پاسخ به:زندگی نامه علما
سه شنبه 9 آبان 1391 7:59 PM
مقدمهیكی از گروه های فرهنگیِ برتر، كه در شكوفایی و ماندگاری آموزه های دینی در گستره زمان نقشِ ممتازی دارد، گروه محدثان شیعی است كه گاهی بر كرسی بیان و گاهی با پدید آوردن آثار مكتوب، در راه این هدفِ انسان ساز، گام های بلندی برداشته است. یكی از این ستارگانِ درخشان، كه از اُفقِ كوفه یا اهواز، درخشید و در حرمِ اهل بیت علیهم السلام غروب كرد، احمد بن حسین بن سعید است. این محدّث، در خاندانِ حسین بن سعید، كه از پر فروغ ترین چهره های ماندگارِ فقه و حدیث مذهب اهل بیت علیهم السلام است، پا به عرصه هستی نهاد، او در فضایی كه به عِطر مهر و ولای خاندان عصمت، آمیخته بود فصل آغازین زندگی خود را آغاز كرد. لقب و كنیهاین محدث گران قدر نامش احمد، كنیه اش ابوجعفر و لقب صفحه 212 مشهورش، دندان(1) است و چون زمانی در اهواز زیسته نسبتش اهوازی است(2) در زندگی نامه ها به این كه او در كدام یك از دو شهرِ كوفه یا اهواز، به دنیا آمده و نیز اینكه تولّدش در چه سالی رخ داده، اشاره ای نشده است. البته از آنجا كه شاگردش محمد بن حسن صفّار قمی در سال 290ق. دیده از جهان فروبسته، شاید بتوان فهمید كه او در اواخر نیمه اوّل سده دوم هجری قمری در خاندانِ حسین بن سعید پا به عرصه وجود گذاشته است. زادگاه و پایگاه رشدزادگاه و پایگاه رشد پدر بزرگوار و نیز عموی احمد، (حسن بن سعید) شهر كوفه بود و بدین لحاظ به آنان كوفی گفته شده است. این دو از كوفه به سمت اهواز مهاجرت كردند و به اندازه ای در این شهر، ماندگار شدند كه به اهوازی شهرت یافتند. روشن نیست كه احمد بن حسین در كوفه به دنیا آمد یا بعد از هجرتِ پدر به اهواز مهاجرت كرده است؛ ولی به هر حال، او نیز مانند پدر و عمویش به اهوازی شهرت یافته است. گرچه به ظاهر، زادگاه احمد كوفه است؛ اما مشخص نیست چه عوامل و انگیزه هایی سبب شد تا پدرش، حسین بن سعید از كوفه به اهواز، هجرت نماید. پس از مدتی احمد بن حسین، همراه پدرش، از اهواز به قم هجرت كرد. شهر قم، در آن عصر، به دلیل برخورداری از دانشوران بزرگ و محدّثان نام آور شیعی و نشر و گسترش اخبار امامان صفحه 213 شیعه، به عنوان یكی از شهرهای فرهنگی و جایگاه نشر تفكر شیعی از شهرت بسزایی برخوردار بود. شاید این عوامل، انگیزه هجرت آنان به این شهر باشد. احمد در این شهر، به گسترش آموزه های دینی پرداخت. گروهی از راویان، محضر او را غنیمت شمردند و در حوزه درسش حاضر و از دانشش بهره مند شدند. استاداناحمد بن حسین بن سعید، برای فراگیری و بهره مندی از اصحاب حدیث، بسیار كوشا بود، و از محضر استادان فراوانی در كوفه، اهواز، و شاید در مدینه و بغداد نیز كسب فیض كرد. وی از تمامی استادان روایتی پدرش، روایت نقل می كند مگر حمّاد بن عثمان.(3) در اینكه آیا وی از یاران حضرت جواد و هادی علیهما السلام به شمار می رود یا نه، تردید وجود دارد. گرچه بعضی از پژوهشگران این احتمال را از نظر دور ندانسته اند كه او نیز بسان پدرش، محضر آن بزرگواران را درك كرده باشد.(4) البته روایاتی كه از احمد در دست هست همه با واسطه از امامان علیهم السلام روایت شده است. پر روشن است كه حسین بن سعید، استادان فراوانی داشته و احمد نیز از آنها روایت نقل كرده مانند: صفوان بن یحیی عثمان بن عیسی قاسم به محمّد یعقوب بن یقطین صفحه 214 نضر بن سُوید فضالة بن ایّوب سهل بن زیاد حسین بن اسد بصری احمد بن ابراهیم(5) دانش آموختگاناین محدّث گرانقدر، پس از اینكه مقطعی از عمرش را در راه یادگیری و ضبط و ثبت روایات اهل بیت عصمت علیهم السلام سپری كرد، آموخته های خود را در اختیار علاقه مندان علم حدیث قرار داد. بدین سبب بود كه گروهی از صاحبان استعداد در حوزه حدیث شناسی، به گِردش شتافتند و او نیز در این راه روشن گام نهاد، و ذخیره های گرانسنگ دانش خود را در اختیار حدیث طلبان قرار داد. گروهی از شاگردان وی عبارتند از: محمد بن حسن صفّار محمد بن احمد بن یحیی سعد به عبدالله قمی محمد بن یحیی عطّار قمی محمد بن یزید نخعی در بین این شاگردان، بیشترین روایت را محمد بن حسن صفّار از احمد نقل كرده است.(6) صفحه 215 از دیدگاه فرزانگانشایسته است كه منزلت و جایگاه احمد، این محدّث گرانمایه مورد ارزیابی قرار گیرد. میان دانشوران، درباره او دو نقطه نظر وجود دارد: 1. راویان قمی درباره اش گفته اند او دارای اندیشه های غلوّآمیز بوده، گروهی در پذیرش اخبار او و جایگاه ارزشی اش دچار نوعی تردید شده اند مانند: علامه حلّی و گروهی دیگر.(7) 2. گروه دوم كه بسیاری از زندگینامه نویسان برجسته اند او را از گروه محدّثان فرزانه و بزرگوار به شمار آورده اند. ابن غضائری كه از معروف ترین رجال شناسان شیعه و از كسانی است كه اگر در باورها و رفتارهای راوی كوچكترین نقطه ضعفی ببیند راوی را غیر قابل اعتماد می داند، در باره احمد چنین می نگارد: من روایات او را مورد ارزیابی قرار دادم و آن روایات را از هر گونه غلوّ پیراسته دیدم. روایات او بسیار جالب و عالی است و نشان از اعتقاد و نگرش صحیح روای دارد.(8) ابوعلی مازندرانی می گوید: همین كه نجاشی و طوسی آثار او را، یادآوری نموده و اشكالی بر او نگرفته اند، خود، نشان از بزرگی اوست.(9) علاّمه مامقانی می نویسد: گروهی از محدّثان قم، اگر می نگریستند كه یك راوی، سهو كردن را شایسته مقام پیامبر و امامان معصوم:، نمی دانست و صفحه 216 از آنان نفی می كرد، او را متّهم به افكار غلوآمیز می كردند. فضائل و مناقبی را كه ما اینك برای امامان اثبات می كنیم و از كمالات آنان می دانیم، به نظر آنان به صورت باورهای غلوآمیز جلوه می كرده، در حالی كه اگر به روایات این محدّث نگریسته شود، نشانی از غلوّ افراط در آنها یافت نمی شود. علاّمه شوشتری در این راستا چنین نگاشته است: غالی بودن این محدّث مورد تردید است. از آنجایی كه یك ترجمه شناسِ مدقّق و محقّق مانند ابن غضائری، او را پیراسته از هر گونه گرایش غلوآمیز می داند، باید در شأن و جایگاه او گفت: او دارای مقام بلند و اَخبار او پك و پكیزه است.(10) جمعی دیگر از پژوهشگران حوزه ترجمه محدّثان در این راستا گفته اند: محدثان قمی كه او را دارای گرایش های غلوآمیز می دانسته اند، از او اخبار فراوانی را نقل كرده اند. محمد بن حسن بن ولید كه از استوانه های حوزه حدیث شیعی است روایات بسیاری را به واسطه محمد بن حسن صفّار، از احمد بن حسین نقل می كند.(11) در فرجام سخن به دیدگاه یكی از عالمان معروف اهل سنّت، ابن حَجَر عسقلانی در وصف این محدّث، بنگریم: احمد بن حسین بن سعید یكی از بزرگان محدّثان شیعه و پدیدآورنده كتاب های زیادی است.(12)(13) صفحه 217 آثاراحمد بن حسین با تألیف كتاب های روایی، نام خویش را در گروه مؤلّفان شیعی، جاودانه ساخته. آثار این محدث بزرگوار بدین شرح است: 1. كتاب الاحتجاج 2. كتاب الانبیاء 3. كتاب المثالب(14) گرایش روایتیهنگامی كه به مجموعه روایاتی كه از احمد در كتاب های روایتی، به یادگار مانده نگریسته شود، می توان این را استنباط نمود كه گرایش برتر و اندیشه غالب كه ژرفای جان او را تسخیر كرده، ولایت مداری است. روایات احمد، به گونه اساسی، پیرامون روشن ساختن منزلت والا و بی بدیل امامان معصوم علیهم السلام است. این همان باور ژرف دانشوران شیعه و پیروان اهل بیت علیهم السلام است كه همواره وجه تمایز شیعه از غیر شیعه است. مدفناین روای بزرگوار كه سالیان دراز در راه گردآوری اخبار و گسترش آن كوشش نمود، خورشید زندگی اش در قم غروب نمود و در جوار حضرت معصومه علیها السلام از دنیا رفت. و در همین شهر به خك سپرده شد.(15)(16) صفحه 218 اینكه وی در چه سالی وفات نمود، و همچنین اینكه آیا فرزندانی هم داشته یا نه و سرنوشت آنان چه بوده، در زندگینامه ها اشاره ای بدان نشده است. گزیده ای از میراث جاودان تربت سیدالشهداءحضرت امام صادق علیه السلام فرمود: در تربت قبر امام حسین علیه السلام شفا یافتن از هر بیماری است. و تربت سیدالشهدا بزرگترین داروی شفابخش است.(17)(18) دشواری اخبار اهل بیت علیهم السلام امام محمّدباقرعلیه السلام می فرماید: حدیث ما اهل بیت علیهم السلام بسیار دشوار است، آن را بر نمی تابند مگر پیامبران مُرسل، یا فرشتگان مقرّب و یا بنده ای كه خداوند قلب او را برای ایمان، آزمایش كرده باشد.(19)(20) گنجوران دانشامام پنجم علیه السلام به یكی از شیعیان: به خدا سوگند! ما گنجوران و خزینه های خدا در زمین و آسمان هستیم، نه خزینه های طلا و نقره؛ بلكه گنجوران علم و دانش خداییم.(21) صفحه 219 نشان خشم خدااحمد با واسطه از محمد بن فَرَج نقل می كند كه: امام جوادعلیه السلام به من نامه ای نوشت كه: هرگاه خداوند تبارك و تعالی بر مردمی خشم گیرد، ما را از جوار آنان دور می سازد.(22) ویژگی های معصومین علیهم السلام امام محمّدباقرعلیه السلام فرمود: پیامبر بزرگ خدا، رسول كرم صلی الله علیه وآله امین خدا در زمین بود. چون پروردگار آن حضرت را به جوار رحمت خویش فراخواند، ما اهل بیت، وارثان و امینان آن حضرت در میان مردم هستیم. ما بر علم مرگ ها، بلیّه ها، انساب مردم و فصل خطاب آگاهی كامل داریم. ما وارثان پیامبران اولی العزم هستیم.(23) اعجاز امام باقرعلیه السلامامام صادق علیه السلام فرموده است: روزی پدرم در سفر به سرزمینی رسید و دستور داد تا در آنجا خیمه ها برپا كردند. حضرت به كنار درخت خرمایی كه نزدیك آنجا بود رفت. آن درخت، خرما نداشت. آن بزرگوار خدا را ستایش كرد، و دعاهایی خواند كه مَن نشنیدم، سپس فرمود: ای درخت خرما! از آنچه خداوند در تو قرار داده به ما ارزانی دار! تا حضرت چنین فرمود، ناگهان از درخت، خرماهای سرخ و زرد به پایین فرو ریخت و حضرت از خرما تناول كرد. كسی هم كه همراهش بود از آنها خورد. حضرت سپس فرمود: این صفحه 220 نشان و معجزه در میان ما خاندانِ عترت، مانند معجزه ای است كه برای حضرت مریم علیها السلام رخ داد. خداوند به او فرمود: درخت خرما را تكان بده آنگاه به قدرت خدا برای مریم از درخت خشك كه ناگهان سرسبز شده بود، خرما فروافتاد.(24) حاجیان واقعیشخصی می گوید با امام صادق علیه السلام در موسم حجّ در مكه بودیم. حضرت از روی بلندی به سرزمینی رسید، دستور داد خیمه ها را در آنجا، نصب كردند. آنگاه حضرت به آن جمعیت فراوان نگاه كرد، سپس فرمود: ما كثر الضجیج و اَقّلَ الحجیج؛ چقدر فراوانند آنانی كه ناله می كنند و آه می كشند و خدا را می خوانند؛ امّا چه بسیار كم ند حاجیان واقعی!(25) حقیقت انسان هاامام محمّدباقرعلیه السلام فرمود: ما تا مردی را بنگریم، حقیقت و باطن او را از منظر ایمان و نفاق می شناسیم.(26) دانش اماماناحمد با واسطه از سیف تمّار روایت می كند كه: جمعی از اصحاب در حجر اسماعیل در مسجدالحرام نزد امام صادق علیه السلام بودیم. حضرت فرمود: بنگرید آیا جاسوس و خبرچینی این اطراف هست؟ ما به چپ و راست نگاه كردیم؛ صفحه 221 اما كسی را ندیدم و سپس عرض كردیم: كسی نیست. آنگاه حضرت فرمود: به خدای كعبه سوگند - این را سه مرتبه تكرار فرمود - اگر من بین موسی و خضر بودم خبر می دادم كه از آنان عالم ترم و چیزهایی می گفتم كه بر آن آگاهی نداشتند.(27) تیمّم بر سنگ گچشخصی از امام محمّدباقرعلیه السلام پرسید: آیا تیمّم بر گچ صحیح است؟ حضرت فرمود: بله. آن شخص باز پرسش كرد كه تیمیم بر نوره چگونه است. حضرت پاسخ داد: اشكالی ندارد.(28) آن مرد پرسید: تیمم بر خكستر حكمش چیست؟ حضرت پاسخ داد: جایز نیست؛ چون با خكستر شدن از عنوان زمین خارج شده است.(29) پی نوشت:1) هم به كسر دال و هم فتح آن خوانده شده است. سبب ملقّب شدن به این لقب روشن نیست. 2) رجال نجاشی، ص 78، چ جامعه مدرسین قم؛ فهرست شیخ طوسی، ص 65، چ نشرالفقهاهة؛ رجال شیخ طوسی، ص 447 و ص 453؛ نقدالرجال، ص 30؛ رجال ابن داود، ص 228؛ الذریعه، ج 19، ص 73؛ لسان المیزان، ج 1، ص 157، ش 504؛ خلاصةالاقوال، ص 202. 3) فهرست طوسی، ص 65؛ الجامع فی الرجال، ص 106؛ مجمع الرجال، ج 1، ص 105. 4) تهذیب المقال، ج 3، ص 255. 5) تنقیح المقال، مامقانی، ج 1، ص 329. 6) الجامع فی الرجال، ص 106. 7) ر. ك: رجال علامه حلّی، ص 202. 8) همان؛ تهذیب المقال، ج 3، ص 255؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 56؛ معجم الرجال ج 2، ص 93، ش 518؛ قاموس الرجال، ج 1، ص 435. 9) سمی المقال، ص 32. 10) قاموس الرجال، ج 1، 435. 11) الجامع فی الرجال، ص 106؛ تهذیب المقال، ج 3، ص 256. 12) لسان المیزان، ج 1، ص 157. 13) كان احمد بن حسین بن سعید، من كبّار رجال الشیعه و كثیرالتصانیف. 14) رجال نجاشی، ص 78؛ فهرست طوسی، ص 65. 15) مات احمد بن حسین بن سعید بقم، و كان قبره فیها. 16) فهرست شیخ طوسی، ص 65 و ص 58. 17) فی طین قبر الحسین(ع) الشفاءُ مِنْ كلّ داء و هو الدَّماء الكبر. 18) كامل الزیارات، باب 91، حدیث 4. 19) اِنَّ حَدیثنا صَعْبٌ مستصعبٌ لایتحمله الاّ نبیّ مرسل او مَلَك مَقرَّبً او عبدٌ امتحن الله قلبه للایمان. 20) بصائرالدرجات، ص 25. 21) همان، ص 103. 22) اصول كافی، ج 1، ص 343. 23) عندنا علم المنایا و البلایا و انساب العرب و فصل الخطاب... . 24) همان، ص 253. 25) همان، ص 358 و 288. 26) انّا لَنَعْرِفُ الرجل اذا رأیناه بحقیقة الایمان و النفاق. 27) همان، ص 230. 28) فقیهان شیعی گفته اند: مراد حضرت،سنگ گچ و نوره است نه خود گچ و نوره. 29) تهذیب الاحكام، ج 1، ص 197، 535. نویسنده : ابوالحسن ربانی |