تصميم به آموختن علوم دينى گرفت، با مخالفت امير عباس مواجه شد و در نتيجه، تمام اموال و املاكش را از او گرفتند و ميرزا احمد بدون داشتن ثروتى به اصفهان، و سپس به كربلاى معلى رفت و در آنجا به تحصيل علوم دينى مشغول شد و در زمره علماى طراز اوّل قرار گرفت.
او و سه فرزندش ميرزا لطفعلى، ميرزا جعفر و ميرزا رضا پس از گرفتن اجازه اجتهاد از سيد على طباطبائى صاحب رياض المسائل به تبريز برگشتند.
درباره استقبال مردم از ميرزا احمد در(أعيان الشيعة ج 3 ص 69) اينطور آمده است: فتهانت عليه الناس و أقبل عليه الجمهور و رأس رئاسة عامة يعني: مردم به سويش آمدند و ايشان را به عنوان مرجع کل شناختند .
زعامت و مرجعيت در اين خاندان باقى ماند تا نوبت به ميرزا موسى تبريزى رسيد، كه از فقهاى بزرگ و مجتهدين معروف زمان خود و از مقررين اصلى بحث سيد حسين كوهكمرى، معروف به سيد حسين ترك بود.
در اين خاندان، علماى بزرگ ديگرى همچون ميرزا باقر بن احمد تبريزى، ميرزا لطفعلى بن احمد تبريزى، ميرزا جعفر بن احمد تبريزى، ميرزا جواد بن احمد تبريزى، ميرزا على بن لطفعلى بن احمد تبريزى، و بزرگان ديگرى به اسلام و مردم خدمت كردهاند. (أعيان الشيعة ج 3 ص 69)
بالاترين سند عظمت علمى ايشان كتاب أوثق الوسائل فى شرح الرسائل است كه از بىنظيرترين شروح رسائل مىباشد و از احاطه علمى او بر مباحث علم اصول حكايت دارد.
او به دليل اينكه استادش از شاگردان شيخ مرتضى انصارى و صاحب فصول بوده، به نظريات اين دو بزرگوار احاطه كاملى داشته است و اين موضوع در جاى جاى كتاب أوثق الوسائل ديده مىشود.
1 - أوثق الوسائل فى شرح الرسائل
2 - غاية المأمول فى كشف معضلات الأصول، در دو جلد ضخيم كه تقريرات درس استادش سيد حسين كوهكمرى است.
3 - حاشيه بر قوانين، كه بوسيله خواهر زادهاش ميرزا على بن لطف على (متوفاى 1340 قمرى)جمعآورى و تدوين شده است.
4 - تفسير ميرزا موسى تبريزى.
سيد موسى تبريزى، اين عالم و فقيه بزرگوار، در سال 1305 قمرى دار فانى را وداع گفته و به ملكوت حق پيوست.