0

امامت و وحدت اسلامی

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:امامت و وحدت اسلامی
چهارشنبه 22 تیر 1390  10:07 PM

 

    امامت و وحدت اسلامی 6 
و لذا نصب امام علی ـ علیه السّلام ـ به مقام ولایت و خلافت غیر از آن كه خلأ زعامت و حاكمیت اسلامی را در امور سیاسی, بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جبران می كند, او را مرجعی برای رفع مشكلات دینی و مسائل شرعی مردم نیز قرار می دهد. مشكلاتی كه طبیعتاً بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پدید آمده بلكه شدید تر می شود و به همین جهت است كه امام علی ـ علیه السّلام ـ بر این امر مهم تأكید كرده در توصیف عترت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ خطاب به مردم می فرماید: 
1. « فَأینَ تَذهَبُونَ؟وَ أنَّی تُؤفَكُونَ وَ الأعلاَمُ قَائِمَهٌ وَ الآیَاتُ وَاضِحَهٌ وَ المَنَارُ مَنصُوبَهٌ فَأینَ یُتَاهُ بِكُم وَ كَیفَ تَعمَهُونَ وَ بَینَهُم عِترَهُ نَبِیِّكُم؟ وَ هُم أزِمَّهُ الحَقِّ وَ أعلاَمُ الدِّینِ وَ ألسِنَهُ الصِّدقِ»؛[1] 
« مردم كجا می روید؟ چرا از حق منحرف می شوید؟ پرچم های حق برپاست, و نشانه های آن آشكار است, با این كه چراغهای هدایت روشنگر راه اند, چون گمراهان به كجا می روید؟ چرا سرگردان هستید؟ در حالی كه عترت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ شما در میان شماست. آنان زمام داران حق اند، پیشوایان دین, و زبان های راستی و راست گویانند, پس در بهترین منازل قرآن جایشان دهید همچون تشنگانی كه به سوی آب شتابانند, به سویشان هجوم ببرید.» 
2. « اُنظُرُوا أهلَ بَیتِ نَبِیِّكُم فَالْزَمُوا سَمتَهُم وَ اتَّبِعُوا أثَرَهُم فَلَن یُخرِجُوكُم مِن هُدًی وَ لَن یُعِیدُوكُم فِی رُدًی فَإِن لَبَدُوا فَالبُدُوا وَ إِن نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لا تَسبِقُوهُم فَتَضِلُّوا وَ لا تَتَأخَّرُوا عَنهُم فَتَهلِكُوا.»؛[2] « مردم! به اهل بیت پیامبرتان بنگرید از آن سو كه گام بر می دارند و گام را به جای گام آنان گذارید, آنان شما را از راه هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاكت باز نمی گردانند. اگر سكوت كردند سكوت كنید و اگر قیام كردند, بپاخیزید. از آنان پیشی نگیرید كه گمراه می شوید و از آنان عقب نمانید كه نابود گردید.» 
3. « نَحنُ الشِّعَارُ وَ الأصحَابُ وَ الخَزَنَهُ وَ‌الأبوابُ وَ‌ لا تُؤتَی البُیُوتُ إِلّا مِن أبوَابِهَا فَمَن أتَاهَا مِن غَیرِ أبوابِهَا سُمِّیَ سَارِقاً.»[3] « مردم! ما اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ چونان پیراهن تن او و یاران راستین او خزانه داران علوم و عارف وحی و درهای ورود به آن معارف, می باشیم, كه جز از در, هیچ كسی به خانه ها وارد نخواهد شد.» 
4.« أینَ الَّذینَ زَعَمُوا أنَّهُمُ الرَّاسِخُونَ فِی العِلمِ دُونَنَا كَذِباً وَ بَغیاً عَلَینَا أن رَفَعَنَا اللهُ وَ وَضَعَهُم وَ أعطَانَآ وَ حَرَمَهُم وَ أدخَلَنَا وَ أخرَجَهُم بِنَا یُستَعطَی الهُدَی وَ یُستَجلَی العَمَی»؛[4] « كجایند كسانی كه پنداشتند دانایان علم قرآن آنان می باشند نه ما؟ كه این ادعا را بر اساس دروغ و ستمكاری بر ضد ما روا داشتند. خدا ما اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را بالا آورد و آنان را پست و خوار كرد, به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت, ما را در حریم نعمت های خویش داخل و آنان را خارج كرد, كه راه هدایت را با راهنمایی ما می پویند و روشنی دل های كور از ما می جویند.» 
5. « إِنَّمَا مَثَلِی بَینَكُم كَمَثَلِ السِّراجِ فِی الظُّلمَهِ یَستَضِیءُ بِهِ مَن وَلَجَهَا.»؛[5] « همانا من در بین شما چونان چراغ درخشنده در تاریكی هستم كه هر كس به آن روی می آورد از نورش بهرمند می گردد.» 
6. « هُم عَیشُ العِلمِ وَ مَوتُ الجَهلِ یُخبِرُكُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم وَ ظَاهِرُهُم عَن بَاطِنِهِم وَ صَمتُهُم عَن حِكَمِ مَنطِقِهِم لا یُخَالِفُونَ الحَقَّ وَ لا یَختَلِفُونَ فِیهِ»...[6] « آن ها اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ رمز حیات دانش و راز مرگ نادانی هستند, حكمشان شما را از دانش آنان , ظاهرشان از باطنشان و سكوتشان از منطق آنان اطلاع می دهد, نه با دین خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می كنند.» 
5. نقش امامت در ساختار زندگی انسان 
یكی از امتیازات ادیان این است كه اگر هدفی عالی را برای انسان مشخص كرده و راه رسیدن به آن را ترسیم می كنند، الگو و نمونه ای را نیز برای آن مشخص می نمایند تا با در نظر گرفتن سیره عملی او, و اقتدا و پیروی از او, انسانها بهتر بتوانند به سر منزل مقصود برسند, زیرا طبق نظر روانشناسان و روان كاوان, با الگوی كامل, بهتر می توان انسان ها را به حقّ و حقیقت وهدف راهنمایی كرد. 
خداوندمتعال پیامبر اسلام را الگوی خوبی برای مسلمین معرفی كرده می فرماید: « لَقَد كانَ لَكُم فِی رَسُولِ اللهِ أسوَهٌ حَسَنَهٌ»؛[7] « قطعاً برای شما در ( اقتدا به ) رسول خدا سرمشقی نیكوست.» 
باید دانست كه موقعیت ها و مواقفی بعد از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ پدید آمد كه هرگز در عصر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پدید نیامده بود, تا آن حضرت ـ صلّی الله علیه و آله ـ را در آن مواقف الگو قرار دهیم, از آن جمله اتفاقی بود كه در عصر امام حسین ـ علیه السّلام ـ پدیدی آمد, كه حاكمی به اسم اسلام ولی بر ضد اسلام به اسم یزید حاكم بر كشورهای اسلام شود, در آن وقت تنها كسی كه بهترین الگو را تا روز قیامت به جامعه انسانی عرضه كرد امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود. این الگو برای جامعه شیعه و پیروان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از آن جمله امام حسین ـ علیه السّلام ـ است, كه اهل سنت چنین الگویی ندارند. 
بحث از امامت و خلافت بعد از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ اگر چه از جهتی تاریخی است, ولی همین تاریخ صد اسلام است كه انسان ساز است. بحث امامت بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حقیقت بحث از این موضوع است كه امام باید قابلیت امامت داشته باشد و از جانب خداوند منصوب گردد. بحث از این كه امام بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ چه كسی بوده, در حقیقت بحث از این است كه چه كسی باید تا روز قیامت برای جامعه اسلامی, بلكه جامعه بشریت الگو باشد؛ آیا مثل علی ـ علیه السّلام ـ الگو باشد كه جامع همه صفات كمال است, در شجاعت, عدالت, سخاوعت, عبادت, زهد, تقوا, فروتنی, و دیگر صفات كه نظیر نداشت, یا آن كه ابوبكر الگو باشد كه به قول عبد الكریم خطیب, نویسنده مصری؛ هیچ موقفی در هیچ جنگی نداشته است؟ یا مثل عمر بن خطاب كه فرّار غیركرار در جنگ ها بوده است. امت اسلامی احتیاج به الگوهایی جامع در بین بزرگان صدر اسلام دارد, كه بتوانند محرّك آنان تا روز قیامت باشند. و مردم با خواندن مواقف و فضائل و كمالاتشان در راه آنان قرار گرفته, به حق و حقیقت نزدیك شوند. 
مگر نه این است كه ماهاتماگاندی به عنوان الگو و نمونه ضد استعمار در شبه قاره هند مطرح است؟ مگر نه این است كه دهقان فداكار به عنوان الگوی فداكاری و از خد گذشتگی در كتاب های كودكان مطرح می شود, تا از ابتدا كودكان با ترسیم موقعیت او در روح و روان و ذهنشان فداكار بار آیند. چرا امت اسلامی در خواب است در حالی كه دشمنان اسلام و مسلمانان بر بلاد آنان غلبه و سیطره پیدا كرده و دین و منابع مادی آنان را به غارت می برد؟ مگر خداوند متعال در قرآن كریم نمی فرماید: « وَلَن یَجعَلَ اللهُ لِلكافِرِینَ عَلی المُؤمِنِینَ سَبِیلاً»؛[8] « و خداوند هرگز بر مؤمنان, برای كافران راه ( تسلطی ) قرار نداده است. » 
مگر اسلام نفرموده است: « الإسلام یَعلو و لا یُعلی علیه»؛[9] « اسلام بر هر دینی برتری دارد و هیچ دینی بر او علو و برتری ندارد.» 
چرا مسلمانان باید در خدمت به استعمار, حتّی بر ضدّ بلاد دیگر اسلامی سبقت گرفته و مسابقه دهند؟ چرا باید یك كشور اسلامی به خاطر خوش خدمتی به استعمار؛ به خاطر اشغال یكی از بلاد اسلامی به اشغاگر مدال افتخار عطا كند؟ چرا در خوابیم؟ چرا غافلیم؟ چرا ملت افغانستان با ده ها سال انقلاب و شهادت صدها هزار بلكه میلیون ها شهید , به پیروزی نرسید؟ چرا ملت تاجیكستان با تقدیم دویست هزار شهید و دو میلیون آواره به پیروزی نرسید؟ ولی ملت ایران با تقدیم كمترین شهید در حدود شصت هزار ظرف یك سال, حكومت طاغوتی 2500 ساله را بر انداخت, این به جهت داشتن الگوهایی همانند علی ـ علیه السّلام ـ و حسین ـ علیه السّلام ـ بود. كدام كشوری می توانست هشت سال جنگ را كه از سوی استكبار و استعمار تحمیل شده بود, از همان اوایل پیروزی انقلابش تحمل كند و در نهایت, سرفراز از جنگ بیرون آید؟ آیا غیر از داشتن الگوهایی همچون حسین ـ علیه السّلام ـ و اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود؟ آیا به غیر از داشتن الگویی هم چون اباالفضل العباس ـ علیه السّلام ـ بود؟ این اعا از من نیست كه یك نفر شیعی هستم, بلكه این ادعای افراد و شخصیت های بزرگ سیاسی و انقلابی برخی از كشورهای اسلامی است, كه از بی تحرّكی امّتشان رنج می برند. در قضیه فلسطین متأسفانه شاهد بوده و هستیم كه برخی از كشورهای اسلامی از خود هیچ گونه تحركی نشان ندادند, حتی درسطح یك راهپیمایی, كه در حقیقت به نفع خودشان بود, زیرا اسرائیل چشم طمع به تمام كشورهای اسلامی دوخته است, ولی گویا كه هیچ اتفاقی برای ملّت فلسطین كه هم نوع و هم دین آنان است نیفتاده است و آنان همانند پرنده ای كه سر بزیر برف كرده و شكارچی را نمی بیند و می گوید دشمن وجود ندارد, مشغول عیش و نوش خود هستند, اما زهی غفلت كه یك مرتبه دشمن بر بالای سر آنان آمده و همه را شكار كرده و نابود كنند ولی ملت مسلمان شیعه دوازده امامی با پیروزی بر استكبار, به فكر تمام ملت های اسلامی است, و از فلسطین و افغانستان و چین و عراق گرفبه تا بوسنی و سایر ملت های مسلمان در صدد یاری رساند به آنان از هر طریق ممكن بر آمده است اگر چه دراین راه بهای سنگینی را پرداخته است.
[1] . نهج البلاغه, عبده, ج2, ص 19. 
[2] . نهج البلاغه, عبده , ج2, ص 19. 
[3] . همان, ج1, ص 278. 
[4] . همان, ج2, ص 55. 
[5] . همان, عبده, ج5, ص 362. 
[6] . نهج البلاغه, صحبی صالح, خطبه 147. 
[7] . احزاب(33) آیه 21. 
[8] . نساء(4) آیه 141. 
[9] . بحار الانوار, ج39, ص 44؛ كنز العمال, ج1, ص 166, ح 246. 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها