استان خراسان جنوبی ( 2 )
1
ـ4ـ پيشينه تاريخي
:
بر اساس كتيبه هاي هخامنشي و نوشته هاي برخي از مورخان يوناني،
«
قهستان» خاستگاه و زيستگاه يكي از اقوام ايراني به نام «ساگارت» بوده و بخشي از
چهاردهمين ساتراپ نشين هخامنشي به شمار مي آمده است
.
در گذشته، قهستان، نام سرزمنيهاي جنوب خراسان شامل ولايات خواف،
گناباد، بجستان،كاشمر، طبس، فردوس، قاين، طبس مسينا، بيرجند و نهبندان بوده است
.
اين نام بيشتر به محدوده كوچكتري يعني ولايت قاينات و بيرجند اطلاق مي شده و به سبب
كوهستاني بودن به اين نام (قهستان معرب كهستان = كوهستان) خوانده شده
است
.
هرودوت، مورخ بزرگ يوناني نيز به سكونت اقوام
ساگارت در اين ناحيه اشاره مي كند. به جز نوشته ها و قراين تاريخي، كتيبه «كال
جنگال» به عنوان يك سند و مدرك بسيار معتبر نشان مي دهد كه در دوران حكومت
اشكانيان، «قهستان» از ايالات اشكاني و «خوسف»، ساتراپ نشين اين منطقه بوده است. در
عهد ساساني نيز قهستان از ايالات آباد و معتبر بوده است. كتيبه و سنگ نگاره هاي
«
لاخ مزار» روستاي «كوچ» در بيرجند حاوي نوشته هايي به خط پهلوي ساساني است كه در
آنها نام «آخشنواز» پادشاه هپتالي و «قباد» پادشاه ساساني به چشم مي
خورد
.
مورخان، فتح خراسان به دست مسلمانان را در سال
22
هجري در زمان خلافت عمر و فتح قهستان را در سال 29 هجري قمري در عهد خلافت عثمان
دانسته اند. قهستان تا سال 259 هجري قمري در سيطره عباسيان بود و توسط واليان خلفا
اداره مي شد و چندي از اين مدت را نيز جزء قلمرو طاهريان بود. دراين سال، «يعقوب
ليث صفاري» كه رهسپار سركوبي نيشابور بود، قهستان را فتح نمود و حاكماني را بر نقاط
آن گمارد و تا سال 299 هجري قمري، اين منطقه در دست خاندان صفاري
بود
.
پس از آن قهستان مدتي در تصرف امراي محلي سيستان
و از زمان حسن صباح تا تهاجم سپاه هلاكوخان، در دست حكام اسماعيليه بود، چنانكه
قهستان يكي از مراكز عمده سياسي اين فرقه و بعد از «الموت» مقر حضور فدائيان
اسماعيليه بود. موقعيت خاص دوري از حكومت مركزي، وضعيت طبيعي و وجود كوههاي بلند
وصعب العبور، از مهمترين علل حضور فدائيان حسن صباح در اين منطقه بود. قلعه كل حسن
صباح، قلعه شاهدژ، قلعه رستم و قلعه بيدسكان از مشهورترين قلعه هاي اسماعيليه در
قهستان بوده اند
.
پس از حمله مغول و ويراني شهرهاي
مركزي خراسان بزرگ در قرن هفتم، رسميت يافتن مذهب تشيع در منطقه، رواج اقتصاد تجاري
و رونق داد و ستد و فزوني كاروانهاي تجاري، فرصت مناسبي جهت رشد اقتصادي قهستان و
بيرجند به ارمغان آورد. اهميت بيرجند از عهد صفويه بيشتر شد و با مستقر شدن حاكم
نشين «قائنات» در آن، در مسير پيشرفت افتاد و با رونق گرفتن تجارت دراوايل قرن حاضر
و گسترش ارتباطات ميان انگليس و هند، شكوفايي بيشتري پيدا كرد. بيرجند به عنوان
مركز ثقل بخشي از جاده باستاني ابريشم، و محل عبور جاده «ادويه» به دروازه عبور
كالاهاي بازار شبه قاره هند به آسياي ميانه و روسيه تبديل شده
بود
.
1-5-
جمعيت
:
مطابق با آخرين سرشماري، جمعيت استان در سال 85 بالغ بر 636420 نفر
بوده است كه اين ميزان 9/0 درصد از جمعيت كل كشور را تشكيل مي دهد. بررسي روند
تغييرات جمعيتي در مناطق شهري و روستائي استان نشان مي دهد كه حدود 6/48 درصد از
جمعيت استان در روستاها و مناطق گسترده اي از نوار مرزي سكونت داشته و 4/51 درصد در
شهرها سكونت دارند
.
استان با دارا بودن 22/6% از
مساحت و 9/0 درصد از جمعيت كل كشور، كمترين تراكم نقاط جمعيتي كشور با رقم معادل
2/6
نفر در كيلومتر مربع را دارد. جمعيت شهرنشين استان در سال 85 بالغ بر
326695
نفر بوده كه رتبه 17 نرخ
شهرنشيني با رقمي معادل 4/51 درصد نسبت به نرخ 4/68 درصدي شهرنشيني در كشور، متعلق
به اين استان است
.
-
زبان و لهجه
:
زبان مردم استان فارسي و شامل گويشهاي پر مايه و متنوعي مي
باشد. امكان واژه سازي در گويشهاي مردم نقاط مختلف بسيار گسترده است و به دليل
كوهستاني بودن نقاط مركزي و شمالي استان و عدم تاخت و تاز بيگانگان به اين ناحيه،
زبان و نژاد مردم از آميختگي و اختلاط بدور مانده و در واژگان آن نسبت به زبان
فارسي رسمي، نشانه هاي كمتري از واژه هاي بيگانه مانند عربي، تركي و... ديده مي
شود
.
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست) /عنکبوت20