پاسخ به:زندگی نامه علما
جمعه 1 مهر 1390 11:24 AM
آيت الله حاج شيخ محمد مؤمن « دام ظله » |
حضرت آيت الله محمد مومن ، در روز پنج شنبه، دهم ذيالقعده سال 1356 هجرى قمرى برابر با 23 دى 1316 هجرى شمسى در خانوادهاى مذهبى و علاقهمند به خاندان مكرم پيامبر اسلام(ص) در شهر قم چشم به جهان گشود.پدرش مرحوم حاج عباس مؤمن كه فردى سرشناس و مورد اعتمادمردم بود، با پيشة كشاورزى روزگار ميگذراند و نزديك به صد سال زيست و سرانجام در سال 1377 هجرى شمسى دار فانى را وداع گفت. مادر او نيز زنى پاكدامن و وارسته بود كه چهار سال پيش از پدرش يعنى در سال 1373 در گذشته بود. پدر و مادر ايشان نيز متولد قم بودهاند و تا آنجا كه خود از آن اطلاع دارد، خاندانش حدود 200 سال است در قم سكونت دارند. كودكى آيةالله مومن باتنگى معيشت خانواده همراه بوده، به گونهاى كه ايشان را براى آيندهاى پر از جهاد و مبارزه آماده ميساخته است.
تحصيلات خود را در هفت سالگى آغاز نمود و در مكتب خانهاى واقع در محلة «باغ پنبه» قم، به فراگيرى قرآن مشغول شد پس از آن به مكتب ديگرى رفته در آنجا كتاب نصاب الصبيان و برخى از كتب ديگر را آموخت. پس از مدتى با سفارش برخى به پدر ايشان و موافقت پدر، تحصيلات خود را در مدارس اسلامى ـ ملى آن زمان، به تحصيل علوم دبستانى اشتغال پيدا كرد و در مدت دو سال تا كلاس ششم ابتدائى تحصيل كرد بعد از آن سال اول دبيرستان را خواند اما به دليل كم بودن سن قانونى نتوانست در آزمون پايان سال شركت كند. در سال 1332 به تحصيل علوم دينى روى آورد و طى دو سال، ادبيات عرب، بخش بسيارى از «مطوّل» و همه «معالم الاصول» را فرا گرفت و هم زمان، به دليل تنگى معيشت خانواده، به آموزگارى نيز ميپرداخت. پس از آن، با توسل به حضرت على بن موسيالرضا(ع) و امام عصر (عج) توانست رضايت پدر خود را جلب نمايد و صرفاً به تحصيل علوم دينى بپردازد. «شرح لمعه» و «قوانين الاصول» را در طى يك سال فرا گرفت و «مكاسب» و «رسائل» شيخ انصارى را پس از دو سال به اتمام رساند و در ششمين سال تحصيل، جلد اول «كفايه» را آموخت و در درس خارج اصول و فقه شركت جُست. هم زمان با تحصيلات فقهى و اصولى، به تحصيل حكمت الهى و فلسفه نيز ميپرداخت و «شرح منظومه» سبزوارى و «الهيات شفا» و بخش عمده «اسفار» را فرا ميگرفت.
در اواخر سال 1342 براى تحصيل عازم نجف اشرف شد و به مدت شش ماه از محضر استادان حوزه علميه بهرههاى فراوان برد و سپس به ايران بازگشت و تا سال 1353 به تحصيل خود ادامه داد.
حضرت آيتالله مؤمن در دوران تحصيل خود از محضر استادان برجستهاى بهره برده است از جمله «شرح منطق» حاجى سبزوارى را نزد «حاج شيخ محمد واعظ زاده» و «مكاسب» شيخ انصارى را نزد آيت الله مشكينى و آيت الله شاه آبادى و شيخ ابوالفضل خوانسارى و ديگر اساتيد آن زمان فرا گرفت همچنين «رسائل» شيخ انصارى را نزد «آيةالله حاج شيخ محمد شاه آبادي» و جلد اول «كفايه الاصول» را نزد مرحوم «آيةالله سلطاني» و مقدارى از جلد دوم آن رانزد مرحوم «آيةالله حاج ميرزا محمد مجاهدى تبريزي» فرا گرفت.
وى در درس اصول حضرت امام خميني(ره) شركت نمود و چند ماهى نيز در درس فقه آيةالله بروجردى حاضر شد و سپس به درس خارج فقه امام(ره) كه در باره «مكاسب محرمه و بيع» بود، رفت و پايههاى استنباط فقهى خود را نزد آن بزرگوار مستحكم كرد. پس از تبعيد امام(ره) در سال 1342، به درس فقه و اصول «آية الله محقق داماد» رفت و پس از آن مرحوم، از درس خارج فقه «آيةالله حاج آقا مرتضى حائري» بهره برد.
استاد او در «فلسفه» و «شرح منظومه» سبزوارى، مرحوم سيد مصطفى خميني(ره) بود و بعد از آن براى تحصيل الهيات «شفا» و «اسفار» به درس «علامه سيد محمد حسين طباطبايي» (ره) رفت و سالها به حضور در درس تفسير ايشان نيز توفيق يافت. ايشان عمده استادان خود را در حوزه، مرحوم امام، مرحوم محقق داماد و مرحوم شيخ مرتضى حائرى ميداند و در باره آنها ميگويد: «اين سه بزرگوار، صرف باز گو كردن در نظرشان نبود بلكه تحقيقى بحث ميكردند مخصوصاً امام كه وقتى مسألهاى را ميخواست طرح بكند، مانند اين بود كه اصلاً خودش ميخواهد اين مسأله را عنوان كند. با كمال دقت مطرح ميكردند و حرفهاى علماى ديگر را مطرح ميكردند و نقض و ابرام ميكردند و طلبه را اجتهادى بار ميآوردند».
از هم مباحثهايهاى آيةالله مؤمن، ميتوان از «آيةالله حاج ميرزا ابوالحسن مصلحى اراكي» (فرزند آيةالله اراكي)، «آيةالله طاهرى خرم آبادي»، «آيةالله حاج سيد محمد حسينى كاشاني»، «مرحوم ربانى املشي»، «شهيد حيدرى نهاوندي» و «استاد حاج شيخ حسن تهراني» نام برد. همچنين شاگردان بسيارى از محضر ايشان، كسب فيض نمودهاند كه در بين آنها، ميتوان از «دكتر حسن روحاني»، دبير شوراى امنيت ملى، «حجةالاسلام والمسلمين فياضي»، «حجةالاسلام والمسلمين ناظم زاده»، «حجةالاسلام والمسلمين برهاني» و «حجةالاسلام والمسلمين عباسعلى اختري»، نام برد. اينان برخى از شاگردان وى بوده كه در مباحث سطح عالى از تدريس وى بهره بردند. همچنين در درس خارج اصول و فقه ايشان، فضلاى متعددى شركت كردهاند كه عدهاى از آنها هم اكنون به تدريس خارج فقه و اصول و سطوح عالى حوزه اشتغال دارند.
دفتر زندگانى آيةالله محمد مومن، پيش و پس از انقلاب، سرشار از مبارزه و هدايتهاى سياسى است. در حدود سال 1343 در مجلس آن روز، لايحة كاپيتولاسيون مطرح شد. به دنبال اين قضيه، امام خميني(ره) در نطقهاى آتشين خود، ضمن محكوم كردن اين مسأله، همة مسلمانان و علماى اسلام را به مبارزه با آن دعوت كردند. رژيم شاه كه از افشاگريهاى امام خميني(ره) ميهراسيد ايشان را دستگير و پس از دو ماه آن بزرگوار را در منزلى در قيطريه تهران محصور و ممنوع الملاقات ميكند در اواخر سال 1342 به قصد زيارت عتبات عاليات و حضور در درس خارج علماء نجف اشرف به عراق مشرف شد و نزديك 6 ماه اين سفر به طول انجاميد پس از آن در مرداد ماه 1343 به ايران مراجعت ميكردند. به دنبال دستگيرى مجدد حضرت امام (ره) و تبعيد به تركيه، آيت الله مؤمن به عنوان سفر زيارتى قصد تشرف به نجف اشرف داشت را كه مرحوم حاج شيخ مرتضى حائرى از ايشان خواست تا پيامى را به «آيةالله سيد محسن حكيم» ابلاغ نمايد. قرار بود آيةالله مؤمن اين پيام را از طريق امام موسى صدر(ره) يا حاج شيخ نصرالله خلخالي(ره) به سمع آيتالله حكيم برساند. پيام اين بود كه هم اكنون، حاج آقا روحالله (حضرت امام خميني) در صف مراجع تقليدند و دستگيرى و تبعيد ايشان، در واقع، توهين به مرجعيت شيعه خواهد بود.
از اين رو، لازم است آيةالله سيد محسن حكيم، نسبت به اين مسأله واكنش نشان داده، خواستار بازگشت ايشان و رفع تبعيد معظم له شوند.
از فعاليتهاى ديگر كه در كارنامة مبارزاتى آيةالله مؤمن ميدرخشد، رساندن مفاد نامة تعدادى از اعضاى جامعة مدرسين حوزه علميه قم، مبنى بر اعلام مرجعيت امام خميني(ره) به دست امام خميني(ره) بود. مفاد اين نامه را آيةالله مومن، در نجف اشرف به محضر امام(ره) تقديم نمود. امام خميني(ره) كه هميشه از قبول مرجعيت و عناوينى اين گونه سرباز ميزد، ابتدا بدان اعتراض ميكند. آيةالله مومن با بيان وضعيت حساس آن دوره، جنبههاى سياسى و مبارزاتى اين تصميم را خدمت امام(ره) عرض مينمايد و به ايشان عرض ميكند علت تصميم اعضاء جامعه مدرسين مبنى بر اعلام مرجعيت اين است كه آنها تنها حضرتعالى را براى مقابله با رژيم فاسد شاه صالح ميدانند از اين رو وظيفه خود دانستند تا حضرتعالى را به عنوان مرجع تقليد معرفى كنند. بدين گونه امام(ره) در برابر اين اعلام مرجعيت، سكوت ميفرمايد.
حضور ايشان در جلسات جامعه مدرسين، در پيش از انقلاب، و پيگيرى مصوبات و بيانيههاى آن از فعاليتهاى درخشان ايشان است كه سرانجام به دستگيرى و تبعيد ايشان در سال 1353 منجر شد. ايشان به سه سال اقامت اجبارى در شهداد كرمان محكوم شد كه پس از گذراندن هفت يا هشت ماه اقامت در شهداد بقيه مدت را در تويسركان به تبعيد گذراند اما تبعيد ايشان باعث نشد كه افشاگريها و مبارزات سياسى ايشان پايان يابد بلكه در آنجا نيز با بيان احكام اسلامى و در لابلاى آن، مسائل مهم انقلاب، ماهيت رژيم شاه را بر مردم آشكار ميكردند و آنها را به تقليد و پيروى از مرجعيت شيعه، به ويژه امام خميني(ره)، كه در آن زمان پرچمدار مبارزه بود، دعوت ميكردند.
با پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى ايران، فعاليتهاى آيةالله مؤمن در قالب مسؤوليتهاى اجرايى و روشنگريهاى درسى و اخلاقى ادامه يافت.
مهمترين مسؤوليتهاى ايشان، پس از پيروزى انقلاب اسلامى به شرح زير است:
1ـ مسؤوليت انتخاب و اعزام قضات شرع دادگاههاى انقلاب در سراسر كشور به دستور حضرت امام خميني(ره)
2ـ رياست دادگاه عالى انقلاب اسلامى
3ـ عضويت شوراى عالى قضايى
4ـ عضويت در شوراى نگهبان با حكم امام خميني(ره) در سال 1362 و ابقاء در آن مسؤوليت با حكم مقام معظم رهبرى
5ـ مديريت حوزه علميه قم و عضويت در شوراى عالى سياستگذارى حوزه علميه قم از سال 1371 تا 1374 و نيز عضويت در دوره چهارم شوراى عالى حوزه علميه قم
6ـ نمايندگى در دوره اول و دوم مجلس خبرگان رهبرى از طرف مردم سمنان و در دوره سوم به نمايندگى از مردم قم
7ـ رياست مجمع فقه اهل بيت (ع).
زندگى آيةالله محمد مؤمن با تلاشهاى علمى و فرهنگى فراوانى همراه است. ايشان در طى سالهاى متمادى به تربيت طلاب جوان همت گماشته است و در اين ميان، شاگردان ممتازى را به جامعة علمى و سياسى كشور تقديم داشته است. ايشان پس از فراگيرى يك دوره كامل اصول، به تدريس چند دوره «رسائل» شيخ انصارى، مقدارى از «مكاسب» و «شرح تجريد الاعتقاد»، «بدايةالحكمه» و «نهايةالحكمه» و بخشى از «اسفار و عرشيه» نائل آمد. با پيروزى انقلاب اسلامى و كم شدن حجم مسؤوليتها، در سال 1362 به تدريس درس خارج اصول پرداخت كه هم اكنون به تدريس دوره سوم آن اشتغال دارد. تدريس بحث معاملات «تحريرالوسيله» حضرت امام خميني(ره)، كتاب قضا و شهادات و عمدة حدود و مسائل مستحدثه در قالب درس خارج فقه از ديگر برنامههاى درسى ايشان براى پرورش طلاب جوان و طالب اجتهاد بوده است ايشان هم اينك به تدريس مبحث حكومت اسلامى نيز مشغول است.
از آيةالله مؤمن، آثار فراوانى در مطبوعات به چاپ رسيده است. همچنين ايشان در زمينه علوم اسلامى كتب شايان توجهى به جامعه علمى كشور تقديم نموده است كه به برخى از آنها اشاره ميرود:
1ـ تقريرات درسهاى اصول، مكاسب محرمه و بيع حضرت امام خميني(ره) با حواشى معظم له بر آن
2ـ تقريرات درس مرحوم آيةالله محقق داماد در مبحث صوم و صلات
3ـ يك دوره كامل اصول فقه استدلالى با نام «تسديد الاصول»
4ـ ده رساله فقهى در موضوعات و مسائل مستحدثه با نام «كلمات سديده»
5ـ ولايت امام و پيامبر(ص) بر امر قانونگذارى كلى
6ـ ولايت امام و پيامبر(ص) بر جامعه اسلامى
7ـ حاشيه بر اسفار و شواهد الربوبيّه.
از ديگر فعاليتهاى علمى و فرهنگى ايشان ميتوان از تدوين و تنظيم آيين نامههاى داخلى شوراى مديريت حوزه علميه قم ياد كرد كه در دوره تصدى ايشان انجام گرفت.
آيةالله محمد مؤمن هم اكنون به تدريس در حوزه علميه قم اشتغال داشته و در مكتب اجتهاد و فقهاهت، شاگردان مفيدى را به عالم اسلام تقديم مى دارند،همچنين به عنوان نماينده مجلس خبرگان استان قم به فعاليت مشغول مى باشند.