0

معرفی کامل رشته های دانشگاهی علوم انسانی

 
ahmadfeiz
ahmadfeiz
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 20214
محل سکونت : تهران

فلسفه
یک شنبه 23 مرداد 1390  12:46 AM

ديباچه: "فلسفه به انسان کمک مي‌کند تا به اوج کمال نايل آيد و به سعادت که از طريق نيل به عالم معقولات حاصل مي‌شود، دست بيابد. پس فلسفه نه فقط از لحاظ فوايد آن مورد توجه است بلکه في‌نفسه نيز مطلوب است و از آن نمي‌توان صرف‌نظر کرد." "ارسطو، فيلسوف مشهور يوناني"
"فلسفه ناشي از بي‌عقلي و عدم رشد آگاهي انسان است و اگر بشر به حدي از رشد و آگاهي رسيد، نياز به فلسفه ندارد."" اگوست کنت، دانشمند، فيلسوف و رياضيدان مشهور فرانسوي "
دوعبارت فوق نشانگر دو ديدگاه متفاوت درباره فلسفه است که در طي قرون متمادي وجود داشته و گاه يکي بر ديگري چيره شده است؛ يعني هميشه در طول تاريخ عده‌اي از متفکران، فلسفه را دوست داشتن خردمندي و فيلسوف را دوستـدار خردمندي معرفي کرده و عده‌اي ديگر فلسفه را هنر لفاظي و بازي کردن با واژه‌ها دانسته‌اند.راستي، فلسفه چيست و چه حيطه‌اي را در برمي‌گيرد که چنين ديدگاه‌هاي متفاوتي درباره آن وجود دارد؟براي تعريف فلسفه بهتر است که تفاوت آن را با ساير علوم توضيح داد چرا که ساير علوم هر يک به بخشي از موجودات عالم هستي مي‌پردازند و آنها را مورد مطالعه و بررسي قرار مي‌دهند. براي مثال يک گياه‌شناس از بين همه موجودات هستي فقط گياه را گزينش کرده و درباره آن سخن مي‌گويد يا يک ستاره‌شناس تنها اجرام آسماني را مطالعه مي‌کند، اما فلسفه درباره يک موجود گزينش شده سخن نمي‌گويد. بلکه همه امور را در عالم هستي مورد بررسي قرار داده و با تمام موجودات سر و کار دارد. مثلاً‌ در فلسفه از خدا گرفته تا انسان، از عالم طبيعت گرفته تا ماوراء طبيعت و از روح انسان و موجودات غيرمادي گرفته تا اجسام، مورد بحث و گفتگو قرار مي‌گيرد. تفاوت دوم فلسفه با ساير علوم در اين است که در فلسفه مسائلي عام و کلي که درباره هرموجودي قابل طرح است، مورد مطالعه و تحقيق قرار مي‌گيرد. براي مثال اين سؤال که يک موجود مادي است يا غيرمادي، درباره هر موجودي از خدا گرفته تا يک تکه سنگ قابل طرح است. اين دو فرق اساسي فلسفه با ساير علوم باعث شده که اين علم بتواند به سؤالاتي پاسخ دهد که پاسخش بر عهده هيچکدام از علوم خاص به خصوص علوم تجربي نيست و در واقع وظيفه اين علوم پاسخ به اين گونه سؤال‌ها نيست. در حالي که اين‌گونه سؤال‌ها براي انسان کنجکاو مطرح است و نمي‌توان به انسان دستور داد که درباره اين مسائل فکر نکند. بلکه دانش خاصي لازم است که عهده‌دار و پاسخگوي سؤال‌هايي درباره هستي، موجودات و حقيقت انسان باشد و فلسفه همين دانش خاص است. رشته‌ فلسفه‌ نيز يک‌ رشته‌ آموزشي‌ است‌ که‌ کليه‌ پرسش‌هاي‌ بنيادي‌ انسان‌ را نسبت‌ به‌ مسائل‌ وجود، هستي‌، جهان‌ پيرامون‌ انسان‌ و حقيقت‌ انسان‌ بررسي‌ مي‌کند. پرسش‌هايي‌ که‌ زماني‌ به‌ ارزش‌هاي‌ ديني‌ و معنوي‌ برمي‌گردد که‌ همان‌ فلسفه‌ ديني‌ است‌ و زماني‌ مربوط‌ به‌ ارزش‌هاي‌ اخلاقي‌ و مباني‌ ارزش‌هاي‌ اخلاقي‌ است‌ که‌ به‌ عنوان‌ فلسفه‌ اخلاق‌ آن‌ را مي‌شناسيم‌ و گاه‌ مباني‌ نظام‌ حکومتي‌ را در برمي‌گيرد که‌ همان‌ فلسفه‌ سياسي‌ است‌ و گاهي‌ نيز شامل‌ مباني‌ هنر و زيباشناسي‌ و موضوعاتي‌ از اين‌ دست‌ مي‌شود. البته‌ در دوره‌ کارشناسي‌ رشته‌ فلسفه‌، دانشجويان‌ بيشتر شناخت‌ مفصلي‌ درباره‌ تاريخ‌ فلسفه‌ غرب‌ به‌ دست‌ مي‌آورند؛ يعني‌ سير تاريخي‌ فلسفه‌ را از فلسفه‌ يونان‌ تا زمان‌ حاضر و تا حدودي‌ نيز سير تاريخي‌ فلسفه‌ اسلامي‌ را مطالعه‌ و بررسي‌ مي‌کنند.گفتني است که در کشور ما فلسفه اسلامي و فلسفه غرب به عنوان دو گرايش تحصيلي متفاوت ارائه شده است؛ يعني رشته فلسفه در معناي عام آن به فلسفه غرب مي‌پردازد و رشته الهيات گرايش فلسفه اسلامي، فلسفه و حکمت اسلامي را مورد بررسي قرار مي‌دهد. سيستم آموزشي نيز دراين دو رشته تا حدودي تفاوت دارد؛ چون سيستم آموزش فلسفه غرب در کشور ما بيشتر براساس سير تاريخي است اما سيستم آموزش فلسفه اسلامي براساس مکاتب فلسفي مثل فلسفه مشّاء، اشراق يا ملاصدرا مي‌باشد. هر چند که دانشجويان هر يک از اين دو رشته مطالعات محدودي نيز در زمينه فلسفه ديگر دارند؛ يعني دانشجويان فلسفه غرب واحدهايي را در زمينه فلسفه اسلامي و دانشجويان فلسفه اسلامي واحدهايي را در زمينه فلسفه غرب مي‌گذرانند.
توانايي‌هاي‌ لازم‌ :
يکي‌ از راه‌هاي‌ موفقيت‌ در فلسفه‌، آشنايي‌ اوليه‌ با رياضيات‌ و مباحث‌ رياضي‌ است‌. در واقع رياضيات‌ پلي‌ مناسب‌ براي‌ رفتن‌ به‌ طرف‌ فلسفه‌ است. علاقه‌مندي‌ به‌ فلسفه‌ نيز يکي‌ ديگر از عوامل‌ موفقيت‌ در اين‌ رشته‌ است‌. آشنايي‌ کامل‌ به زبان‌ انگليسي‌ براي‌ دانشجويان‌ فلسفه‌ غرب‌ و آشنايي‌ به زبان‌ عربي‌ براي‌ دانشجويان‌ فلسفه‌ اسلامي‌ ضروري‌ است.
موقعيت‌ شغلي‌ در ايران :
رشته‌ فلسفه‌ اهميت‌ بنيادي‌ در ارتقاء سطح‌ فکري‌ جامعه‌ دارد چرا که‌ هرجامعه‌ نيازمند افرادي‌ است‌ که‌ اهل‌ تفکر و نقادي‌ باشند و مسائل‌ فرهنگي‌ را فهميده‌ و مباني‌ فرهنگي‌ را تشخيص‌ دهند و رشته‌ فلسفه‌ وظيفه‌ پرورش‌ چنين‌ متفکراني‌ را برعهده‌ دارد. اما متأسفانه‌ اين‌ رشته‌ با همه‌ اهميتش‌ در جامعه‌ ما بسيار مظلوم‌ واقع‌ شده‌ و مورد بي‌توجهي‌ و بي‌مهري‌ دست‌اندرکاران‌ نظام‌ قرار گرفته‌ است‌ تا جايي‌ که‌ فارغ‌التحصيلان‌ آن‌ حتي‌ موفق‌ به‌ استخدام‌ در آموزش‌ و پرورش‌ ـ که‌ متعارف‌ترين‌ زمينه‌ کاري‌ براي‌ يک‌ ليسانس‌ فلسفه‌ است‌ ـ نمي‌شوند. فارغ‌التحصيل‌ فلسفه‌ از نظر شغلي‌ يا بايد به‌ عنوان‌ استاد و معلم‌ فلسفه‌ به‌ تدريس‌ فلسفه‌ بپردازد يا در مراکز پژوهشي‌ مثل‌ دايره المعارف‌ها و پژوهشگاه‌ علوم‌انساني‌ فعاليت‌ کند که‌ البته‌ در چنين‌ مراکزي‌ بيشتر فارغ‌التحصيلان‌ فوق‌ليسانس‌ و دکتراي‌ فلسفه‌ فعاليت‌ دارند و يک‌ ليسانس‌ فلسفه‌ در صورتي‌ که‌ فعال‌ و علاقه‌مند باشد، مي‌تواند به‌ عنوان‌ دستيار پژوهشگر در بعضي‌ از اين‌ مراکز مشغول‌ به‌ کار گردد.
درس‌هاي‌ اين‌ رشته‌ در طول‌ تحصيل :
دروس‌ اصلي‌ و تخصصي‌:
منطق‌ قديم‌، منطق‌ جديد، منتخب‌ متون‌ کلامي‌ و فلسفي‌، تاريخ‌فلسفه‌اسلامي‌، علم‌ کلام‌، فلسفه‌ اسلامي‌، فلسفه‌ اخلاق‌ در تفکر غربي‌، اخلاق‌ در تفکر اسلامي‌، عرفان‌ نظري‌، تاريخ‌ فلسفه‌ يونان‌، تاريخ‌ فلسفه‌ قرون‌ وسطي‌ تا رنسانس‌، تاريخ‌ فلسفه‌ از "بيکن" تا "هيوم"‌، تاريخ‌ فلسفه‌ از "کانت" تا نيمه‌ دوم‌ قرن‌ نوزدهم‌، تاريخ‌ فلسفه‌ جديد و معاصر، فلسفه‌ معاصر و مکاتب‌ جديد قرن‌ بيستم‌، متون‌ فلسفي‌ به‌ زبان‌ خارجي‌، متون‌ فلسفي‌ به‌ زبان‌ عربي‌ ، متافيزيک‌ در غرب‌، فلسفه‌ علوم‌.

پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.

عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها