0

زندگی نامه علما

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:زندگی نامه علما
شنبه 13 آبان 1391  8:30 PM


مشكوری، شیخ عباس
 
نام هاي ديگر :
قرن : قرن14
آثار : خلاصه نگاری باب اول و باب دوم مغنی اللبیب؛ - تلخیص علم صرف به دو زبان فارسی و عربی؛ - الارجوزة الفقهیه؛ - خلاصه ای در علم نحو به زبان عربی؛ - رساله سبیل الرشاد، در مباحث اعتقادی و كلامی؛ - رساله ای در علم اخلاق؛ - دست نوشته های گوناگون حاوی مضامین حدیثی، ادعیه مأثوره

مؤسس آل مشكور

یكی از عالمان بزرگ كه در عصر خویش از تقدّس والایی برخوردار بود آیةالله شیخ مشكور حولاوی است. وی فرزند محمد، فرزند كوچك خاقانی (1) و بنیانگذار خاندان مشكوری است.

او در سال 1209 ق. در نجف، دیده به جهان گشود. وی پس از سپری نمودن دوران كودكی و نوجوانی و تحصیلات مقدماتی، از محضر آیات عظام شیخ علی كاشف الغطا، شیخ حسن كاشف الغطا (صاحب انوارالفقاهه)(2) و شیخ محسن اعسم؛ از شاگردان برجسته شیخ جعفر كاشف الغطا و صاحب كتاب كاشف الظلام، بهره مند شد. او پس از دست یابی به مقامات فقهی و علمی، حوزه درسی تشكیل داد و شخصیت هایی چون آیةالله حاج میرزا محمدحسن شیرازی صاحب فتوای معروف تحریم تنبكو، حاج میرزا حسین خلیلی، ملاّ

صفحه 235

علی كنی، شیخ عبدالحسین تهرانی، میرزا ابراهیم سبزواری، سید محمد هندی، سید محمدعلی مدرّس رضوی و شیخ محمدحسن شریعتمدار استرآبادی در محضر پُر فیضش پرورش یافتند.(3)

فقیه بزرگوار، عالمِ عامل، شیخ محمدابراهیم فرزند محمدعلی قمی كه از محضر شیخ مشكور حولاوی نجفی بهره برده بود، دختر استاد خویش را به همسری برگزید، كه آیةالله حاج شیخ علی زاهد قمی حاصل این پیوند پك است.

این مرد فاضل در 28 جمادی الثانی سال 1301 ق. در تهران دارفانی را وداع گفت. پیكر پكش را به عتبات عراق انتقال دادند و در صحن مطهر حضرت امیرمؤمنان(ع) در حجره متصل به درب عباجیه به خك سپردند.(4)

سیدكاظم فرزند سید احمد، فرزند سید محمد امین حسینی شقراوی (5) عاملی نجفی كه از فضلای متبحّر در علوم اسلامی به خصوص فقه، اصول، تاریخ، رجال و ادبیات بود پس از كسب فیض در محضر صاحب جواهر و شیخ مشكور، دختر مشكور حولاوی را به همسری برگزید كه سید احمد حاصل این ازدواج است. این بانو در مسیر شام كشته شد.(6)

در وصف آیةالله شیخ مشكور حولاوی كبیر آورده اند: از بزرگان فقیهان اهل بیت، كم نظیر روزگار در معارف معقول و منقول، مشهور در پرهیزگاری، معروف به كمالات معنوی در نظر و عمل بود و از معاصران صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری به شمار می آمد. وی پس از ارتحال صاحب جواهر، به مرجعیت رسید. البته قبل از آن، مرجع تقلید گروهی از شیعیان عراق بود. او در فقه تبحّر داشت، مروّج و آمِر به معروف، ناهی از منكر، عابد و زاهد و مشهور به دقت و پژوهش و ژرف كاوی بود.(7) وی در اوایل حكومت ناصرالدّین شاه قاجار، به

صفحه 236

تهران آمد و با مواعظ و سخنان شیرین خویش، طبقات مردم تهران را آگاه ساخت و آنان را برای روی آوردن به اعمال نیك و اجتناب از امورناشایست تشویق نمود. وی مصائب آل عبا را با سوز و گداز خاصی مطرح می نمود؛ به نحوی كه سرشك اشك را بر گونه ها جاری می ساخت و دل ها را محزون می نمود.(8)

شیخ مشكور در نجف اشرف، كتابخانه ای باشكوه، تأسیس كرد كه بعد از وفاتش، فرزندش شیخ محمدجواد و پس از وی، نواده اش شیخ مشكور صغیر آن را در اختیار داشت و اداره می نمود.(9)

از آثار او می توان كفایةالطالبین لاحكام الدین را كه رساله عملیه اوست نام برد. این رساله در سه باب طهارت، صلاة و صوم تدوین شده است. و خاتمه ای هم در باب اعتكاف دارد.(10)

رسالة فی منجزات المریض نیز از اوست كه همراه با رساله حجّ در سال 1324 ق. با حواشی فرزندش، شیخ محمدجواد به طبع رسیده است.(11) شیخ مشكور كتاب دیگری با عنوان هدایةالسالكین من الانام الی حجّ بیت الله الحرام تألیف نمود.(12)

سرانجام این فقیه وارسته كه از حولاء (از توابع بصره) برخاسته بود، پس از بازگشت از سفر مشهد مقدس و زیارت بارگاه حضرت امام رضا(ع) در سال 1272 ه' .ق. به دارباقی شتافت و پیكرش در حجره دوم ضلع شرقی صحن غروی، در جوار حرم امام علی(ع) دفن و به خك سپرده شد.

نیای نامدار

شیخ محمدجواد مشكوری فرزند مشكور حولاوی بزرگ به سال 1247 ه'.ق.

صفحه 237

در نجف اشرف به دنیا آمد. او پس از فراغت از فراگیری علوم مقدماتی در محضر شیخ مرتضی انصاری زانوی ادب بر زمین زد. وی پس از رحلت این فقیه وارسته، به محضر درس میرزا حبیب الله رشتی شتافت و تحصیلات سطوح عالی متداول در حوزه نجف را نزد او تكمیل كرد. از مكتب آیةالله میرزا محمدحسن شیرازی و پدرش بهره مند بوده است. شیخ محمدجواد مشكور در مجلس درس این سه دانشور والامقام، علاوه بر پیمودن درجات علمی و برخورداری از كاوش ها و دقت های فراوان در علم اصول و مباحث فقهی، با كاروانی از فرزانگان فرهیخته، چون: سیدمحمد كاظم یزدی، آقاضیاءالدین عراقی، میرزا حسین نایئنی، شیخ فضل الله نوری، سیدابوالحسن اصفهانی و... مأنوس گردید. چون مشكور به درجه اجتهاد نایل آمد، به تدریس پرداخت و جمعی از دانش پژوهان، از اندوخته های علمی او بهره مند شدند.(13) شرح حال نگاران او را به عنوان عالمی فاضل، فقیهی محقق و اصولی ای مدقّق معرفی كرده اند. جمعی از مردم عشایر شرقی عراق (اهالی بصره و عماره) از وی تقلید می كردند. افتخار امامت جماعت صحن مطهر حضرت علی(ع) فقط نصیب عالمانی می شد كه از مقامات علمی و معنوی و زهد و تقوای بسیار بالایی برخوردار بودند و آیةالله حاج شیخ محمدجواد مشكوری حولاوی این لیاقت را داشت كه از امامان جماعت صحن امیرمؤمنان(ع) باشد.(14)

شهید آیةالله سیدعبدالحسین دستغیب، از وی به عنوان فقیه، زاهد، عادل و از بزرگان عالمان و فقیهان نجف اشرف یاد می كند.

سرانجام این فقیه فرزانه كه به زیور زهد و تقوا آراسته بود، در ربیع الاول سال 1335 ه' .ق. در نودسالگی، در نجف، به سرای باقی شتافت. پیكرش پس از تشییعی باشكوه، در كنار مرقد پدر و برادر، در یكی از حجره های صحن شریف

صفحه 238

حرم امیرمؤمنان(ع) دفن گردید.(15)

پدر پارس

آیةالله حاج شیخ مشكور حولاوی صغیر در سال 1287 ق.، در خانواده ای اهل معرفت و دیانت، در نجف اشرف پابرعرصه حیات نهاد. وی تحصیلات مقدماتی، سطح و مقداری از دروس عالی حوزه را نزد پدر فاضل خویش، مرحوم حاج شیخ محمدجواد مشكوری آموخت. سپس به محضر آخوند خراسانی (1329 - 1255 ه' .ق.) شتافت و با شاگردی نزد این استوانه فقاهت، به درجه اجتهاد نائل آمد. مشكوری، محضر آیةالله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، از مراجع تقلید شیعیان متوفای 1326 ه' .ق. را نیز درك كرد.(16) حاج آقا رضا همدانی، فرزند محمدهادی محقق، اصولی و از بهترین شاگردان میرزای شیرازی به شمار می رفت، مرحوم مشكوری به همراه شیخ احمد، فرزند صاحب جواهر، كه ملازم آیةالله همدانی بود، در حوزه درسی این فقیه عارف و زاهد حضور می یافت، آیةالله مشكوری در صبح روز یكشنبه 28 صفر 1322 ق. این استاد وارسته و پرهیزگار را از دست داد.(17) آیةالله مشكور صغیر از فقیهان و استادان برجسته حوزه نجف به شمار می رفت و چندین سال پی در پی امامت جماعت صحن مطهر حرم حضرت علی(ع) را بر عهده داشت. نماز جماعت باشكوه ایشان در جوار بارگاه اسوه پرهیزگاران، كمتر نظیر داشت و اغلب اقشار مردم با شور و شوق در آن شركت می كردند. شهرت اجتماعی و نفوذ آیةالله مشكور در بین اهالی نجف شگفت انگیز و باورنكردنی بود.

شیخ مشكور صغیر همچون استادش حاج آقا رضا همدانی بر كتاب شرایع الاسلام فی مسایل الحلال والحرام اثر محققّ حلّی متوفای 676 یا 696 ه' .ق.

صفحه 239

نماز آیات، نماز مسافر و مقداری از زكات بود مشاهده كرده است. وی این اثر را در سال 1318 ه' .ق. به پایان برده است.(18)

آیةالله مشكور صغیر دارای استعداد شایان توجهی در سرودن اشعار عربی بود او این ذوق و توانایی هنری و قریحه ذاتی را در راه معارف فقهی و شرعی به كار گرفت و منظومه ای در نماز مسافر و صید و ذباحه ترتیب داد. آن مدرس والامقام در شب 20 محرم الحرام 1353 ق.، در نجف اشرف به سرای جاوید شتافت و پیكرش پس از تشییع شكوهمندی در صحن روضه علوی به خك سپرده شد.(19)

ایّام كودكی

بهار، فصل سرسبزی، خرمی و طراوت است. در 25 اردیبهشت 1281 ه' .ش. مطابق 1322 ه' .ق. در نجف اشرف، در خانه آیةالله مشكور صغیر كودكی دیده به جهان گشود كه عباس نامیده شد. نام گذاری این كودك با عنوان مباركی چون عباس به دنبال ماجرایی كرامت گونه صورت گرفت. این كودك در اوان زندگی بر اثر حادثه ای از پشت بام بلندی سقوط نمود. مادرش كه شاهد این حادثه دردنك بود با صدایی بلند، حضرت عباس(ع) را به مدد می طلبد. در این حال به شیوه ای شگفت انگیز و معجزه آسا، بندِ لباس كودك به ناودان خانه گیر می كند و او را بین زمین و آسمان نگه می دارد، به شكرانه این زندگیِ دوباره، پدر و مادر، نام فرزند خود را به نام مقدّس عبّاس تغییر می دهند.(20) تا هر وقت فرزند خویش را می نگرند، مقام معنوی حضرت ابوالفضل(ع) را به خاطر آورند.

عباس ایام كودكی را در دامان پك پدری پارسا و مادری بافضیلت سپری كرد و با پرورش های پرمایه، و تربیت های عالی به سوی رشد و شكوفایی گام

صفحه 240

نهاد. وی خواندن و نوشتن و مقدمات علوم دینی و زبان و ادبیات فارسی و عربی را از محضر پدر آموخت و پس از سپری نمودن این مراحل، به دوره سطح حوزه راه یافت و مراتب و درجات این مقطع را نیز با موفقیت و حمایت علمی و فكری پدر فاضل خویش طی نمود. شیخ عباس مشكوری در دوران طلبگی، سختی های طاقت فرسایی را تحمل نمود. فرزندش از زبان ایشان نقل می كند:

در آن ایام، سهمیه روغن چراغ داشتیم كه اگر به پایان می رسید، چون منبع نور دیگری در اختیارمان نبود، قادر نبودیم درس بخوانیم؛ امّا چون من اشتیاق بسیار به فراگیری داشتم، وقتی سهمیه روغن چراغم تمام می شد، زیر نور چراغ پیه سوزهای دشتشویی های مدرسه، كه تا صبح روغن داشت و نور می داد به مطالعه خود ادامه می دادم. از سویی آن قدر محو درس خواندن می گردیدم كه گاهی صدای اذان صبح را نمی شنیدم و ناگهان متوجه می شدم كه وقت فضیلت نماز اول وقت فرا رسیده است.

وی برای فرزندانش تعریف می كند:

یك روز به سفارش اهل خانه، چای و صبحانه مفصلی خوردم؛ اما چون قدری صرف آن طول كشید، دیر به درس استاد رسیدم. هنگامی كه وارد كلاسش شدم، استاد به دلیل این تأخیر، از من انتقاد نمود. بعد از آن تصمیم گرفتم دیگر صبح تا آخر عمر چای نخورم.

وی دیگر در این هنگام، چای نمی نوشید تا وقتی كه به رحمت ایزدی پیوست.(21)

صفحه 241

در محضر دانشوران

حاج شیخ عباس مشكوری سطوح عالی، یعنی رسایل، مكاسب و كفایه و نیز دروس خارج فقه و اصول را از محضر استادان ذیل آموخت:

1 - حاج سید عبدالهادی شیرازی (1382 - 1305 ه' .ق.)

وی حدود سی سال در رأس استادان برزگ حوزه نجف، معاصر با آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی بود كه با ارتحال او در شمار مراجع و عالمان بزرگ قرار گرفت. بعد از رحلت آیةالله بروجردی، مرجعیت شیعیان جهان و اداره حوزه چندین ساله نجف به این بزرگوار واگذار شد. آیةالله مشكوری علاوه بر رابطه شاگرد و استادی با آیةالله سید عبدالهادی شیرازی، مورد تأیید و وثوق آن مجتهد بلندپایه بود و ایشان به وی، طی مرقومه ای در اخذ وجوه شرعی و تصرف در آن وكالت داد.(22)

2 - آقا ضیاءالدین عراقی (1361 - 1287 ه' .ق.)

این مجتهد پرآوازه، از مراجع طراز اوّل شیعه به شمار می رفت. حاج شیخ عباس مشكوری ذهن خود را در مكتبِ درایت آقا ضیاءالدین پرورش دادند. در سپهر مرجعیت درخشیدند و خود، در عرصه فقه و اصول، حوزه های بزرگ علمی تشكیل دادند. آیةالله مشكوری در كنار بزرگانی چون: سید محمد رضا گلپایگانی، خوئی، مرعشی نجفی، سیداحمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سیدعلی یثربی، بهجت، میلانی، حكیم، میرزاهاشم آملی، سیدابوالقاسم كاشانی و... به حوزه درسی آقاضیاءالدین عراقی راه یافت و از كاوش های علمی و نوآوری های آقای ضیاءالدین عراقی در در فقه و اصول بهره فراوان برد.(23)

3 - سید حسین حمّامی (1379 - 1298 ه' .ق.)

صفحه 242

وی اهل كمال، فضل، تحقیق و تزكیه بود و در زمره مراجع عرب عراق به شمار می آمد. آیةالله مشكوری، بخش هایی از رسائل و مكاسب شیخ انصاری و نیز كفایة الاصول آخوند خراسانی را نزد وی آموخت.

4 - آیةالله سیدابوالحسن اصفهانی (1365 - 1284 ه' .ق.)

آیةالله مشكوری دروس خارج فقه و اصول را نزد این مرجع عالیقدر تكمیل نمود و در ضمن فراگیری علوم، از حمایت های استادش برخوردار بود. آیةالله اصفهانی كه خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی مبارزاتی مستمر داشت و مدت ها از دست ستمگران و اجانب در رنج بود، وقتی متوجه شد فعالیت های آیةالله مشكوری در امور سیاسی و اجتماعی در یكی از مناطق تهران بسیار مثمرثمر است، هنگامی كه ایشان قصد بازگشت به نجف اشرف را داشت، آن مرجع بزرگ و مجتهد جهان تشیّع، خطاب به وی نامه ای بدین مضمون نگاشت:

«بسم الله الرحمن الرحیم. از قرار مسموع پس از زحمات زیادی كه در اعلای كلمه اسلام در قریه قلهك تحمل نموده اید، از قبیل تعمیر مسجد و تكیه و حمام و غسالخانه (و) فعلاً به واسطه گرفتاری دیون و ضیق معاش عازم مراجعت به نجف اشرف می باشید... چون وجود شریف شما را در آنجا لازم می دانم از سركار عالی خواهشمندم از این خیال منصرف شده و در همانجا به ترویجات خود ادامه دهید.»

بدین ترتیب آیةالله مشكوری فرمان مرجع زمان و مجتهد عصر خویش را اطاعت نمود و در ایران ماندگار شد و تا زمان ارتحالش به تلاش های تبلیغی، فرهنگی و اجتماعی خود ادامه داد.(24)

آیةالله اصفهانی نیز مرحوم مشكوری را وكیل مطلق خود در اخذ وجوه

صفحه 243

شرعی و بریّه معرفی كرده است.

5 - آیةالله حاج سید محسن حكیم (1390 - 1264 ق.)

آیةالله مشكوری سطوح عالی و كرامت های اخلاقی و دوری از تمایلات نفسانی را از وی فراگرفت. روش زندگی بسیار ساده و توأم با زهد و قناعت آیدالله حكیم برای شاگردانی چون او، سرشار از نكات فراموش نشدنی اخلاقی و انسانی بود. آیةالله مشكوری رابطه ای نزدیك و عاطفی با این فقیه وارسته داشت.

از ده شخصیتی كه آیةالله مشكوری در حوزه آیةالله حكیم با آنان روابط دوستی و ارادت برقرار كرد پنج نفرشان به شهادت رسیدند؛ اما واضح است كه وجود نورانی آنان بر فراز هستی نورافشانی می كند.(25)

آیةالله حكیم در نامه ای دریافت سهم مبارك امام را به او تفویض نموده است. وی در این نامه از شاگردش به عنوان عماد عالمان و مروّج احكام اسلام سخن گفته و از مؤمنین خواسته است از وجود ایشان بهره مند شوند و از تكریم و احترام وی فروگذاری نمایند.(26)

6 - میرزا حسین نائینی (1355 - 1277 ق.)

آیةالله مشكوری این لیاقت را داشت كه محضر علمی دانشوری پارسا، عالمی زاهد و وارسته، چون مرحوم نائینی را درك كند؛ كسی كه در تشریح مباحث فقه و اصول با استدلال و موشكافی سخن می گفت. گرچه مجلس درس آن فقیه مشهور عرصه ای مناسب برای بحث و بررسی و تبادل افكار بود؛ اما میرزای نایینی مراقبت تام و تمام داشت كه شاگردان اعتدال و خوشرویی را پیشه خود قرار دهند و در هنگام مباحثه، روابط عاطفی و صمیمیت و دوستی را فراموش نكنند. آیةالله مشكوری به توصیه استادش و تكیدهای مكرّر او

صفحه 244

درس های استاد را می نوشت و بدین گونه نگارش و تحریر مطالب علمی را تمرین می نمود. در مواقعی میرزای نایینی نوشته های او را چون آثار دیگر شاگردان، ملاحظه می كرد و با این شیوه برای كار وی ارزش قایل می گردید و بدین گونه او را برای بهتر نوشتن ترغیب می كرد. آشنایی مشكوری با شاگردانی برجسته چون: علامه طباطبایی، سید ابوالقاسم خویی، سیدجمال الدین گلپایگانی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، سید محمد حجّت كوه كمری و... از بركات حضور وی در درس میرزای نایینی بود.(27)

در عرصه های علمی و آموزشی

آیةالله مشكوری همواره از شهرت نفرت داشت و به همین دلیل، هیچ گاه از مدارج علمی و توانایی های فكری خود سخن نمی گفت؛ ولی چند عامل، دانش و اندیشه وی را در سطحی عالی قرار می دهد:

الف) فراگیری علوم اسلامی در محضر مراجع عالیقدر، انس فكری و علمی وی با این استادان و مباحثه و تبادل اندیشه با شاگردان دیگری كه در حوزه درسی این عالمان، خود به مقامات بالای معرفتی و معنوی رسیدند.

ب) وصف مقامات علمی و اخلاقی وی در دست خط مراجع عظام و عالمان برجسته ایران و عراق.

ج) تفسیر قرآن كریم و بیان مسایل شرعی برای مردم به خصوص نسل جوان در جلسات گوناگون و مطرح نمودن بحث های جالب در خصوص مضامین قرآنی و روایی و شرعی توسط ایشان.

د) آیةالله مشكوری در مدت اقامت در تهران با حجج اسلام و آیات بزرگوار در بیت خویش و نیز مسجد قلهك، در خصوص مسایل گوناگون علمی،

صفحه 245

اعتقادی، فقهی، اجتماعی و سیاسی تبادل نظر و همفكری داشت كه اسامی برخی از این بزرگان عبارت است از: شیخ محمدتقی فلسفی، سید علی نقی فیض الاسلام (مترجم قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه)، محمد امامی كاشانی، حاج سید هاشم رسولی محلاتی (محقق و نویسنده و مترجم آثار روایی)، حاج شیخ علی موحدی كرمانی (نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، حاج شیخ ابوالقاسم خزعلی (عضو سابق شورای نگهبان و رئیس بیناد بین المللی الغدیر)، حاج سید نورالدین طاهری (امام جماعت مسجد حجةابن الحسن، خیابان سهروردی، تهران)، حاج سید احمد طیبی شبستری، حاج شیخ عباسعلی اسلامی (بنیان گذار مدارس اسلامی و از مبارزان عصر پهلوی) و عده ای دیگر از مشاهیر ایران.

ه'.) درجه علمی و فقهی ایشان، چنان كه از دست نوشته های وی هویداست، به درجه اجتهاد رسیده است و اگرچه برخی از آثارش در دسترس نیست؛ ولی نوشته های ذیل از این مرد وارسته باقی مانده است:

1 - خلاصه نگاری باب اول و باب دوم مغنی اللبیب؛

2 - تلخیص علم صرف به دو زبان فارسی و عربی؛

3 - الارجوزة الفقهیه؛

4 - خلاصه ای در علم نحو به زبان عربی؛

5 - رساله سبیل الرشاد، در مباحث اعتقادی و كلامی؛

6 - رساله ای در علم اخلاق؛

7 - دست نوشته های گوناگون حاوی مضامین حدیثی، ادعیه مأثوره و ذكر مطالب ادبی اعم از نظم و نثر كه البته غالب این مطالب برای تدریس و آموزش تدوین شده است.(28)

صفحه 246

مبارزات و تلاش های سیاسی

یكی از مهم ترین رویدادهای سیاسی زمان پدر آیةالله حاج شیخ عباس مشكوری، قیام تنبكو به رهبری میرزای شیرازی بود كه استعمار انگلستان را دچار هراس نمود. پدر ایشان از فعالان سیاسی آن زمان در ارتباط با تحریم تنبكو به شمار می رفت و همین ویژگی پدر، یعنی مقاومت در برابر سلطه و قدرت های استبدادی به پسر، انتقال یافت، او پس از تمام تحصیلات و رسیدن به مقام اجتهاد، به هندوستان عزیمت نمود و سپس به قصد خدمت به دین و مذهب و گسترش تعالیم اسلامی، برحسب وظیفه به ایران آمد و در منطقه قلهك تهران اقامت گزید. عده ای بر این باورند كه بعد از تحریم تنبكو چون تلاش های سیاسی خاندان مشكوری در نجف، شدت یافت و این امر، دست اندركاران و كارگزاران وابسته را بیمنك ساخت، برای جلوگیری از استمرار فعالیت های سیاسی توسط حاج شیخ عباس مشكوری، وی را به ایران تبعید نمودند. البته ایشان در ایران همچنان مدافع اسلام ناب و حكمیت آن به حساب می آمد و از ظلم و بی عدالتی و تجاوز بیزار بود. در همان روزهای آغاز ورود وی به ایران، به حمایت از مبارزات مردم ایران، به رهبری آیةالله كاشانی مبادرت نمود. با عنوان شدن پیشنهاد آیةالله كاشانی در خصوص ملی شدن صنایع نفت به عنوان تكلیف دینی و وطنی و پشتیبانی آیات عظام خوانساری، شاهرودی، بهاءالدین محلاتی، عده ای دیگر از مراجع تقلید، آیةالله مشكوری نیز مصمم گردید برای حفظ مصالح جامعه اسلامی و جلوگیری از سلطه بیگانگان مردم را در این راه ترغیب و آنان را بیدار كرده و به همه اعلام كند كه دیگر مجال عذری برجای نمانده است.

بدین گونه نهضت و حركتی شكل گرفت كه بدون دخالت روحانیون،

صفحه 247

فتواهای مراجع تقلید، هرگز به تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت منجر نمی شد. نقش اساسی و انكارناپذیر روحانیت مبارز، در پی ریزی مبارزه ضد استعماری، به ویژه تلاش شگفت آور و غم انگیز آیةالله كاشانی با حمایت عالمانی چون آیةالله مشكوری برای جلوگیری از كودتای 28 مرداد 1333 ه' .ش. - كه با پاسخ سرد و ناملایم دكتر مصدق مواجه گردید، به خوبی از میان اسناد، نطق ها و مكتوباتی كه در این ارتباط در منابع تاریخی هست به دست می آید. البته مرحوم مشكوری قبل از پیدایش اختلاف بین آیةالله كاشانی و ملی گرایان در امور سیاسی با دكتر مصدق مخالفت اساسی نداشت؛ اما بعد از جدایی وی از روحانیت، از او كناره گیری نمود و بیزاری خویش را از این وضع اعلام كرد.(29)

همگامی با نهضت امام خمینی

امام خمینی(قدس سره) در نامه ای كه به تاریخ چهارم ربیع الثانی سال 1387 ه' .ق. تحریر نموده است از شیخ عباس مشكوری به عنوان عمادالعلماء الاعلام یاد كرده و افزوده است (ایشان) از قِبَل حقیر مجازند در امور شرعیه و حسبیه كه در عصر غیبت ولی امر عجّل الله فرجه از مختصات فقیه جامع الشرایط است فله المتصدی و... و نیز مجازند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل زكات و مجهول المالك و صرف آن در محال مقرره شرعیه و نیز مجازند در اخذ سهم مبارك امام(ع) و ثلث آن. در اختیار ایشان است كه در مصارف اقتصادیه خودشان یا موارد مقدّره شرعیه صرف نمایند و نیز مجازند و وكیل هستند در دستگردان نمودن و امهال به مقدار صلاح و اخذ و صرف به نحو مذكور و دو ثلث از سهم مبارك را ایصال نمایند به حقیر برای صرف در حوزه های علمیه و... .

صفحه 248

از سال 1341 ش. كه نهضت امام خمینی آغاز شد، آیةالله مشكوری، به همراه روحانیان آگاه ومبارز، در مسایل سیاسی و اجتماعی حضور فعال داشت و به روشنگری و حمایت از ایشان مبادرت داشت. بامداد روز سه شنبه، دوم بهمن ماه سال 1341 ش. اعلامیه امام خمینی، مبنی بر تحریم رفراندم دروغین رژیم پهلوی و لوایح ششگانه انقلاب سفید، در تهران و شهرستان ها پخش گردید. هنوز ساعاتی از نشر اعلامیه امام سپری نشده بود كه موج عظیم و خروشانی از تظاهركنندگان علیه رفراندم تهران را فراگرفت كه هر لحظه بر تعدادشان افزوده می شد. در این همایش روحانیان و عالمان، در پیشاپیش آنان در حال حركت بودند و آیةالله مشكوری در این ماجرا حضوری فعّال داشت.

در خصوص نقشه ارتجاعی رژیم در به فسادكشانیدن دختران مسلمان، زیر پوشش عنوان نظام وظیفه و به سربازی بردن دختران، امام خمینی باژرف بینی خود، از این دام خطرنك پرده برداشت و با صدور اعلامیه ای سازنده و انقلابی، شور و هیجان شگرفی در جامعه اسلامی برانگیخت. به رغم كارشكنی های مداوم ساوك در بی اثر ساختن این اعلامیه، روحانیت و عموم مردم ایران یك دل و یك صدا، به ندای رهبر پاسخ مثبت دادند و از برگزاری مراسم عید، به طور رسمی خودداری نمودند. عالمان تهران در اعلامیه ای كه در طلیعه آن آمده بود: روحانیون امسال عزادارند، نوشته بودند:

به مناسبت تصادف ایام نوروز با شهادت رئیس مذهب حضرت امام جعفرصادق(ع) و حوادث ناگواری كه به اسلام و مسلمین وارد شد و موجب تأثر شدید گردید جامعه روحانیت عزادار و به عنوان عید جلوس نخواهند داشت.

امضای شیخ عباس مشكوری در ذیل این اعلامیه مشاهده می گردد.(30)

در سال 1342 ش. وی در محله شمیرانات نقش به سزایی در پیشبرد

صفحه 249

نهضت امام خمینی ایفا نمود. ساوك در خصوص تحصن علما در منزل آیةالله مشكوری، در سی ام تیرماه 1342 به دلیل مخالفت با تبعید حضرت امام، گزارشی تهیه كرده كه سند آن در آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی موجود است.(31)

در عرصه های اجتماعی و فرهنگی

علی رغم عوامل این كه استكبار با یكدیگر تبانی نموده بودند تا ارزش های دینی را در جامعه كم رنگ كنند و به ترویج فساد و ابتذال بپردازند، آیةالله مشكوری تصمیم گرفت حداقل جامعه اطراف خود را از این بلای بزرگ مصون نماید. از تلاش های وی در این زمینه، تأسیس هیأت جوانان قلهك است. این هیأت سه هدف را تعقیب می نمود:

اول: یادگیری قرآن، مفاهیم قرآنی و مباحث تفاسیری؛

دوم: آماده نمودن جوانان برای شركت در مراسم عزاداری و سینه زنی و پالایش این مراسم از هرگونه تحریفات و خرافات و اهتمام در جهت هرچه بهتر برگزار شدن شعائر دینی به خصوص سوگواری های عاشورا؛

سوم، كه حالت غیر علنی داشت: آگاه ساختن جوانان مستعد نسبت به مسایل سیاسی و اجتماعی.

هیأت جوانان، هفته ای دو شب (شب های دوشنبه و پنج شنبه) به منظور آشنایی با قرآن در منزل یكی از اعضا و به صورت ادواری برپا می شد. در ابتدا چند آیه تلاوت می شد و سپس آیةالله مشكوری آن آیات را تفسیر می نمود و چند مسأله شرعی را نیز به شیوه ای مناسب برای حاضران بیان می كرد. سپس اعضاء، پذیرایی می شدند. بعد از جلسات مذكور، ایشان یادداشت های افراد را كه

صفحه 250

طبق توصیه وی انجام می گرفت، جمع آوری می نمود و غلطهای موجود در دفاتر را تصحیح كرده و نمره می داد و فردای آن روز برای انجام تكالیف بعدی اعضاء، دفترها در مسجد به صاحبانشان تحویل داده می شد. از ابتكارات جالب ایشان كه حكی از فروتنی آیةالله مشكوری است - با وجود كهولت سن و مقام اجتهاد و اشتهار اجتماعی - این بود كه وی تمام این دفترها را به تنهایی خط كشی می نمود و با دقت و تنظیم خاصی تحویل می داد. وی با این كار، خود را به جوانان نزدیك می نمود، تا آنان بتوانند به سهولت، مسایل و مشكلات دینی و شرعتی خود را با استادشان در میان بگذارند. به دلیل همین زحمات و برنامه ریزی های سازنده و رشد دهنده آن مجتهد متواضع موفق گردید جوانان زمان طاغوت را كه در معرض گمراهی و فساد قرار داشتند، به صورت افرادی متدین و پای بند موازین اسلامی و شرعی تربیت كند.

مسجد و حسینیه

از فعالیت های مهم آیةالله مشكوری تأسیس مسجد و حسینیه اعظم قلهك است. تأسیس این دو مكان مقدس با وسعتی قابل توجه، برای ایشان مشكلات فراوانی در برداشت كه وی همه را به جان خرید و در این راه از بذل آبرو و مال خویش دریغ نكرد. وی برای شروع ساخت و نیز افتتاح مسجد، از آیةالله سید احمد خوانساری به همراه عالمان و وعاظ دیگر دعوت به عمل آورد، تا به واسطه بركت وجود آن مرد بزرگ، این تلاش، آثار خیر فراوانی داشته باشد.

آیةالله مشكوری كه مروّج مكتب تشیّع بود و در بزرگداشت شعایر مذهبی، اهتمام داشت، برای برپایی جشن میلاد امامان معصوم(ع) در نیمه ماه مبارك رمضان در حسینیه و مسجد اعظم قلهك، لحظه ای قرار نداشت. و

صفحه 251

آن چنان این مراسم را با شكوه برگزار می كرد كه هنوز طعم گوارای شادی و سرور آن و استفاده های فراوان از منابر وعاظ بزرگ تهران، را همه به نیكی یاد می كنند. ایشان برای این جشن بزرگ در سراسر تهران حتی شهرهای دیگر برای عالمان بزرگ و روحانیان، كسبه و تجّار دعوت نامه می فرستاد كه با این برنامه، هم آنها را ترغیب به شركت در این مجالس می نمود و هم بر شكوه جشن می افزود. به علاوه، این حركت در تألیف قلوب و انسجام و اتحاد مردم، نقش به سزایی داشت. در یكی از سال ها كه هنوز مسجد احداث نشده و حسینیه هم آماده نبود، آیةالله مشكوری گروهی از اهالی را فراخواند و خطاب به آنان گفت: دهه دو ماه مبارك رمضان نزدیك است و باید خود را برای جشن میلاد امام حسن مجتبی(ع) مهیّا كنیم. اهالی گفتند، در محل حسینیه، خك ریخته شده و نمی شود به راحتی فضایی برای اجرای مراسم تدارك دید كه ناگهان او عبا و عمامه اش را برداشت و به كناری نهاد و شروع به جمع كردن خك ها نمود، این صحنه شوقی در بین اهالی ایجاد كرد كه همه مشغول به كار شدند، تا محل را برای جشن میلاد امام دوم آماده سازند.

آیةالله مشكوری در بنا نهادن مساجد و تكایا شهرت خاصی داشت، به گونه ای كه از شهرستان های مختلف برای استمداد نزد وی می آمدند. زمانی كه كار ساخت مسجد و حسینیه قلهك ناتمام بود، اهالی افجه برای احداث حسینیه ای از آیةالله مشكوری كمك خواستند. ایشان خودش به آن ناحیه سفر كرد و مبلغ قابل توجهی را برای ساختن این مكان هزینه نمود.(32)

ابهت اقامه نماز عید فطر توسط آیةالله مشكوری هنوز در ذهن اهالی قهلك و شمیرانات به یاد مانده است. صبح زود در روز عید فطر، اهالی، تكبیرگویان به منزل ایشان می رفتند و همگی همراه وی برای اقامه نماز، به

صفحه 252

سوی مسجد حركت می نمودند. آیةالله مشكوری همراه با جوانان قلهك، به نقاط گوناگون مسافرت می نمود. وی معمولاً می كوشید در این مسافرت ها خاطره ای شیرین در ذهن همراهان بماند و در ضمن با مسایل و حقایق دین آشنا شوند.(33)

احیای اصل امر به معروف و نهی از منكر

از عوامل به فساد كشانیدن دختران مسلمان در رژیم پهلوی مختلط بودن مركز آموزشی بود. در غالب مدارس، پسرها و دخترها در یك كلاس و كنار هم می نشستند و شگفت آنكه در مدارس دخترانه، معلمان، مرد و غالب معلمانِ پسران، زن بودند. از این جهت برخی خانواده ها ترجیح می دادند فرزندشان بی سواد بمانند؛ اما به فساد آلوده نشوند. آیةالله مشكوری برای اصلاح، این امر اقدام به تأسیس مدرسه دخترانه «دین و دانش» نمود كه با این تلاش خود توانست شرایطی مذهبی و عاری از هرگونه آلودگی و محیطی آرام برای تحصیل دختران به وجود آورد.

از بارزترین فعالیت های این مرد وارسته در دوران رژیم منحوس پهلوی، مبارزه با منكرات و تعطیل نمودن مغازه های شراب فروشی در محله قلهك است. وی برای بر چیدن لانه های فساد و كمر همّت بست و در این راه موفق گردید.

همچنین وقتی ایشان با خبر شد رژیم منحط طاغوتی قصد دارد جهت انحراف اخلاقی مردان و زنان مسلمان، به ویژه دختران و پسران قلهك، سینما تأسیس كند و با نشان دادن فیلم های مبتذل و مستهجن، اهالی منطقه را به فساد بكشاند، استوار و مقاوم ایستاد و از تأسیس این كانون خلاف، ممانعت به

صفحه 253

عمل آورد و تا زمانی كه وی در قید حیات بود، سینما در آن سامان افتتاح نگردید.(34)

از دیدگاه دیگران

یكی از افرادی كه با آیةالله مشكوری رابطه ای توأم با ارادت داشت می گوید: قبل از این كه با ایشان آشنا شویم، متوجه شدیم عالمی از نجف به قلهك آمده است. چون وی را نمی شناختیم روزی به قم رفتیم و به حضرت آیةالله بروجردی عرض كردیم آیا شما ایشان را تأیید می كنید كه برای وجوهات به آقای مشكوری مراجعه كنیم. پس از لحظاتی درنگ فرمودند: آقای مشكوری مورد اعتماد ماست و او را تأیید می كنیم. آیةالله بروجردی طی نامه ای در 24 محرم الحرام سال 1366 ه' .ق. به آیةالله مشكوری اجازه داد در وجوهی كه امر آنها در اختیار حكم شرع است تصرّف نمایند.

آیةالله امامی كاشانی یاد آور شده است:

عالم عامل آیةالله مشكوری از چهره های برجسته روحانیت در تهران بود و مردم شمیرانات به ایشان ارادت و علاقه فراوان داشتند. ورع و تقوا، ادب، تواضع، صفا و صمیمیت او، همگان را به خود جذب نموده بود و اهتمام این عالم بزرگوار به دو اصل ارزشمند و حیاتی اسلام: امر به معروف و نهی از منكر جرأت را از عناصر فاسد در تظاهر به گناهان سلب نموده بود. در آن روزگار، خیابان های تهران غرق در فساد و عیّاشی و هرزگی بود؛ اما منطقه قلهك چهره ای پكیزه و آراسته داشت. مساجد تهران غالباً از جوانان خالی بود؛ ولی جوانان (آنجا) به نماز و مسجد این عالم عالی قدر اقبال داشتند. مخصوصاً در طرح مباحث

صفحه 254

فكری و بیداری جامعه اسلامی در برابر كفر و نظام سیاه طاغوت نقش مؤثر داشت و از مصادیق آیه (انّما یخشی الله من عباده العلماء) بودند.

آیةالله مجتهدی تهرانی (متولد 1343 ق.) از عالمان تهران و رئیس حوزه علمیه ملاجعفر این شهر، در جمع عده ای كه به محضر ایشان رسیده بودند، گفته بود: آقای مشكوری از معنونین عالمان تهران بودند و سپس چند خاطره از حالات ایشان و اجدادشان نقل كردند.

استاد مورّخ و محقق معاصر، علی دوانی در وصف این فقیه زاهد گفته است:

آیةالله مشكوری در زمره عالمانی بودند كه به طور كامل از اوضاع مردم خبر داشتند و اهالی، خصوصی ترین مسایل زندگی را با ایشان در میان می نهادند، تا از راهنمایی ها و ارشاد آن مرد وارسته استفاده كنند و در مسیر زندگی به كار گیرند.(35)

اخلاق و رفتار

1 - پرهیزكاری

آیةالله مشكوری از شهرت اجتماعی و القاب و عناوین نفرت داشت. روزی یكی از نزدیكان، ایشان را با عنوان حضرت آیةالله مشكوری خطاب نمود كه وی ناگهان برافروخته شد و با وجود علاقه و ارادت نسبت به آن فرد، با عصبانیت گفت:

دیگر این حرف را به زبان نیاور. اگر بخواهی به من آیةالله بگویی پس به حضرت آیةالله بروجردی چه می گویی!

صفحه 255

2 - سعه صدر

آیةالله مشكوری در برابر برخی برخوردهای ناگوار، كظم غیظ می نمود و ملایمت نشان می داد. یك روز در مسجد، شخصی به ایشان بی احترامی نمود. افراد حاضر آماده شدند تا آن فرد هتّك را ادب نمایند؛ ولی با مخالفت آیةالله مشكوری مواجه شدند.

3 - شهامت و استقامت

در روز 15 خرداد 1342 ش. عالمان شمیرانات، به منظور اعتراض به اعمال ددمنشانه عمّال شاه، در منزل آیةالله مشكوری اجتماع نمودند. به همین خاطر نیروهای امنیتی، اطراف محل اقامت ایشان را محاصره كردند و به شدت تدابیر امنیتی اتخاذ شد. ظهر آن روز با توجه به حالتی شبیه حكومت نظامی و مجوز نیروهای ساوك برای تیراندازی، آیةالله مشكوری طبق معمول تصمیم گرفت به مسجد برود؛ ولی با ممانعت عالمان متحصن روبرو گردید؛ امّا وی با گفتن عبارتی عازم مسجد گردید: حافظ خداست. شاهدان نقل كرده اند ایشان با شهامت و ابهت از مقابل نیروهای مُسلّح عبور كردند و آنان چنان تحت تأثیر حالت معنوی وی قرار گرفتند كه سلام می كردند و عرض ادب می نمودند و به هیچ وجه مانع رفتنشان نشدند.

4 - نظم و وفای به عهد

آیةالله مشكوری در امور شخصی، اجتماعی و عبادی، نظم و برنامه ریزی ویژه ای داشت. وی همیشه سر وقت در مسجد یا محافل مذهبی حاضر می شد. امكان نداشت كه او با كسی قراری بگذارد؛ امّا سر وقت نیاید یا خلف وعده كند.

صفحه 256

5 - همدلی با مردم

این عالم پرتلاش از صمیم قلب، یار و غمخوار مردم به خصوص دوستانش بود. شیرینی برخورد او با نسل جوان به اندازه ای بود كه آنان را دگرگون ساخت. اگر وی بالای منبر بود و جوانی را می دید كه داخل مسجد شده او را برای نشستن در جایی مناسب فرامی خواند و بإ؛ّّ سلام و احوال پرسی گرم، از جوانان استقبال می نمود. جوانان آن زمان صفای باطن و دیانت خود را مدیون آیةالله مشكوری هستند و همواره از او به عنوان مربّی ای با اخلاص و راهنمایی كوشا یاد می كنند. او در ایجاد صلح و صفا در بین مردم می كوشید و در واقع در منزلش برای همه طبقات و اقشار، گشوده بود. او در عیدهای اسلامی جهت بازدید و تألیف قلوب به خانه های مردم سركشی می كرد و از اهل منزل احوال پرسی می نمود. شخصی نقل می كند:

منزل ما احتیاج به تعمیر اساسی داشت و باید خانه را برای این منظور خالی می كردیم. چون آیةالله مشكوری متوجه شد خود چند كارگر آورد گفت منزل ما دو اتاق خالی دارد و با اصرار فراوان خواست كه ما به خانه ایشان برویم و حتی خودش برای انتقال اسباب و لوازم، دست به كار شد و ما حدود هشت ماه در منزل آیةالله مشكوری اقامت كردیم.

6 - عشق به اهل بیت(ع)

آیةالله مشكوری از آغاز زندگی با عشق به اهل بیت(ع) خوگرفته و تربیت شده بود. وی خصلت مذكور را با معرفت و بصیرت عمق بخشید. او به رغم برنامه های گوناگون علمی، آموزشی و اجتماعی، در مجالس روضه خوانی حضوری فعال داشت و هنگامی كه نام اباعبدالله(ع) را می شنید، سرشك اشك

صفحه 257

از دیدگانش جاری می شد. وی در یكی از سال ها، هم زمان با تاسوعا و عاشورای حسینی، در بستر بیماری قرار گرفت. پزشكان به وی توصیه كردند كه از جای خود حركت نكنند. اهالی قلهك هم ایشان را متقاعد نمودند كه امسال برای استقبال از عزاداران به مسجد نیاید؛ امّا وی به محض آنكه آن روز صدای سوگواران حسینی به گوشش رسید، چنالن گریست كه اطرافیان از بیم وخیم شدن حالشان، وی را به مسجد بُردند؛ ولی چون دكترها به او اجازه هیچ گونه حركتی نداده بودند، آقا را با بستر بیماری به آن مكان انتقال دادند.

آیةالله مشكوری هیأت عزادای و سینه زنی جوانان را در طول سال در شب های یكشنبه برپا می نمود. آن مرحوم برای هر كدام از اعضای هیأت، یك پیراهن بلند عربی و چفیه ای تدرك دیده بود كه افراد از یك طرف با نظم خاص و با یك شكل هر هفته عزای سالار شهیدان را برپا می داشتند و از سوی دیگر، به جهت اصلاح مراسم عزاداری و شركت در دستجات ماه محرم و صفر، خود را مهیّا می نمودند كه این شیوه از ابتكارات كم نظیر وی بود.

7 - انفاق

آیةالله مشكوری از ابتدای زندگی تا پایان عمر پربركتش كوشید تا با ساده زیستی، قناعت و دوری از مظاهر دنیوی روزگار، زندگی كند و با این شیوه؛ با كنترل تمایلات نفسانی، با اقشار كم بضاعت و محروم جامعه همدردی نماید. احسان به فقیران و مستمندان، شیوه ای مستمر در مسیر زندگی وی بود، یكی از فرزندانش نقل می كند: وقتی ایّام عید نوروز فرا می رسید، پدرم ما را این گونه مورد خطاب قرار می داد:

این چند كیسه برنج و قوطی روغن را برای اشخاصی كه نشانی آنان را می دهم ببرید، در بزنید و به سرعت برگردید، بدون اینكه شما را

صفحه 258

بشناسند و ماهم چنین می كردیم.

درب خانه آیةالله مشكوری تا پاسی از شب بر روی مردم باز بود و هركس به دیدار ایشان می آمد و از سوی ایشان مورد پذیرایی قرار می گرفت و اگر چیزی میل نمی نمود، باید میوه یا شیرینی را همراه خود می برد، به طوری كه این حالت مَثَل شده بود و اگر كسی میوه در دست داشت، به وی می گفتند: آیا از منزل حاج آقا مشكوری می آیی؟ شخصی می گوید: آرزویم این بود كه آقای مشكوری در مجلس عروسی من حضور داشته باشد؛ اما بر حسب تصادف، شب عروسیِ من، ایشان به مسافرت رفته بود و من از این جهت ناراحت بودم. یك شب بعد از این مراسم، مشاهده كردم فرزند بزرگترشان به منزلمان آمد و دو بسته هدیه به من داد و گفت: این ها را حاج آقا داده اند. وقتی هدایا را بازكردیم، دیدیم یكی از آنها پارچه ای نفیس و با ارزش است كه برای عروس در نظر گرفته اند و دیگری هدیه ای برای خودم. تكنون كه سالیانی از آن زمان می گذرد این خاطره در ذهنم مرور می گردد.(36)

به سوی سرای جاوید

آیةالله مشكوری در سال 1351 ش. در بستری بیماری قرار گرفت، دو روز قبل از رحلت، به خانواده اش چنین گفت:

دو روز دیگر میهمان شما هستم و بیش از این نمی مانم!

وی در آخرین روزها، با حال بسیار نامساعد، سه وعده نماز را در مسجد اعظم قلهك اقامه می نمود. وقتی علت را جویا شدند جواب داد كه می خواهم با مأمومین وداع كنم؛ زیرا قبل از آنها نماز صبح و ظهر و عصر را در مسجدی كه بعدها تجدید بنا شد و به مسجد جامع قلهك شهرت یافت به جا می آورد و تنها

صفحه 259

نماز مغرب و عشاء را در مسجد اعظم برگزار می كرد.

همسرش می گوید:

در لحظات احتضار، ناگهان صلوات فرستادند. من خودم را به ایشان رسانیدم و گفتم چه شده است؟ ایشان پاسخ دادند، اهل بیت آمده اند، مگر رایحه معطر را احساس نمی كنی و بعد در حالت بیهوشی كامل قرار گرفتند و حدود سی دقیقه بامداد روز 22 تیر سال 1351 ش. مصادف با جمادی الثانی سال 1392 ق. در هفتاد سالگی به سوی ابدیت شتافتند.

مراسم غسل و تكفین طبق وصیت خودشان، در حیاط مسجد قلهك انجام شد. تشییع جنازه آن عالم عامل با حضور عالمان، روحانیان، طلاب و اقشارگوناگون مردم انجام پذیرفت، در روز فوت وی، بازار تهران و قم تعطیل شد و در شهرهای تهران، قم، مشهد، اصفهان و حتی كربلا، نجف، مكه و مدینه مجلس یاد بود توسط عالمان این نواحی منعقد گردید.(37) در نجف، امام خمینی مجلس فاتحه ای برای رحلت آیةالله مشكوری برگزار كردند.(38) آیةالله میلانی، در مشهد مقدس برای آن مرحوم مجلس ختمی ترتیب دادند و از ایشان تجلیل نمودند. یادآور می شود بنا به گزارش جراید آن روز شخصیت های برجسته ای چون حضرت آیةالله خوانساری و واعظ شهیر مرحوم فلسفی، در مراسم تشییع جنازه آیةالله مشكوری حضور داشتند.(39) پیكر آن فقید فرزانه پس از تشییعی باشكوه، در باغ رضوان قم دفن گردید.

بازماندگان و خویشاوندان

از آیةالله مشكوری فرزندان و نوادگانی باقی مانده كه بیشترشان در تهران سكونت دارند. فرزند ارشد ایشان، محمدرضا مشكوری نام دارد و از میان

صفحه 260

نوه هایش محمدحسین مشكوری معروف است.

عموی آن مرحوم، شیخ نورالدین مشكوری در 1333 ق، در نجف اشرف به دنیا آمد. وی در بیت والدش، شیخ محمدجواد مشكور نشو و نما یافت و سال ها در حوزه نجف، از محضر آیات عظام استفاده كرد و مدتی در صحن شریف علوی به جای پدرش اقامه جماعت می نمود تا اینكه در سال 1392 ق. به خاطر فشار حكومت بعثی عراق، ناگزیر به ایران آمد و در شهر مقدس قم، رحل اقامت افكند و در حسینیه نجفی ها به اقامت جماعت مشغول گردید.(40)

آیةالله حاج شیخ حسین مشكوری كه نه سال از آیةالله مشكوری بزرگتر بود، برادر ایشان است. وی پس از فراگیری ادبیات نزد علامه شیخ محمدعلی دمشقی نجفی در محضر ایةالله سید محسن حكیم، رسایل و مكاسب را فراگرفت و از دروس خارج فقه و اصول آیات عظام: میرزای نایینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی استفاده كرد و هم زمان با تحصیل، به تدریس علوم حوزوی پرداخت كه طلاب متعددی از محضرش فیض بردند. وی در حوزه نجف به زهد، پارسایی، خوش خلقی، استقامت رأی و اعتدال در اخلاق و سلوك اجتماعی اشتهار داشت و مدتی امامت جماعت صحن مطهر مولای متقیان را عهده دار بود.

سرانجام این عالم پرهیزگار در سال 1388 ق. دارفانی را بدرود گفت و به سرای باقی شتافت. پیكر مطهرش، پس از تشییعی شكوهمند، در حرم حضرت علی(ع) دفن گردید.

تذكر:

در ضمن خاطرنشان می گردد خاندانی كه دكتر محمدجواد مشكور (مورّخ و نویسنده معاصر) از آنهاست، با طایفه مشكوری حولاوی تفاوت دارد. جدّ وی،

صفحه 261

حاج شیخ محمدحسن، از شاگردان شیخ انصاری و شیخ حسین اردكانی و از عالمان پرنفوذ زمان قاجار بوده است و اصل این خاندان از نواحی غرب كشور ایران به خصوص ارومیه هستند.(41)

پی نوشت ها:

1 - نجوم السماء، میرزا محمدعلی كشمیری، ج 1، ص 107 .

2 - از فرزندان آیةالله شیخ جعفر كاشف الغطا .

3 - اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 10، ص 126؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، حاج شیخ مرتضی انصاری، ص 270 و 344 .

4 - نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 1، ص 21؛ اعیان الشیعه، ج 5، ص 371 .

5 - منسوب به شقراء از توابع جبل آمل لبنان .

6 - معارف الرجال، حرزالدّین، ج 3، ص 6 - 7 .

7 - المآثرا و الآثار، ج 1، ص 188، الذریعه، ج 8، ص 297 .

8 - همان، ص 19 .

9 - همان، ج 18، ص 94 و ج 25، ص 976 .

10 - همان، ج 18، ص 93، مكارم الآثار، معلم حبیب آبادی، ج 6، ص 2030؛ معجم الرجال الفكر والادب فی النجف، محمدهادی امینی، ج 3، ص 1201 .

11 - حدیث پارسایی، رضا مظفری، ص 99 - 101 .

12 - اعیان الشیعه، ج 4، ص 295؛ ماضی النجف و حاضرها، ج 2، ص 176 .

13 - زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص 258 و 259 .

14 - معارف الرجال، ج 3، ص 8 .

15 - شرح حالی از نامداران تاریخ، عمران علی زاده، ج 1، ص 40 - 239؛ علماء معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی، ص 75 .

16 - الذریعه، ج 13، ص 9 - 328 .

17 - ماضی النجف و حاضرها، ج 2، ص 177 .

18 - حیات طیبه، محمدحسین مشكوری، ص 78 - 79 .

19 - همان، ص 70 - 71 .

20 - شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، ج 6، ص 153؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسل وند، ج 4، ص 156 .

21 - شمس الفقهاء، داود نعیمی اركی، ص 120 .

22 - علماء بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، م جزفادقانی، ص 308 .

23 - سید محسن حكیم مزربان نور، عباس عبیری، ص 7 - 104 .

24 - این نامه در نهم رجب 1382 ه' ق نگاشته شده است .

25 - میرزای نائینی ندای بیداری، نورالدین علی لو، ص 58 و 66 .

26 - حیات طیبه، ص 58 و 60 .

27 - رك: مجموعه ای از مكتوبات، سخنرانیها، پیامها و فتاوای آیةالله كاشانی، ج 1 .

28 - بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 1، ص 9 و 328 .

29 - اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، ص 58 .

30 - از جمله مساجد دیگری كه توسط مرحوم مشكوری بنا شده و یا با همكاری ایشان احداث گریده است عبارتند از: مسجد جامع قلهك، مسجد جامع ضراب خانه، مسجد امام رضا(ع)، امام المتقین و .

31 - حیات طیبه، ص 32، 33، 35، 36، 77 و 81 .

32 - همان، ص 36 و 45 .

33 - همان، ص 11، 62 و 73 .

34 - همان، ص 15، 82 و 83 .

35 - همان، ص 92 و 93 .

36 - خاطرات آیةالله خلخالی، ج 1، ص 160 .

37 - روزنامه اطلاعات، 22 تیرماه 1351 .

38 - گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج 9، ص 332 و 333 .

39 - نقباءالبشر، ج 2، ص 894؛ معارف الرجال، ج 3، ص 9 - 10 .

40 - ماضی النجف و حاضرها، ج 2، ص 175 و 176؛ حیات طیبه، ص 22 و 23 .

41 - به یاد استاد، میراث جاویدان، شماره 9، بهار 1374، سعی مشكور (یادنامه دكتر محمد جواد مشكور و سعید میر محمدصادق).

نویسنده : غلامرضا گُلی زواره

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها