پاسخ به:امامت و وحدت اسلامی
چهارشنبه 22 تیر 1390 10:06 PM
امامت و وحدت اسلامی 5 |
او با مطالعه این كتاب ها به حقانیّت تشیع پی می برد و از همان موقع قدم در راه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ می گذارد...»[1] 8. علامه دكتر محمد حسن شحّاته او نیز كه استاد سابق دانشگاه ازهر است پس از مطالعات فراوان در رابطه با شیعه امامیه پی به حقانیت این فرقه برده و در سفری كه به ایران داشت در سخنرانی خود برای مردم اهواز می گوید: « عشق به امام حسین ـ علیه السّلام ـ سبب شد كه از تمامی موقعیت هایی كه داشتم دست بردارم.» و در قسمتی دیگر ازسخنانش می گوید: « اگر از من سؤال كنند: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در شرق یا غرب می توان یافت؟ من جواب می دهم كه امام را می توان در درون قلب من دید و خداوند توفیق تشرف به ساحت امام حسین ـ علیه السّلام ـ را به من داده است.» وی در ادامه می گوید: « 50 سال است كه شیفته امام علی ـ علیه السّلام ـ شده ام و سالهاست كه هاله ای از طواف پیرامون ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ در خود می بینم.»[2] 9. عالم فلسطینی شیخ محمد عبد العال: او كسی است كه بعد از مدت ها تحقیق در مذهب تشیع, پی به حقانیّت آن برده, و به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اقتدا نموده است. در مصاحبه ای می گوید: « ... از مهم ترین كتاب هایی كه قرائت كردم كتاب المراجعات بود, كه چیزی بر ایمان من نیفزود و تنها بر معلوماتم اضافه شد. تنها حادثه ای كه مطلب را نهایی كرده و مرا راه ولایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رهنمود ساخت . این بود كه: روزی در پیاده رو, رو به روی مغازه یكی از اقوامم نشسته بودم, مغازه ای كوچك بود. شنیدیم كه آن شخص به یك نفر از نوه های خود امر می كند كه به جای او در مغازه بنشیند, تا نماز عصر را به جای آورد. من به فكر فرو رفتم, كه چگونه یك نفر مغازه خود را رها نمی كند تا به نماز بایستد, مگر آن كسی را به جای خود قرار دهد كه بتواند حافظ اموالش باشد, حال چگونه ممكن است كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ یك امتی را بدون امام و جانشین رها كند!! به خدا سوگند كه هرگز چنین نخواهد بود... هنگامی كه از او سؤال شد كه آیا الآن كه در شهر غربت لبنان به سر می بری احساس وحشت و تنهایی نمی كنی؟ او در جواب می گوید: « به رغم این كه عوارض و لوازم تنهایی زیاد و شكننده است, ولی در من هیچ اثری نگذاشته و هرگز آنها را احساس نمی كنم؛ زیرا در قلبم كلام امیر المؤمنین را حفظ كرده ام كه فرمود: « ای مردم هیچ گاه از راه حق به جهت كمی اهلش وحشت نكنید.»[3] او نیز می گوید:«مردم به خودی خود به دین اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ روی خواهند آورد, زیرا دین فطرت است,ولی چه كنیم كه این دین در زیر چكمه های حكومت ها قرار گرفته است.» و نیز در پاسخ این سؤال كه آیا ولایت احتیاج به بیّنه و دلیل دارد می گوید:« ما معتقدیم كه هر چیزی احتیاج به دلیل دارد مگر ولایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ , كه دلیل محتاج به آن است...»[4] و نیز می گوید: « هر كسی كه دور كعبه طواف می كند ـ دانسته یا ندانسته, جبری باشد یا اختیاری یا امر بین الامری ـ در حقیقت به دور ولایت طواف می كند, زیرا كعبه مظهر است و مولود آن , جوهر, و هر كسی كه برگرد مظهر طواف می كند در حقیقت به دور جوهر طواف می كند. »[5] 10. مجاهد و رهبر فلسطینی محمد شحّاده او كسی است كه هنگام گذراندن محكومیّت خود در زندان های اسرائیل با بحث های فراوانی كه با شیعیان لبنانی در بند زندان های اسرائیل داشت پی به حقانیت شیعه برد و با انتخاب تشیع و مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از دعوت كنندگان صریح و علنی مردم فلسطین به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است. اینك قسمت هایی از مصاحبه ای را كه با او انجام گرفته نقل می نماییم:« بازگشت فلسطین به محمد و علی است.» « من آزاد مردان عالم را به اقتدا و پیروی از امام و پیشوای آزاد مردان حسین ـ علیه السّلام ـ دعوت می كنم.» و نیز می فرماید:« من هم دردی فراوانی با مظلومیت اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دارم و احساسم این است كه علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ حقاً مظلوم بود و این احساس به مظلومیت آن حضرت ـ علیه السّلام ـ در من عمیق تر و ریشه دار تر شده , هر گاه كه ظلم اشغالگری در فلسطین بیشتر شود. جهل من به تشیع عامل این بود كه در گذشته در تسنّن باقی بمانم. و امیدوارم كه من آخرین كسی نباشم كه می گویم: « ثم اهتدیت»؛ آنگاه هدایت شدم. « رجوع من به تشیع هیچ ربطی به مسئله سیاسی ندارد كه ما را احاطه كرده است. من همانند بقیه مسلمانان افتخار ها و پیروزی هایی را كه مقاومت در جنوب لبنان پدید آورد در خود احساس می كنم, كه در درجه اول آن را « حزب الله» پدید آورد. ولی این بدان معنا نیست كه عامل اساسی در ورود من در تشیع مسائل سیاسی بوده است, بلكه در برگرفتن عقیده اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از حانب من, در نتیجه پذیرش باطنی من بوده و تحت تأثیر هیچ چیز دیگری نبوده است. راه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ راه حق است كه من به آن تمسك كرده ام». « تشیع من عقیدتی است نه سیاسی». « زود است كه در نشر مذهب امامی در فلسطین بكوشم و از خداوند می خواهم كه مرا در این امر كمك نماید». « امام قائم آل بیت نبوت ـ علیه السّلام ـ برای ما بركت ها و فیض های دارد كه موجب تحرك مردم فلسطین است. و در ما جنب و جوشی دائمی ایجاد كرده, كه نصرت و پیروزی را در مقابل خود مشاهده می كنیم و فرج او را نزدیك می بینیم ان شاء الله و من با او از راه باطن ارتباط دارم و با او نجوا می كنم و از او می خواهم كه ما را در این موقعیت حساس مورد توجه خود قرار دهد». « آزاد مردان عالم خصوصاً مسلمانان با اختلاف مذاهب را نصیحت می كنم كه قیام حسین ـ علیه السّلام ـ و نهضت او بر ضد ظلم را سرمشق خود قرار داده و هزگز سكوت بر ظلمی را كه آمریكا, شیطان بزرگ و اسرائیل آن غده سرطانی كه در كشورهای اسلامی رشد كرده, رو اندازد». من در كنفرانس ها و جلساتی كه در فلسطین تشكیل می شود و مرا برای سخنرانی دعوت می كنند، در حضور هزاران نفر, تمام كلمات و سخنان خود را بر محور مواقف و سیره اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار می دهم كه این سخنان سهم به سزایی در تغییر وضع موجود در جامعه فلسطین رابطه با اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ داشته, و این روش را ادامه می دهم تا این كه مردم قدر آنان را بدانند و با اقتدا به آنان به اذن مشیت خداوند به پیروزی برسند...». زود است كه با مشیّت خداوند با گروهی از برادران مؤمنم مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را در فلسطین منتشر خواهیم كرد تا این كه زمینه ساز ظهور مهدی آل محمد عجل الله تعالی و فرجه الشریف گردد.» هنگامی كه رئیس علمای ازهر مصر به طور صریح به جهت نشر تشیع و دفاع از آن, او را مورد هجوم قرار داد, در جواب فرمود:« من تنها ( این را ) می گویم: بار خدایا قوم مرا هدایت كن, كه آنان نمی دانند ... » سپس می گوید: « من مردود كلامی را كه به زبان جاری كرد: كه جهل و نادانی من نسبت به مذهب شیعه باعث شد كه وارد تشیع شوم و تنها بر این نكته تأكید می كنم كه در حقیقت این جهل به تشیع بود كه مرا در مذهب تسنّن تا به حال باقی گذارد, تا الآن كه به حقانیّت آن اعتراف می كنم.»[6] 11. طبیب فلسطینی اسعد وحید قاسم: او نیز بعد از مطالعات بسیار در رابطه با شیعه, تشیع را انتخاب نمود و از راه های مختلف در صدد اثبات حقانیت و نشر تشیع بر آمد و در این راه سعی و كوشش فراوان نمود. در مصاحبه ای كه با او انجام گرفته می گوید:« به عقیده من تشیع همان اسلام است و اسلام نیز همان تشیع.»[7] او نیز تألیفاتی در دفاع از مذهب تشیع دارد كه از آن جمله می توان به ازمه الخلافه و الامامه و آثارها المعاصره اشاره كرد. لازم به ذكر است كه حقانیت تشیع باعث گرایش تعداد فراوان از پیروان اهل سنّت و سایر ادیان به این مذهب گردیده و انسانهای پاك نهاد و حقیقت گرا؛ پس از درك حقانیّت شیعه, پیرو این مكتب پویا و مقدس می شوند. آن چه در این مختصر آورده شد, تنها به عنوان نمونه مطرح گردید. 4. تعیین مرجع دینی مسئله امامت دو جنبه دارد: یكی جنبه تاریخی و دیگری دینی. بر فرض كه از جنبه تاریخی عصر آن گذشته باشد, از جنبه دینی, اثر آن تا كنون باقی است و تا روز قیامت نیز باقی خواهد ماند. اگر از امامت و ولایت بحث می كنیم, یك جهت مهمّش این است كه مرجع دینی ما كیست و دین را از چه كسانی باید اخذ كرد؟ سنت واقعی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نزد چه كسانی است؟ آیا دین و معارف اسلام را از امثال ابوالحسن اشعری و ابن تیمیه و فقه و فروع دین را از ائمه مذاهب چهار گانه بگیریم, همان گونه كه اهل سنت و وهابیون می گویند, یا از راه افرادی معصوم كه جز اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ كسان دیگر نیستند, پیروی كنیم؟ همان گونه كه آیات و روایات بر این امر تأكید فراوان نموده است و شیعه امامی بر آن اصرار دارد؛ بر هر مسلمان واجب است كه بعد از گذشت زمان و فاصله زیاد از صاحب رسالت, پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اختلاف مذاهب و آرا, راهی را برای رسیدن به سنت نبوی و معارف دینی بپیماید كه مورد اطمینان اوست. [1] . همان, ج3, ص 86 ـ 87, به نقل از صالح الوردانی. [2] . به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی, شماره 6771, قسمتی ازسخنرانی ایشان در اهواز. [3] . همان, ج3, ص 113. [4] . همان, ج3, ص 117. [5] . همان [6] . المتحولون, ج1, ص 709. [7] . همان, ج1, ص 462. |
علي اصغر رضواني- شيعه شناسي و پاسخ به شبهات, ص365 |
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب