پاسخ به:زندگی مقام معظم رهبری
چهارشنبه 17 تیر 1388 3:52 PM
روزي در حسينيه جماران منبر رفتم و خاطراتي از زندگي مقام معظم رهبري بيان كردم. بعد از سخنراني، شخصي كه خود را پزشك معرفي مي كرد به من مراجعه كرد و گفت: اجازه بدهيد من هم يك خاطره براي شما بگويم: روزي در مطب بيمارستان نشسته بودم، بيماران را ويزيت مي كردم كه خانم بسيار محجبه اي به همراه فرزندش به عنوان بيمار به من مراجعه كردند. پس از معاينه، قيافه فرزند مرا به فكر فرو برد، چون به مقام معظم رهبري شباهت فراواني داشت.
از مادر آن نوجوان سؤال كردم كه آيا شما با آيت الله خامنه اي نسبتي داريد؟ گفت: بله، من همسر ايشان هستم. تعجب وجودم را فراگرفت، به خانم مقام معظم رهبري عرض كردم: مگر شما پزشك خصوصي نداريد؟
ايشان گفتند : خير، آقا چنين كاري را اجازه نمي دهند و مي گويند شما بايد مانند ساير مردم، به بيمارستان مراجعه كنيد . زماني كه رفتند. من ديگر نتوانستم به كارم ادامه بدهم. سرم را روي ميز گذاشتم و بسيار گريه كردم. من اين خاطره را از زبان آن پزشك شنيدم. تمام مشخصات وي را به ياد دارم، اما با اين حال از عالم بزگواري هم پرسيدم، ايشان نيز موضوع را تأييد فرمودند.
حجت الاسلام والمسلمين آقاي احدي (يكي از اساتيد حوزه علميه قم)