0

نجف آباد شهر هزار مسجد...

 
m_julay
m_julay
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 89
محل سکونت : اصفهان

رسم و رسومات ازدواج در نجف آباد...
پنج شنبه 6 مرداد 1390  10:18 AM

رسومات در مراسم ازدواج :


در قديم و به طور تقريبي در همين دوره ، ازدواجها اكثراً درون خويشي و نهايت درون محلّي ميباشد . از اين نقطه نظر معمولاً از پيوند با غريبه ها خودداري نموده و بر مبناي درون خويشي معتقدند كه عقد دختر عمو و پسر عمو در آسمان بسته شده است . به اين لحاظ كودكان عمو ، دائي ، خاله و عمه را از كودكي براي هم انتخاب مي نمايند تا وقتي كه به سن بلوغ رسيدند با هم ازدواج نمايند .
شيوه معمول ازدواج تك همسري بوده و رويه چند همسري بسار اندك و اصولا چند همسران از شخصيت مطلوبي برخوردار نيستند .
شيوه مرسوم در ازدواج بدين گونه است كه پس از آنكه نزديكان داماد معمولاً مادر ، خواهر ، عمه و خاله- از طريق دلاله دختري را در نظر گرفته و پسنديدند دلاله به زني ميگويندكه ازدختران دم بخت خانه ها اطلاع دارد وچنانچه دختري مناسب پسري يافت آ“ را به خانواده پسر معرفي ميكند . يا خانواده پسر به او سفارش ميكنند كه دختري مناسب براي پسرشان پيدا كند . دلاله پس از مراجعه مكرر به خانه پسر و دختر و حصول مقصود دستمزد و شيريني دريافت مي نمايد . به بهانه اي به منزل دختر مي روند اصطلاحاً به دلالگي مي روند تا از نزديك با او آشنا شوند.
در اولين مرحله و براي آگاهي از تمايل خانواده عروس ، صحبت را به گونه هايي آغاز مي كنند . مثلاً از مادر دختر مي پرسند كه : « ما يك مرغ داشته ايم خونه شما نيومده » و مادر دختر چنانچه آشنايي قبلي داشته باشد و يا تمايلي به اين پيوند داشته باشد مي گويد : « چرا ، يك مرغ هست نمي دانم مال شماست يا كس ديگري.»
يا خانواده پسر ميگويند : «ما آمده ايم كه پسرمان را به غلامي قبول كنيد.» چانچه خانواده دختر با وصلت موافق بودند در جواب يك شاخه نبات به خواستگاران داده كه به عنوان « بله گرفتن » تلقي ميشود .
بعد از خواستگاري و شيريني و بله گرفتن از طرف خانواده عروس ، از طرف خانواده داماد يك شاخه نبات ويك تكه پارچه به خانه عروس فرستاده ميشود . همچنين از طرف خانواده عروس يك شاخه نبات ، يك تكه پارچه يا پيراهن و مقداري آجيل به خانه داماد فرستاده مي شود .
پس از ديدارهاي اوليه ريش سفيدان ومردان فاميل ، جهت آشنايي و گفتگو و قرارهاي مقدماتي رسماً به منزل عروس رفته و مراسم « شيريني خورون » را انجام ميدهند و با تعين ساعت خوب جهت « قباله برون » كه معمولاً با بگو و مگو و چانه زدنهاي مرسوم همراه است ، زمان انجام عقد را تعيين مي كنند . اين مراسم با مراسم ويژه عقد كلاً در منزل عروس انجام ميگيرد .

قبل از مراسم عقد ، مراسم قباله برون مي باشد كه قباله عروس از طرف خانواده داماد داده مي شود . مثلاً يك جلد كلام الله مجيد دو دانگ خانه ، نيم جريب باغ ، پنج مثقال طلاي ساخته و پرداخته شده ، دومن پشم و پنبه و .
در شب عقد سفره اي انداخته ميشود حاوي وسايلي از قبيل حنا ، صابون گل آيينه و شمعدان ، عسل و روغن ، خرما خرك . ابريشم و ساير وسايلي كه براي داماد و عروس خريداري شده است .
در شب عقد براي بله گرفتن از عروس ، پدر داماد و يا خود داماد يا يكي از نزديكان سكه طلائي به عروس مي دهد كه به آن « سكّه زير زِبون » مي گويند .
پس از انجام عقد ، خانواده عروس ، نزديكان وخويشاوندان نزديك داماد را به مهماني دعوت مي كنند . كه به آن« تيكه پشت بله » چند شب بعد از عقد از طرف عروس براي داماد « جا خون »- كه به آن خونچه نيز ميگويند - مي برند . خونچه طبق بزرگي است كه در ان مواّد خوراكي پوشاك از قبيل چند سيتي آجيل ، اِگِردِك كه نوعي شيريني خانگي است حنا ، صابون ، آينه و شمعدان ، لباس و پارچه و وسئل ديگر گذاشته ميشود .
مراسم عروسي كه معمولا شبهاي جمعه برگزار ميگيرد به طور مجزا در خانه عروس و داماد برگزار ميشود . روز قبل از عروسي حدود 10 نفر زن در حالي كه در يك مجمعه سيني بزرگ وسايلي از قبيل دوقالب صابون ، چهار كيسه حنا ، يك بشقاب نقل و يك بشقاب مايحتاج ديگر و يك شمع سوز كه در آن شمعي روشن باشد گذاشته و پارچه اي سبز روي آن انداخته و شخصي آن روي سر حمل ميكند عروس را به حماّم ميبرند . از آنطرف داماد را نيز به حمام ميبرند . از طرف خانه عروس يك دست لباس كامل همراه يك شاخ نبات ، در مجمعه اي گذاشته ، دستمال سبزي روي آن گذاشته و به حماّم ميبرند ، دلاك دستمال و نبات را براي خود برداشته و لباس را به داماد مي پوشاند .
در شب عروسي ريش سفيدان خانه داماد عقد نامه و قباله را همرا با يك كله قند به خانه عروس ميبرند و تحويل پدر دختر ميدهند و اجازه بردن عروس را ميگيرند . اين كلّه قند بعدا همراه با سيسموني اولين نوزاد به خانه وي برده ميشود .
عروس را به طرف خانه داماد حركت ميدهند ، قبل از رسيدن به خانه داماد بايد به پيشباز عروس بيايد وگرنه عروس را بر ميگردانند . صبح فرداي عروسي از طرف خانواده عروس غذايي را كه به ان گداخته ميگويند و از آرد و خرما خَرَك و نارگيل و روغن حيواني و زيره پخته شده است براي داماد مي آورند همچنين ظهر آن روز چند سيخ كباب نيز مي آورند .
فرداي عروسي هريك از خويشان هديه اي به قدر توانايي به عنوان در حنجلگي به عروس و داماد ميدهد . تا سه روز داماد در خانه مي ماند و پس از ان دوستان وي او را به محل كارش مي برند .
بعد از عروسي هريك از خويشان عروس و داماد را به مهماني ميخوانند كه به آن « پا گشا »ميگويند .

 

__________________
تیزی که تو دلم گذاشتی شده فتنه
این همه آب و دریاست ،پس چرا لبهای من تشنه؟
ما دستمون به آب نمیرسه ،آبو جدا نکن
لب من سوخته از تشنگی ،آتیشو صدا نکن
اگه کفر حرفام ،قفل آخه درهای روبه روم
من از خاکم به خاک میرم ،آسمونو نگاه نکن

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها