مناجات ترکی : حاج ابراهیم رهبر
پنج شنبه 18 تیر 1388 12:50 PM
ای قلم سوزلرین د اثر یخ
آشنا دن من بیر خبر یخ
ای قلم (اشعار من) در تو هیچ تاثیر و جذابیتی وجود ندارد
من هم از آشنا خبری ندارم
گلدی بو جمعه د ، کشتی الله
فاطمه یوسفنان خبر یخ
این جمعه هم آمد و گذشت ، ای خدا!
از یوسف فاطمه خبری نشد
یاندی پروانه لر ، شمعی سندی
آیرلخ دن یورک قان دندی
پروانه ها سوختند و شمع خاموش شد
از دوری (یار) دلم پر خون شد
شان د ، رتبه د بی بدل سن
هر گوزل دن آقا سن گوزل سن
در شان و رتبه ، همتا ندارد
آقا ! تو از هر زیبایی ،زیباتر هستی
کیم دی آیرلخ درد سال ماز
عاشقن صبرینن الدن آلماز
که می گوید دوری و جدایی انسان را گرفتار درد نمی کند؟
و دوری ، صبر عاشق را از او نمی گیرد؟
ای گوزوم ، یولارا باخ ، دارخما
گون همیشه بولوت آتا قالماز
ای چشمم، به راه ها بنگر و خسته نشو
چراکه ، برای همیشه خورشید پشت ابر نمی ماند
گلدی بو جمعه د ، گلمدن سن
گون سایم ، جمعه دیگر اوسن
این جمعه هم رسید ، اما تو نیامدی
روزها را می شمارم تا جمعه بعدی برسد
قلب لر غصه دن داغلی قالدی
یا امام زمان گل ، امان دی
قلب ها از غصه داغدار و درمانده ماندند
ای امام زمان (عج) بیا! روزگار غریبی است!
شان د ، رتبه د بی بدل سن
هر گوزل دن آقا سن گوزل سن
در شان و رتبه ، همتا نداری
آقا ! از هر زیبایی ، تو زیباتر هستی