معرفی تپه های تاریخی استان تهران
دوشنبه 14 شهریور 1390 4:22 AM
در قسمت قبل به
معرفی خانه های تاریخی استان تهرانپرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم
تپه و محوطه باستانی چشمه علی
مجاور شهرری و در کنار چشمه ای به همین نام، نزدیک ابن بابویهقرار دارد. در سال های 3 و 1912- 1925 میلادی «ژاک دو مورگان» باستان شناس فرانسوی، کاوش هایی در منطقه انجام داد. از سال 1934 تا 1936 میلادی هیئت از باستان شناسان موزه هنرهای زیبای بوستون و موزه دانشگاه فیلادلفیا به سرپرستی دکتر «اریک فردریک اشمیت» این ناحیه را با دقت بیشتر مطالعه نمود. در این محوطه اشیا و آثاری از دوره ماقبل تاریخ ( هزاره های پنجم و چهارم قبل از میلاد ) و ادوار تاریخی ( ساسانی و پارتی ) و دوره های اسلامی به دست آمد.
این تپه در پاییز سال 1370 شمسی به وسیله هیأت ایرانی مورد کاوش علمی قرار گرفت. براساس یادداشت های احمد تهرانی مقدم سرپرست هیئت کاوش این منطقه ، «تپه شغالی»
در دامنه شمال غربی تپه های طبیعی شهر پیشواواقع شده و تراسی با وسعت کم دارد. این نقطه با توجه به اهمیت سوق الجیشی و نزدیکی به رودخانه جاجرود ، در اواخر هزاره ششم پیش از میلاد محل استقرار اقوام پیش از تاریخ بود. عناصر معماری در تپه شغالی خشت خام و چینه بود و گاهی توأمان از هر دو استفاده می شد.
ابزار مفرغی به ندرت در این تپه مشاهده شده ، اما ابزار سنگی به میزان قابل توجهی وجود داشته است. بررسی و مطالعه نقوش ظروف سفالین نشان می دهد که نقوش رو به تکامل گذاشته و رفته رفته پیچیده تر شده است. طبیعت گرایی و تک موضوعی نقوش، به مرور به نقش اندازی چند موضوعی نقش ها بدل شده است.
اشیای سفالی در لایه های عمیق تر ، دست ساز و دارای رنگ گوجه ای با نقوش هندسی سیاه رنگ بود. با توجه به یافته های مختلف در لایه های تمدنی تپه شغالی ، سبک و نوع تزیینات اشیای سفالی ، فرم و ساخت ظروف، مواد تشکیل دهنده آنها و پوشش سفالینه ها نشان می دهد این مکان در اواخر هزاره ششم قبل از میلاد برای زیست انتخاب شده و تا هزاره سوم قبل از میلاد چند دوره استقراری دارد. سفال این تپه در عمیق ترین لایه با تمدن «چشمه علی ری» و در لایه های بعدی با سفال فرهنگ سیلک II و سیلک III و همچنین با حصار I دامغان قابل مقایسه است.
این تپه توسط «برتون براون انگلیسی» به مدت 10روز مورد کاوش قرار گرفت و آثاری مربوط به هزاره های ششم و پنجم قبل از میلاد در آن شناسایی شد. آنچه به دست آمد طبق گزارش میرعابدین کابلی، دقیقاً مشابه آن چیزی بود که در سیلک II ، چشمه علی ری، موشلان، تپه اسماعیل آباد و این اواخر قره تپه قمرود کشف شده بود.
مجموعه تپه های قیطریه
در شمال تهران و در دامنه رشته جبال البرزواقع است. این تپه ها از چین و شکن ها و پستی بلندی های به هم پیوسته و موازی تشکیل شده اند. در گذشته قیطریه روستای کوچکی از بخش شمیران شهرستان تهران به شمار می رفت و تهران و شمیران هر دو قریه هایی از قرای شهرری بودند. جمع مساحت محوطه کاوش شده در این تپه ، بیش از 5000 متر مربع است که در ترانشه ها و گمانه ها تعدادی گور باستانی و تعدادی ظروف سفالی از این گورها که بالغ بر 2500 قطع هستند به دست آمد. علاوه بر این ظروف سفالین ، تعدادی ابزار برنزی و زیورآلات نیز به دست آمد. آلات برنزی کشف شده شامل قمه، سر تیر ( پیکان )، کارد آشپزخانه، گزن برش، چرم، تیغه گلیم بافی، درفش، سوزن، سنجاق مو و موی بند و زیورآلاتی چون گوشواره ، انگشتر، دستبند، آیینه، دکمه لباس و وسایل آرایش بانوان و ... است . فراوانی میراث سه هزار ساله شهر مردگان قیطریه تاکنون در هیچ تپه باستانی سابقه نداشته است. چون وجود گورستانی با این وسعت در دوره باستانی ، آن هم در حوزه تهران ، نشانه زندگی و حیات مادی در این تپه ها و اطراف آن تلقی می شود معذلک گروه حفاری تپه قیطریه موفق به یافتن معماری مساکن اقوام ساکن قیطریه در سه هزار سال پیش نشد.
هنگام حفاری معلوم شد که در نقاطی از تپه و اطراف آن، زمین در یک متری به صخره سنگی ختم می شود. گورستان قیطریه نشانه ای از اسکان اقوامی در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد در این ناحیه بود. در قیطریه مردگان را با لباس و پوشش های رایج زمانه دفن می کردند و این معنا را از تکه های تکمه های لباس ، سنجاق های سربند مردان و زنان ، زینت آلات ، گردن بندها ، بازوبندها، خلخال، النگو، انگشتری و ... که همراه اجساد یافت می شود، می توان تشخیص داد. در خاکسپاری مردگان باستانی قیطریه جهت و سمت خاصی رعایت نشده و فقط اموات به صورت خم شده و جنینی استقرار یافته اند. البته این جزیی از آداب و رسوم زمانه بود، ولی چنان که به تجربه دریافت شده ، سمت و جهت تدفین و کیفیت استقرار چند گونه بوده است:
- پنجاه درصد اجساد عموماً در پهلوی چپ و به حالت جنینی قرار گرفته اند و صورت آنها رو به طلوع آفتاب قرار داشت. شاید این چنین استقراری از اینجا ناشی شده که متوفای نیمه شب را، اقوام و بستگانش در صبح گاه و با سرزدن آفتاب به خاک سپرده اند.
- از پنجاه درصد بقیه سی درصد به پهلوی راست و صورت آنها به طرف غروب آفتاب و ده درصد به صورت چمباتمه و ده درصد باقی مانده در حالی که به پهلو خفته اند، به آفتاب نیم روز می نگرند.
ژاک دو مورگان در محلی موسوم به تپه میل
در دوازده کیلومتری جنوب شرقی بقعه شاه عبدالعظیم و در روستای «قلعه نو»یک بنای مستحکم را مورد مطالعه و بررسی قرار داد و گمان برد که این بنا آتشگاه بهرام گور بوده است. بنای مزبور که بر بالای یک تپه وسیع قرار دارد مرکب از ایوان، چهار دیوار طاق دار و دو راهروی موازی و پلکان مرتفع شرقی است که به یک راهرو که اطراف آن را حجره هایی در برگرفته اند ، منتهی می شود. انتهای راهرو به راهروی کم عرض دیگری که زیر هسته اصلی بنا امتداد یافته متصل است. بنا دارای یک ایوان است و پشت ایوان بقایای چهار دیوار طاق دار همراه دو راهرو موازی که در فواصل معین به یکدیگر راه دارند به چشم می خورد. این بنا با سنگ و ساروج و خشت و گـِل شکل گرفته و از نظر قدمت به دوره ساسانی متعلق است. به نظر «لویی واندنبرگ» در این بنا گچبری هایی یافت شده است که مجالس شکار بهرام گور را نشان می دهد.
این تپه
در کنار «شهرک واوان»قرار دارد. طبق مطالعات انجام شده تپه واوان جزو غار تهران بود و دروازه غار تهران به این تپه منتهی می شد. آنچه در این تپه کشف شده بنایی است که 14 اتاق منظم دارد. شکل اتاق ها نشان می دهد که این بنا به مردم عادی تعلق نداشته و به احتمال زیاد بنایی نظامی یا دولتی بوده است. درهای ورودی اتاق های بنا از یک جهت باز می شود. اتاق ها دارای دیوار مشترک هستند و اندازه آنها نیز یکسان است.
در تپه واوان آثار مُهری به دست آمده که احتمالاً برای ممهور کردن بسته هایی که به این محل ارسال می شد، به کار می رفت. از دیگر آثار یافت شده در تپه واوان ، آثار گچبری و اشیاء فلزی است که 95% این اشیا خاص جنگ افزارهایی چون سر پیکان ، شمشیر و خنجر است. کشف این اشیا بر گمان نظامی بودن بنا می افزاید. در این منطقه همچنین سکه های مسی ( فلوس) باقی مانده از دوران صفویه یافت شده است.
ظروف چینی و سفالینه های آبی و سفید رنگ یافت شده در این مکان نیز متعلق به دوران صفویه است. کشف النگوهای زنانه و نیز وسایل کره گیری که از دوران آل بویه باقی مانده ، این حدس را تقویت می کند که شاید در دوران آل بویه این تپه محل زندگی، خانواده هایی بوده که زندگی شبانی داشتند.
اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت