0

زندگی نامه علما

 
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما
جمعه 8 مهر 1390  10:20 PM

سيد محمّد باقر حسيني استرآبادى (ره)

(1040- 969 هـ.ق)

ولادت

 

مير محمد باقر استرآبادى (معلم ثالث) مشهور به ميرداماد در نيمه دوم قرن دهم هجرى پا به عرصه حيات گذاشت. هر چند درباره سال تولد او، اطلاعات کافى در دست نيست؛ ولى کتاب نخبه المقال فى اسماء الرجال، تولد وى را سال 969 ق. ذکر کرده است.

از آن جا که پدرش، داماد شيخ على بن عبدالعالى کرکى (معروف به محقق ثانى) بود، به ميرداماد معروف شد که بعدا اين لقب به مير محمد باقر نيز داده شد.

تحصيلات

 

مير محمد باقر سال هاى کودکى را پشت سر نهاد و به جرگه دانش پژوهان پيوست. او در نخستين فرصت، به سمت توس هجرت کرد و در پرتو آستان قدس رضوي، به فراگيرى دانش پرداخت و علوم دينى را نزد سيد على فرزند ابى الحسن موسوى عاملى و ديگر اساتيد آن ديار آموخت. همچنين علوم فلسفه و رياضيات را در دوران حضورش در توس آموخت. مير محمد باقر سپس راه قزوين پيش گرفت. قزوين در آن زمان، پايتخت دولت صفويه بود و دانشمندان زيادى در آن شهر مشغول تحقيق و تدريس بودند؛ وى نيز به تدريس علوم دينى پرداخت. در سال 988 ق. دوباره به خراسان آمد و تا سال 993 ق. در آن ديار ماندگار شد و سپس به کاشان مهاجرت کرد.

اساتيد

 

1. شيخ عبدالعالى بن على بن عبدالعالى کرکى،(دايى مير محمد باقر).

2. شيخ عزالدين حسين بن عبدالصمد عاملى (پدر شيخ بهايى)

3. سيد نورالدين على بن الحسين موسوى عاملي

4. على بن ابى الحسن عاملى.

5. تاج الدين حسين صاعد بن شمس الدين توسى.

6. مير فخر الدين محمد حسينى سماک استرآبادى وى مهمترين استاد ميرداماد در علوم عقليه بود.

مقام علمى

 

ميرداماد از علماى برجسته قرن يازدهم و از بزرگان فلاسفه و حکماى اسلامى بود. اسکندر بيگ منشى ـ که معاصر ميرداماد بود ـ در کتاب تاريخ عالم آراى عباسي، او را چنين وصف مى کند:

در علوم معقول و منقول، سرآمد روزگار خود و جامع کمالات صورى و معنوي، کاشف دقائق انفسى و آفاقى بود. در اکثر علوم حکميه و فنون غريبه و رياضى و فقه و تفسير و حديث، درجه عليا يافته و فقهاى عصر فتاواى شرعيه را به تصحيح آن جناب معتبر مى شمارند.

شاگردان

 

1. صدرالدين محمد شيرازى معروف به ملا صدرا

2. حکيم ملا عبدالرزاق لاهيجى

3. ملا محسن فيض کاشانى

4. حکيم قطب الدين لاهيجى

5. سيد احمد علوى عاملى.

6. ملا خليل قزوينى

7. على نقى کمره اي، شاعر

8. نظام الدين امير احمد بن زين العابدين عاملى.

9. محمد تقى بن ابى الحسن حسينى استر آبادى.

10. عبدالغفار بن محمد بن يحيى گيلانى.

11. امير فضل الله استرآبادى.

12. دوست على بن محمد.

13. عادل بن مراد اردستانى.

14. شمس الدين محمد گيلانى (شمساى گيلانى).

15. ميرزا شاهرخ بيگار.

16. محمد حسين حلبى.

17. عبدالمطلب بن يحيى طالقانى.

18. ابوالفتح گيلانى.

19. مير منصور گيلانى.

20. شيخ عبدالله سمنانى.

21. محمد حسن زلالى خوانسارى.

22. شيخ محمد گنابادى.

23. حسين بن محمد بن محمود حسينى آملى (سلطان العلما).

صفات اخلاقى

 

حکيم فرزانه در حکمت علمى و اخلاقى فردي، ممتاز بود و به همراهى حکمت نظرى با تهذيب اخلاق، تأکيد داشت و حکمت بدون تهذيب را باعث گمراهى و ضلالت مى دانست. او به دستور ها و فرايض دينى به عنوان آداب سير و سلوک بسيار اهميت مى داد. به قرآن علاقه اى بسيار عميق داشت؛ به طورى که هر شب نصف قرآن را تلاوت مى کرد. آن اندازه مى خوابيد که براى پرداختن به کارهايش تجديد قوا کرده باشد و غذا به اندازه اى مى خورد که توان تحقيق و کارهاى ديگرش را داشته باشد.

اغلب اوقات، به ذکر خدا و تزکيه نفس مشغول بود و شب ها در حال تهجد. اهميت زيادى به اداى نوافل مى داد و هيچ يک از نوافل را ترک نمى کرد و اين وضع را از سن بلوغ تا زمان وفات ادامه داد.

تأليفات

 

1. قبسات

2. الايقاضات

3. صراط المستقيم

4. الافق المبين

5. الحبل المتين

6. جذوات

7. تقويم الايمان

8. شارح النجاه

9. الرواشح السماويه فى شرح الحاديث الاماميه

10. رساله اى در تولى و تبري

11. خلسه الملکوتيه

12. الجمع و التوفيق بين رايى الحکيمين

13. رساله فى حديث العالم ذاتا و قدمه زماناً

14. اللوامع الربانيه فى رد شبه النصرانيه

15. رساله فى تحقيق مفهوم الوجود

16. رساله فى المنطق.

17. السبع الشداد؛ درباره چند علم

18. سدره المنتقي، در تفسير قرآن (حمد، جمعه و منافقون).

19. رساله فى خلق الاعمال.

20. نبراس الضياء؛ در معنى بداء

21. عيون المسائل

22. تفسير قرآن

23. شرح استبصار

وفات

 

در سال 1040 ق. شاه صفى جهت زيارت عتبات عاليات عازم عراق شد؛ وى از ميرداماد خواست که در اين سفر، همراه او باشد. ميرداماد که عاشق اهل بيت بود و نمى توانست به راحتى از کنار اين پيشنهاد بگذرد، قبول کرد. در بين راه، دانشور کهنسال شيعه، سخت مريض شد و مسير کربلا به نجف دار فانى را وداع گفت. پيکر پاکش را به نجف اشرف منتقل و در جوار قبر امير مومنان على ـ عليه السلام ـ دفن کردند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها