پاسخ به:امامت و وحدت اسلامی
چهارشنبه 22 تیر 1390 10:05 PM
امامت و وحدت اسلامی 4 |
3. دكتر محمد تیجانی سماوی: او در تونس متولد شد. و بعد از گذر از ایام طفولیت , به كشورهای غربی مسافرت نمود, تا بتواند از شخصیتهای مختلف علمی بهره مند شود. در مصر, علمای الزهر از او دخواست كردند كه در آنجا بماند و طلاب الأزهر را از علم فراوان خود بهره مند سازد, ولی قبول نكرد و در عوض سفری كه به عراق داشت, با مباحثات فراوان با علمای شیعه امامیه , مذهب تشیع را انتخاب نمود و الآن در دنیا از مروجین تشیع شناخته می شود و كتابهایی را نیز در دفاع از این مذهب تألیف نموده است. او در بخشی از كتابش می گوید:« شیعه ثابت قدم بوده و صبر كرده و به حقّ تمسك كرده است ... و من از هر عالمی تقاضا دارم كه با علمای شیعه مجالست كرده و با آنان بحث نماید: كه به طور قطع از نزد آنان بیرون نمی آید جز آن كه به مذهب آنان كه همان تشیع است, بصیرت خواهد یافت ... آری من جایگزینی برای مذهب سابق خود یافتم و سپاس خداوند را كه مرا بر این امر هدایت نمود و اگر هدایت و عنایت او نبود, هرگز بر این امر هدایت نمی یافتم. ستایش و سپاس خدایی را سزاست كه مرا بر فرقه ناجیه راهنمایی كرد؛ فرقه ای كه مدتها با زحمت فراوان در پی آن بودم. هیچ شك ندارم هر كس به ولای علی و اهل بیتش تمسك كند به ریسمان محكمی چنگ زده كه گسستنی نیست. روایات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این مورد بسیار است, روایاتی كه مورد اجماع مسلمین است. عقل نیز به تنهایی بهترین راهنما برای طالب حق است ... آری, جایگزین را یافتم, و در اعتقاد به امیر المؤمنین و سید الوصیین امام علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ, به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ اقتدا كردم و نیز در اعتقاد به دو سیّد جوانان اهل بهشت و دو دسته گل از این امّت امام ابو محمّد حسن زكّی و امام ابو عبدالله حسین , و پاره تن مصطفی خلاصه نبوت, مادر امامان و معدت رسالت و كسی كه خداوند عزیز به غضب او غضبناك می شود, بهترین زنان, فاطمه زهراء. به جای امام مالك, با استاد تمام امامان امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ و نه نفر از امام معصوم از ذریه حسین و امامان معصوم را برگزیدم .. ». او بعد از ذكر حدیث « باب مدینه العلم » می گوید: « چرا در امور دین و دنیای خود از علی ـ علیه السّلام ـ تقلید نمی كنید, اگر معتقدید كه او باب مدینه علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است؟ چرا باب علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را عمداً ترك كرده و به تقلید از ابو حنیفه و مالك شافعی و احمد بن حنبل ابن تیمیه پرداخته اید, كسانی كه هرگز در علم, عمل, فضل و شرف به او نمی رسند؟ آن گاه خطاب به اهل سنت نموده می گوید:« ای اهل و عشیره من! شما را به بحث و كوشش از حقّ و رها كردن تعصّب دعوت می كنم، ما قربانیان بنی امیه و بنی عباسیم، ما قربانیان تاریخ سیاهیم. قربانی ها ی جمود و تحجر فكری هستیم كه گذشتگان برای ما به ارث گذاشته اند. او كتاب هایی در دفاع از تشیع نوشته كه برخی از آنها عبارت از: ثم اهتدیت, لأكون مع الصادقین, فاسألوا أهل الذكر, الشیعه هم أهل السنه, اتقوا الله و یا قومنا أجیبوا داعی الله, كه زیر چاپ است. 4. نویسنده معاصر, صائب عبد الحمید : او شخصی عراقی است كه با سفر به ایران و تحقیقات فراوان, با عنایات خداوند مذهب اهل سنت را رها و تشیع را انتخاب نموده است. او در بخشی از كتاب خود می نویسد: « من اعتراف می كنم بر نفس خود كه اگر رحمت پرور دگار و توفیقات او مرا شامل نمی شد, به طور حتم نفس معاندم مرا به زمین میزد. این امر نزدیك بود وحتی یك بار نیز اتفاق افتاد. ولی خداوند مرا كمك نمود. با اطمینان خاطر به هوش آمدم در حالی كه خود را در وسط كشتی نجات می یافتم , مشغول به آشامیدن آب گوارا شدم و الآن با تو از سایه های بهاری آن گلها سخن می گویم. بعد از اطلاع دوستانم از این وضع همگی مرا رها نموده به من جفا كردند. یكی از آنان كه از همه داناتر بود به من گفت: آیا می دانی كه چه كردی؟ گفتم: آری, تمسك كردم به مذهب امام جعفر صادق , فرزند محمد باقر, فرزند زین العابدین, فرزند سید جوانان بهشت, فرزند سید وصیین و سیده زنان عالمیان و فرزند سید مرسلین. او گفت: چرا این گونه ما را رها كردی, و می دانی كه مردم در حقّ ما حرف ها می زنند؟ گفتم: من آن چه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده می گویم. گفت چه می گویی: گفتم: سخن رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را می گویم كه فرمود: من در میان شما چیزهایی قرار می دهم كه با تمسك به آنها بعد از من گمراه نمی شوید: كتاب خدا و عترتم , اهل بیتم» گفتار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حق اهل بیتش كه فرمود: « اهل بیتم كشتی های نجات اند, كه هر كس بر آن ها سوار شود, نجات یابد.» صائب عبد الحمید كتاب هایی را نیز در دفاع از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و تشیع نوشته كه برخی از آنها عبارتند از: منهج فی الانتماء المذهبی و ابن تیمیه, حیاته, عقائده و تاریخ الاسلام الثقافی و السیاسی. 5. استاد عبد المنعم حسن: او نیز از جمله كسانی است كه با مطالعات فراوان پی به حقانیت تشیع برده, او مذهب اهل سنت را رها كرده تشیع را انتخاب می كند. او از جمله كسانی است كه بدون خوف و ترس از كسی , به طور علنی اعتراف به تشیع نموده و مردم را نیز درمصر به آن مذهب دعوت می نماید. در بخشی از كتاب خود الخدعه, رحلتی من السنه الی الشیعه می نویسد:« در مدتی كه سنی بودم, مردم را به عقل گرایی دعوت كرده و شعار عقل را سر دادم, ولی در میان قوم خود جایگاهی نیافتم و از هرطرفی تهمت ها و شایعات علیه خود شنیدم ... و من به خوبی می دانستم كه كوتاه آمدن از عقل یعنی ذوب شدن در پیشینیان و در نتیجه انسان بدون هیچ شخصیتی خواهد بود كه واقع را بر او روشن كند... من هرگز چیزی را بدون تحقیبق و دقت نظر نمی گویم... عقل گرایی من عامل اساسی و تمایلم به سوی تشیع و خط اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و اختیار مذهب آنان بود...»[1] 6. استاد معتصم سید احمد سودانی: او با مطالعات فراوان در تاریخ و حدیث, به حقانتی مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پی برده و با رها كردن مذهب خود, تشیع را انتخاب می كند. او در توصیف و وجه نام گذاری كتابش, بنور فاطمه اهتدیت می گوید:« هر انسانی در اندرون خود نوری را احساس می كند كه راهنمای به حق است, ولی هواهای نفسانی و پیروی ازگمان بر آن نور پرده می اندازد, لذا انسان نیازمند تذكر و بیداری است و فاطمه ـ علیها السّلام ـ اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس می كنم...»[2] او نیز درباره نظریه عدالت صحابه می گوید: « عدالت صحابه نظریه ای است كه اهل سنت در مقابل عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جعل نمودند, و چقدر بین این دو فرق است. عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ حقیقتی است قرآنی و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز بر آن تأكید دارد و در واقع نیز تحقق پیدا كرده است. اما نظریه عدالت صحابه, مخالف قرآن كریم است. همان گونه كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح به خلاف آن نموده است, بلكه خود صحابه به بدعت هایی كه در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح بر خلاف آن نموده است, بلكه خود صحابه به بدعت هایی كه در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و نیز بعد از آن ایجاد كردند, اقرار نمودند.»[3] و نیز می فرماید: « من در وجود خود چیزی می یابم و احساس می كنم, كه نمی توانم توصیفش كنم. ولی نهایت تعبیری كه می توانم از آن داشته باشم این كه: هر روز احساس می كنم كه به جهت تمسك به ولای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود قرب بیشتری به خداوند متعال پیدا كرده ام, و هر چه در كلمات آنان بیشتر تدبر می كنم معرفت و یقینم به دین بیشتر می شود. معتقدم اگر تشیع نبود, از اسلام خبری نبود. و هر گاه در صدد تطبیق و پیاده كردن تعلیمات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود بر می آیم, لذت ایمان و لطافت یقین را در خود احساس می كنم.و هنگامی كه دعاهای مباركی را كه از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده و در هیچ مذهبی یافت نمی شود, قرائت می كنم, شیرینی مناجات پروردگار را می چشم...»[4] 7. وكیل مشهور مصری, دمرداش عقالی: او از شخصیت های مشهور و بارز مصری است كه در شغل وكالت مدت هاست فعالیت می كند. هنگام تحقیق در یك مسئله فقهی و مقایسه آرا در آن مسئله , فقه و استنباط های شیعه امامیه را از دیگر مذاهب فقهی قوی تر می یابد و همین مسئله فاصله دارد تشیع را در دلش روشن می گرداند, تا این كه حادثه ای عجیب سر نوشت او را به كلی عوض كرده و او را مفتخر به ورود در مذهب تشیع می نماید و آن , این بود كه: وقتی گروهی از حجّاج ایرانی همراه با حدود بیش از بیست كارتن كتاب اعتقادی وارد عربستان می شوند. تمام كتاب ها از طرف حكومت مصادره می شود. سفیر ایران در زمان شاه, موضوع را با ملك فیصل در میان می گذارد . او نیز به وزارت كشور عربستان می نویسد تا به موضع رسیدگی كنند. وزیر كشور دستور می دهد كه تمام كتا بها را بررسی كرده, اگر مشكلی ندارد آن را به صاحبش برگردانند. در آن زمان « دمرداش عقالی » در حجاز به سر می برد, از او خواستند كه این كتاب ها را بررسی كند و در نهایت رأی و نظر قانونی خود را بدهد. [1] . صالح الوردانی, الخدعه, العقل المسلم بین أغلال السلف و أوهام الخلف. [2] . المتحّولون, ج1, ص 123. [3] . همان, ج3, ص 126. [4] . همان, ج3, ص 127. |
علي اصغر رضواني- شيعه شناسي و پاسخ به شبهات, ص365 |
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب