پاسخ به:زندگی نامه علما
چهارشنبه 10 آبان 1391 7:48 PM
مقدمهبا بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) تمام عادت ها، سنت ها، عقاید و فرهنگ دوران جاهلیت به چالش كشیده شد و كم كم این چالش ها به تهاجمات نظامی و جنگ و خونریزی مبدل شد؛ ولی پیروزی نهایی با اسلام بود. در این هنگامه، آنها كه هر روز در تدارك جنگ علیه مسلمانان بودند، در ظاهر به اسلام گرویدند؛ اما همچنان عقاید و فرهنگ جاهلیت را در دل ها پنهان نگهداشتند، تا اینكه بتوانند با شگردی جدید، دوباره آنها را بازیابی كنند (یریدون ان یطفؤا نورالله)(1)؛ می خواهند نور خدا را خاموش كنند. مخالفان در این راستا بعد از رحلت پیامبر(ص) در جهت احیای آن رفتار و افكار ناپسند، تمام تلاش خود را به كار بستند، تا توانستند حكومت بعد از آن حضرت را به دست آورند. آنان در تعامل با سنتها و فرهنگ اصیل اسلام، آنها را به چالش كشاندند، از این رو امامان معصوم(ع) بعد از پیامبر(ص) در راستای صفحه 158 مقابله با چالش های فكری و فرهنگی ایجاد شده، اقدام به پرورش اندیشمندانی سخنور و پژوهشگرانی نویسنده نموده و در قالب جلسات تعلیم و تربیت، فرهنگ و عقاید ناب را به اصحاب و دانش آموختگان خود انتقال می دادند و این فرهیختگان نیز همین شیوه را دنبال می نمودند. آنها در هر مكان و زمانی كه زمینه فراهم بود، اقدام به تشكیل جلسات علمی نموده و تعداد دیگری را در جبهه فرهنگی تربیت می كردند كه در این راستا فرایند طبقات راویان نیز شكل گرفته است. یكی از این فرهیختگان كه در جبهه فرهنگی به اسلام و مسلمانان خدمت كرده، محمد بن بندار بن عاصم ذهلی ابوجعفر قمی است.(2) آغاز زندگیاز محل و تاریخ تولد این پژوهشگر، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی كه از سلسله راویان همدوره ایشان موجود است، می توان حدس زد كه آغاز تولد ایشان در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است.(3) خانواده اش از عرب های مهاجری هستند كه به قم هجرت كرده اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند(4) این طایفه شاخه ای از قبیله شیبان اند كه خود نیز شاخه ای از قبیله «بكر بن وایل» به حساب می آیند كه در حجاز و عراق سكونت داشته اند. نام پدرِ محمد، بندار است كه هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی گزیدند. بندار را در كتاب های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می كنند: «كسی كه مورد اعتماد مردم بوده و آنها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می گذارند. یا به كسی كه اخبار صفحه 159 و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می شود.»(5) اینكه آیا این راوی در آسمان پرستاره شهر قم طلوع كرده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در كتاب های خود او را ابوجعفر قمی (6) نامیده اند، از این رو معلوم می شود كه این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می زیسته تا به قمی مشهور شده است. استادانپیش نیاز علم حدیث و نقل روایت - همانند سایر علوم - حضور در محضر استادان این علم است كه خود از سرچشمه وحی درس گرفته باشند. در این راستا، پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) اولین استادها هستند و برای دستیابی به علوم آن بزرگواران باید محضر شریف آنها را درك نمود؛ لذا روایات اصحاب امامان در این راستا ارزیابی می گردد. بنابراین افرادی كه می خواستند راوی حدیث باشند، می بایست از خانه و كاشانه خود بار سفر می بستند تا بتوانند محضر امامان و اصحاب آنها را درك نمایند و بدون واسطه، حدیث را از آن بزرگواران فرا گیرند. پیشوایان معصوم(ع) نیز در هر جا كه زمینه را مساعد می دیدند، اقدام به تشكیل جلسات علمی می نمودند. راوی بزرگوار، محمد بن بندار نیز از جمله كسانی است كه افتخار نقل حدیث را به دست آورده و از استادانی بهره برده كه از جمله آنان، علی بن محمد همدانی كوفی است. وی در كوفه می زیسته كه محمد بن بندار، روایات امامان صادق و كاظم(ع) را از این استاد فراگرفته و همچنین روایاتی از امام موسی بن جعفر(ع) را نیز، از عبدالله بن مغیره ابومحمد عجلی كوفی (7) كه بنا به گفته نجاشی در كتاب رجالش، ثقه ثقه، هیچ كس همتای او نیست نقل می كند. یكی صفحه 160 دیگر از استادان ایشان، محمد بن عبدالله خراسانی (8) است كه افتخار خدمت در خانه حضرت امام رضا(ع) را نیز در خراسان پیدا كرده و به عنوان خادم الرضا او را می شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل كرده است. همچنین محمد روایات امامان هادی و عسكری(ع) را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه كه از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می كند. شاگردانپرورش شاگرد و آموزش علم، همیشه بوده است. محمد در این راستا اقدام به پرورش شاگردانی می نماید كه از جمله آنان می توان چنین نام برد: 1 - حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی (9) وی از استادان مرحوم كلینی، صاحب كتاب معتبر كافی و همچنین استاد مرحوم جعفر بن قولویه صاحب كتاب ارزشمند كامل الزیارات است و خود ایشان دارای كتاب گرانسنگ النوادر است. 2 - علی بن محمد بندار،(10) فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار. وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می كند. 3 - ابن ابی جید(11)، كه از مشایخ فرزانه فرهیخته و احیاگر حوزه ی علمیه، مرحوم شیخ طوسی است. 4 - احمد بن طاهر قمی (12)، كه از استادان عالم رجالی بزرگ، مرحوم نجاشی، صاحب كتاب ارزشمند رجال است. آثارماندگاری افراد به ماندگاری آثاری است كه از آنان باقی می ماند. اگر تا به صفحه 161 حال، نام محمد بن بندار در كتاب های رجال و حدیث باقی مانده، به علت نقل روایات و باقی گذاردن اثری مكتوب به نام المثالب (13) بوده است. مرحوم آغا بزرگ تهرانی* از كتاب مثالب نام برده و قبل از ایشان نیز، رجالی سترگ، نجاشی و شیخ طوسی از این كتاب یاد كرده اند. در كتاب رجال نجاشی و فهرست می خوانیم كه محمد بن بندار، دارای كتاب های زیادی بوده كه یكی از آنها كتاب مثالب است. مثالب در لغت چنین معنا شده است: «نكات ضعف یا سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی كسانی را در یك مجموعه جمع آوری نمودن و به صورت كتابی عرضه كردن به دیگران». در زمان های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب نویسی استفاده می شده است.(14) با توجه به اینكه محمد بن بندار در زمانی می زیسته كه مسئله اختلاف شیعه و سنی به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یك سعی می كرده نقاط ضعف دیگری را جمع آوری كند و از این راه او را محكوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع آوری نكاتی از مخالفان شیعه می نماید و نام آن را مثالب می گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این كتاب از بین رفته و هم كنون در دسترس نیست. محمد بن بندار هم چنین روایاتی را در زمینه های مختلف، مانند: نمازهای مستحبی، اصول اعتقادی، امام شناسی، امام زمان و مسایل تربیت فرزند، با واسطه از استادان خود از قول امامان صادق، موسی، كاظم و رضا(ع) نقل می كند؛ كه در كتاب های روایی موجود است.(15) صفحه 162 در آیینه دانشمنداناندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در كتاب های خود، وقتی از شخصیت مورد نظر ما سخن به میان می آورند، از او به عنوان یكی از افرادی كه مورد وثوق و اعتماد است، نام می برند. این حقیقت را می توان در كتاب های آنان جستجو كرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن این بزرگواران را یادآوری می كنیم: نجاشی، عالم سترگ، رجالی متخصص و اولین گردآورنده اسامی راویان حدیث، در كتاب خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می كند و می افزاید او دارای كتاب هایی بوده كه از جمله آنها كتاب مثالب است، كه این كتاب را احمد بن طاهر قمی برایم خوانده است.(16) مرحوم شیخ طوسی اولین مؤسس حوزه های علمیه در جهان اسلام، در دو كتاب رجال خود او را فردی مورد وثوق می داند و یكی از طرق ارتباط خودش را با روایات ائمه(ع) از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می داند. مرحوم ممقانی عالم گرانقدر شیعه و رجالی معروف، در كتاب گرانسنگ تنقیح المقال ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می پردازد. مرحوم آغا بزرگ تهرانی می نویسد:(17) «از محمد بن بندار، كتابی باقی مانده است به نام مثالب كه علی بن احمد بن طاهر قمی آن را برای نجاشی خوانده است.» آیةالله خویی در كتاب بی نظیر و ارزشمند معجم الرجال الحدیث (18) محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه كرده كه طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است. در كتاب گنجینه دانشمندان (19) می خوانیم بنا به گفته نجاشی و شیخ طوسی او صفحه 163 از ثقات است. در كتاب ارزشمند معجم الثقات اثر ارزشمند آیةالله ابوطالب تجلیل تبریزی،(20) بعد از نقل قول نجاشی می خوانیم كه او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است. در زمینه عقایدمحمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعید ابن) عبدالله خراسانی (21) از امام رضا(ع) نقل می كند: یكی از افراد غیر مسلمان از امام رضا(ع) درباره اینكه چرا مردم نمی توانند خداوند متعال را ببینند سؤال كرد. حضرت در جواب فرمود: اینكه مردم او را نمی توانند ببینند برای گناهان زیادی است كه انجام می دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است كه به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درك كند.»(22) درباره عصر مهدوی(عج)در كتاب ارزشمند دلایل الامامه محمد بن جریر طبری (23) می خوانیم كه محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق(ع) نقل می كند: زمانی كه امام زمان(ع) قیام كند، خداوند هر یك از آزار دهندگان مؤمنان را در هر زمانی كه می زیسته به زمان خودش و به همان صورتی كه بوده برمی گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.(24) صفحه 164 یاران امام زمانباز هم در كتاب ارزشمند دلایل الامامه (25) آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعید خراسانی از مفضل بن عمر كه یكی از اصحاب امام صادق(ع) است نقل می كند: امام صادق(ع) به مفضل فرمود: ای مفضل! تو و چهل نفر دیگر، با امام قائم محشور خواهی شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهی بود و به مردم امر و نهی خواهی كرد و مردم از تو فرمانبردای خواهند نمود. نوافل در شب نیمه ماه رمضاننویسنده كتاب وسایل الشیعه از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق(ع) از حضرت امام علی(ع) نقل كرده: هر كس در شب نیمه ماه رمضان، صد ركعت نماز به جا آورد و در هر ركعت، بعد از حمد، یازده مرتبه سوره قل هو الله را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می كند كه او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می كند كه او را از آتش جهنم محافظت كنند.(26) همین روایت در كتاب مقنعه شیخ مفید و اقبال ابن طاووس نیز موجود است. جایگاه امیرالمؤمنین در قیامتمحمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روایت می كند كه پیغمبر گرامی اسلام(ص) فرموده است، هنگامی كه قیامت برپا شود خدای متعال همه انسان هایی را كه از اوّل تا آخر، خلق نموده است در یك جا جمع می كند و منادی، با صدای بسیار بلند به طوری كه همه بشنوند صدا می زند علی بن ابی طالب(ع) كجاست. سپس حضرت علی(ع) می آید و در مدت كوتاهی، از او به آسانی حساب می كشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زینتی سبز رنگ صفحه 165 می پوشانند و به دست آن حضرت عصایی از درخت طوبی می دهند، سپس به او می گویند، بر كنار حوض كوثر بایست و به هر كس كه می خواهی آب بنوشان و هر كس را نمی خواهی آب نده.(27) تربیت فرزندنویسنده كتاب اصول كافی از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسی كاظم(ع) روایت كرده است كه مستحب است با فرزندتان در زمان كودكی مهربانی كنید و بگذارید پرتحرك باشد، تا اینكه در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.(28) كتابشناسی- اعیان الشیعه، تألیف سید محسن العاملی، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1418 ق. - ایضاح الاشتباه، علامه ابی منصور حسن بن یوسف مطهر حلی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1415ق. - اسناد كامل الزیارات. - بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1362 ش. - بشارة المؤمنین فی تاریخ و القمیین، قوام الدین جاسبی، قم، خانه مهر، 1353ش. - بصائر الدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن بن فروخ صفار قمی، قم، مكتب آیةالله مرعشی نجفی، 1404 ق. - بهجة الامال فی شرح زبدة المقال، علی علییار تبریزی، تهران، بنیاد فرهنگ اسلامی كوشان پور، 1401 ق. - تراجم الرجال، سید احمد حسینی، قم، مكتب آیةالله مرعشی نجفی، 1414ق. - تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله ممقانی، نجف، مطبعهالمرتضویه، 1350ق. - تهذیب، محمد بن حسن طوسی، تهران، مكتبه الصدوق، 1376 ش. - تاریخ قم، ابی نصر حسن قمی. - تعلیقات النقض، جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انتشارات آثار ملی، 1331ش. - ثلاثیات الكلینی، امین ترمس العاملی، قم، دارالحدیث، 1375 ش. - جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی غروی حایری، قم، مكتبة المصطفوی، 1331ش. - الخصال، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه صدوق، تهران، انتشارات اسلامیه، 1366ش. - خلاصة الاقوال، علامه ابی منصور حسن بن یوسف حلی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1417ق. - دلایل الامامة، محمد بن جریر طبری الشیعی، قم، مؤسسه البعثه، چ 1، 1413 ق. - الذریعة الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1408 ق. - رجال نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی نجاشی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1418 ق. - رجال شیخ طوسی، شیخ محمد بن حسن طوسی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1418ق. - رجال ابن داوود، تقی الدین حسن بن علی بن داود حلی، نجف، مطبعه حیدریه، 1392 ق. - رجال قم، محمد مقدس زاده، قم، خانه مهر ایران، 1335 ش. - روضات الجنات، میرزا محمدباقر موسوی خوانساری، قم، مكتبة اسماعیلیان، 1399 ق. - ریاض المحدثین، محمدعلی بن حسین نائینی اردستانی، قم، مكتبة آیةالله مرعشی نجفی، 1423ق. - شعب المقال فی احوال الرجال، مولی میرزا ابوالقاسم نراقی، یزد، خانه گلبهار، 1367ق. - طرایف المقال فی احوال رجال، سید علی بروجردی، مكتبة آیةالله مرعشی نجفی، 1410 ق. - علل الشرایع، محمد بن علی ابن بابویه شیخ صدوق، نجف، مكتبة حیدریه، 1385 ق. - عیون اخبارالرضا، ابی جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه صدوق، قم، محمدرضا مشهدی، 1363 ش. - فرهنگ معین، دكتر محمد معین، تهران، موسسه انتشارات امیركبیر، چاپ هشتم، 1371ش. - فهرست، شیخ محمد بن حسن طوسی، قم، نشر الفقاهه، 1417 ق. - فهرست منتجب الدین، منتجب الدین علی بن بابویه، قم، مكتبة آیةالله مرعشی نجفی، 1366ش. - قاموس الرجال، علامه محمدتقی شوشتری، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1410 ق. - اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1388 ق. - كمال الدنی و تمام النعمة، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه صدوق، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1416 ق. - الكلینی و الكافی، عبدالرسول غفاری. - گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، تهران، كتاب فروشی اسلامیه، 1352 ش. - لسان العرب، علامه ابی فضل محمد بن مكرم بن منطور افریقی مصری، بیروت، دار صادر، 1997 م. - معالم العلماء، ابوعبدالله محمد بن شهر آشوب، نجف، مطبعه حیدریه، 1380 ق. - مشایخ الثقات، غلامرضا عرفانیان، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1417 ق. - معجم الرجال الحدیث، آیةالله ابوالقاسم خویی، قم، مركز نشر آثار شیعه، 1410ق. - معجم الثقات، ابوطالب تجلیل تبریزی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1404 ق. - مستدرك علم رجال حدیث، علی نمازی شاهرودی، تهران، ابن الملف، 1412ق. - معانی الاخبار، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه الصدوق. - مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، تهران، كتاب فروشی اسلامیه، 1354، ش. - مجمع الرجال، زكی الدین مولی عنایةالله بن علی القهبایی، قم، مؤسسه اسماعیلیان. - نقدالرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفریشی، قم، مؤسسه آل البیت، 1418 ق. - النقض، عبدالجلیل القزوینی، تهران، كتابخانه ملی، 1331 ش. - وسایل الشیعه، محمدحسن حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 ق. - هدایةالمحدّثین، محمدامین بن محمدعلی كاظمی، قم، مكتبه آیةالله مرعشی نجفی، 1405 ق. - الیقین، سید بن طاووس، قم، مؤسسه دارالكتاب (الجزایری، 1413 ق.) پی نوشت ها:1 - قرآن كریم / توبه / 32 . 2 - رجال نجاشی، ص 140، احمد بن علی نجاشی . 3 - چون شاگرد ایشان حسین بن محمد بن عامر اشعری تا سال 300 ه' ق زنده بوده است (معجم الثقات) . 4 - تنقیح المقال، ج 1، ص 89 . 5 - فرهنگ معین، ج 1، ص 584؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 184، قطع رحلی . 6 - رجال شیخ طوسی، ص 494 . 7 - مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج 1، ص 417 . 8 - معجم الثقات، ص 104 . 9 - بحار، ج 8، ص 25 . 10 - الذریعه، ج 19، ص 74 . 11 - فهرست شیخ طوسی، ص 216 . 12 - رجال نجاشی، ص 140 . 13 - همان . * الذریعه، ج 19 . 14 - لسان العرب، ج 2، ص 116 . 15 - رجال نجاشی، ص 140 . 16 - الذریعه، ج 19، ص 74 . 17 - همان، ج 15، ص 140 . 18 - همان، ج 1، ص 95 . 19 - همان، ص 104 . 20 - بحارالانوار، ج 2، ص 259؛ علل الشرایع، ج 1، ص 119 . 21 - خصال، ص 237 . 22 - دلایل الامامه، ص 464 . 23 - دلایل الامامة، ص 464 . 24 - همان، ص 464 . 25 - وسایل الشیعه، ج 5، ص 177؛ بحارالانوار، ج 2، ص 259 . 26 - بحارالانوار، ج 8، ص 25، حدیث 23 . 27 - بحارالانوار، ج 57، ص 261، حدیث 54 - . نویسنده : حسن شكر آرانی |