0

شبهات قرآنی

 
mesbah
mesbah
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1387 
تعداد پست ها : 771
محل سکونت : اصفهان

شبهات قرآن شناسی
سه شنبه 24 دی 1387  1:00 PM

آیا این صحیح است که اهل سنت بر صحت و سلامت قرآن كريم از زياده و نقصان اتفاق دارند، ولي شيعيان در صحت قرآن شك دارند؟
پاسخ سوال:
در سؤال سه ادعا مطرح است: 1- اتفاق اهل سنت بر عدم تحريف قرآن. 2- طعن شيعه به قرآن. 3- قول شيعه به تحريف قرآن.
شواهد بطلان ادعاي اول: الف) اكثر سنيان و دست كم حشويه مانند سرخسي، ابن حزم اندلسي و سيوطي، قائل به نسخ تلاوت به معني: حذف آيه و بقا حكم آن هستند، و اين همان تحريف لفظي است. ب) روايات زيادي در كتب معتبر آنها مثل: صحيح بخاري، صحيح مسلم، الدر المنثور، البرهان و الاتقاق، وجود دارد؛‌ كه دلالت بر وقوع  مورد تحريف لفظي دارد. كه به ذكر يك روايت بسنده مي‌شود: جلال الدين سيوطي با اسناد خود از پسر عمر نقل مي‌كند كه گفت: كسي از شما نگويد كل قرآن را گرفتم بلكه بگويد مقداري را كه ظاهر است گرفتم، چه مي‌دانيد كل قرآن چقدر است؟ قطعاً بسياري از آن نابود شده است.
ج) آن‌ها آيات زيادي مخصوصاً در ارتباط با عقايد را با تفسير به رأي تحريف معنوي كرده‌اند كه يك نوع تحريف است. چنان كه ابوالحسن اشعري - رئيس اشاعره - طبق نقل استاد معرفت از كتاب دو كتاب «الابانه» و «مقالات الاسلاميين»، خدا را جسم و داراي مكان و اعضا مي‌داند، و طبق همين عقيده فخر رازي، ذيل آية 143 اعراف مي‌گويد: اصحاب ما گفته‌اند: اين آيه بر امكان رؤيت (ديده شدن) خدا دلالت دارد. و پيامبران را غير معصوم دانسته و مي‌گويد: (ارتكاب) صغائر بر انبياء از روي سهو و عمد جايز است. و هر آيه‌اي را كه دلالت بر امامت علي - عليه السلام- و اولاد او دارد ناصحيح تفسير كرده است. مثلاً با اين‌كه سه روايت در مورد ارتباط آيه 55 از سوره مائده با امامت علي - عليه السلام- آورده شده باز به ميل خود تفسير كرده است
شواهد بطلان ادعاي دوم: الف) روايات زيادي در كتب شيعه وجود دارد كه حاكي از عظمت قرآن است، مثلاً پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم- مي‌فرمايد: «اني مخلف فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي لن تضلوا ما تمسكتم بهما و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ من دو چيز گرانبها در بين شما مي‌گذارم: كتاب خدا و عترتم (اهل بيتم) را، تا وقتي به آنها چنگ بزنيد هرگز گمراه نخواهيد شد. امام صادق- عليه السلام- قرآن را محور سنجش حق از باطل دانسته و مي‌فرمايد: هر موضوعي بايد به قرآن و سنت برگردانده شود و هر حديثي كه موافق قرآن نباشد دروغي خوش نماست. و امام علي - عليه السلام- هم با تأكيد سفارش مي‌كند: « و الله الله في القرآن لا يسبقكم بالعمل به غيركم» خدا را خدا را در توجه به قرآن، نكند ديگران در عمل به آن از شما پيشي گيرند. ب) محترم بودن قرآن نزد شيعه: مرحوم مظفر از - علماي بنام شيعه - مي‌نويسد: ما شيعيان به وجوب احترام قولي و عملي قرآن معتقديم و بعد هرگونه بي‌احترامي به قرآن مثل نجس كردن، سوزاندن و... را حرام دانسته و مرتكب آنها را از جرگة مسلمانان خارج شمرده ‌است. حتي فقهاي شيعه فتوا به حرمت مس بي‌طهارت آن داده‌اند. ج) پيوند ناگسستني شيعه با قرآن: شيعه هرگز از قرآن جدا نشده است، و به شهادت تاريخ قرآن قرآن با وضع كنوني محصول تلاش شيعه است چرا كه: اول بار علي- عليه السلام- اقدام به جمع‌آوري قرآن نمود،‌صاحبان مصاحف مهم قبل از توحيد مصاحف از شيعيان بودند، شكل‌گذاري، نقطه‌گذاري و ضبط حركات قرآن توسط شيعيان انجام شد، دست كم چهار تن از قراء سبعه شيعه بودند و قرائت كنوني حفص از عاصم) يك قرائت شيعي است. و همچنين با وجودي كه شيعه هميشه در اقليت بوده و هست، غير از تفاسير موضوعي و جزيي بيش از 60 دوره تفسير مانند: تبيان شيخ طوسي، مجمع البيان طبرسي، صافي فيض كاشاني، الميزان علامه طباطبائي (ره) و... بر قرآن كريم، نوشته شده است كه نسبت به جمعيت، تفاسير اهل سنت قابل مقايسه نيست و در اكثر خانه‌هاي شيعه قرآن وجود دارد و تلاوت مي‌شود و...همچنين احترام شيعه به ائمة اطهار عليهم السلام، احترام به قرآن و در راستاي عمل به «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة في القربي» و حديث ثقلين است.
شواهد بطلان ادعاي سوم: الف) اهميت دادن به قرآن نشانه‌اي به صحت و عدم تحريف آن است. ب) تصريحات علماي شيعه بر عدم تحريف قرآن: آيت الله معرفت در كتاب صيانه القرآن عن التحريف عبارات صريح سي تن از علما مانند شيخ صدوق، مفيد، طوسي، طبرسي، مقدس اردبيلي، شيخ حر عاملي، آيت الله گلپايگاني، خوئي و امام خميني-رضوان الله عليهم- را نقل كرده است، و بعد اعتراف بعضي از بزرگان اهل سنت مبني بر عدم تحريف قرآن نزد شيعه آورده است. ج) علماي شيعه علاوه بر اقامة برهان بر عدم تحريف قرآن، شبهات قائلان به تحريف را مستدل رد كرده‌اند و در رواياتي كه موجب پندار تحريف شده‌اند از جهت سند و دلالت خدشه وارد ساخته‌اند. پس با اين وجود خارج از انصاف است كه به صرف طرح مسئله تحريف توسط معدودي از اخباريان شيعه مانند نعمت الله جزايري و ميرزاي نوري (ره) آن را به مكتب، و كل علماي شيعه نسبت بدهيم به ويژه آنكه طبق نقل آقابزرگ تهراني (ره) از مرحوم ميرزاي نوري، قصد ايشان از تأليف فصل الخطاب جمع همه روايات مربوط به اين موضوع به منظور نتيجه‌گيري عدم تحريف از آنها بوده است. گرچه ناكام مانده است. نكتة پاياني: طبق آية 7 آل عمران تحريف معنوي (تفسير به رأي)، در قرآن راه دارد و علي - عليه السلام- از وقوع آن در زمان خود و آينده به ترتيب در خطبه‌هاي 17 و147 نهج البلاغه خبر داده‌اند، و همين مسأله هم عامل پيدايش مكاتب مختلف انحرافي شده است.
کیوان عزتی / مسئول محتوای سایت راسخون
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها