پاسخ به:امامت و وحدت اسلامی
چهارشنبه 22 تیر 1390 10:05 PM
امامت و وحدت اسلامی 3 |
ولی این فتوا در نظر من شروع راه و اولین كار است.»[1] 4. عبد الرحمن نجار, مدیر مساجد قاهره می گوید: « ما نیز فتوای شیخ شلتوت را محترم شمرده و به آن فتوا می دهیم و مردم را از انحصار در مذاهب چهار گانه بر حذر می داریم. شیخ شلتوت, امامی است مجتهد, رأی او صحیح و عین حقّ است, چرا باید در اندیشه و فتاوایمان , اكتفا بر مذاهب معیّنی نماییم, در حالی كه همه آنان مجتهد بودند؟.»[2] 5. استاد احمد بك, استاد شیخ شلتوت و ابوزهره می گوید: « شیعه امامیه همگی مسلمان اند و به خدا و رسول و قرآن و هر چه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آورده, ایمان دارند. در میان آنان از قدیم و جدید فقیهانی بزرگ و علمایی در هر علم و فنّ دیده می شود. آنان تفكّری عمیق داشته و اطلاعاتی وسیع دارند. تألیفات آنان به صد ها هزار می رسد و من بر مقدار زیادی از آنها اطلاع پیدا نمودم.»[3] 6. شیخ محمد ابوزهره نیز می نویسد:« شكی نیست كه شیعه, فرقه ای است اسلامی, ... هر چه می گویند به خصوص قرآن یا احادیث منسوب به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تمسك می كنند. آنان با همسایگان خود از سنّی ها دوست بوده و از یكدیگر نفرت ندارند.»[4] 7. استاد محمود سر طاوی, یكی از مفتیان اردن می گوید: « من همان مطلبی را كه سلف صالحمان گفته اند می گویم و آن این كه شیعه امامیه برادران دینی ما هستند, بر ما حق اخوّت و برادری دارند و ما نیز بر آنان حق برادری داریم.»[5] 8. استاد عبد الفتحاح عبد المقصود نیز می گوید: « به عقیده من شیعه تنها مذهبی است كه آینه تمام نما و روشن اسلام است و هر كسی كه بخواهد بر اسلام نظر كند باید از خلال عقائد و اعمال شیعه نظر نماید. تاریخ بهترین شاهد است بر خدمات فراوانی كه شیعه در میدان های دفاع از عقیده اسلامی داشته است.».[6] 9. دكتر حامد حنفی داود, استاد ادبیان عرب در دانشكده زبان قاهره می گوید: « از این جا می توانم برای خواننده متدبّر آشكار سازم كه تشیع آن گونه كه متحرفان و سفیانی ها گمان می كنند كه مذهبی است نقلی محض, یا قائم بر آثاری مملو از خرافات و اوهام و اسرائیلیات, یا منسوب به عبد الله بن سبأ و دیگر شخصیت های خیالی در تاریخ , نیست, بلكه تشیع درروش علمی جدید ما به عكس آن چیزی است كه آنان گمان می كنند. تشیع اولین مذهب اسلامی است كه عنایت خاصی به منقول و معقول داشته است و در میان مذاهب اسلامی توانسته است راهی را انتخاب كند كه دارای افق گسترده ای است. و اگر نبود امتیازی كه شیعه در جمع بین معقول و منقول پیدا كرده هرگز نمی توانست به روح تجدد در اجتهاد رسیده خود را با شرائط زمان و مكان وفق دهد به حدّی كه با روح شریعت اسلامی منافات نداشته باشد.»[7] او همچنین در تقریظی كه بر كتاب عبد الله بن سبأ زده می گوید: « سیزده قرن است كه بر تاریخ اسلامی می گذرد و ما شاهد صدور فتواهایی از جانب علما بر ضدّ شیعه هستیم, فتاوایی ممزوج با عواطف و هواهای نفسانی . این روش بد سبب شكاف عظیم بین فرقه های اسلامی شده است. و از این رهگذر نیز علم و علمای اسلامی از معارف بزرگان این فرقه محروف گشته اند, همان گونه كه از آرای نمونه و ثمرات ذوق های آنان محروم بوده اند و در حقیقت خساراتی كه از این رهگذر بر عالم علم و دنش رسیده, بیشتر است از خساراتی كه توسط این خرافات به شیعه و تشیع وارد شده است, خرافاتی كه در حقیقت, ساحت شیعه از آن مبرّا است. و تو را بس, این كه امام جعفر صادق ( ت 148 هـ . ) پرچم دار فقه شیعی ـ استاد دو امام سنّی است: ابوحنیفه نعمان بن ثابت ( ت 150 هـ . ) و ابی عبدالله مالك بن انس ( ت 179 هـ. ) و در همین جهت است كه ابو حنیفه می گوید: اگر آن دو سال نبود, نعمان هلاك می شد. مقصود او همان دو سالی است كه از علم فراوان جعفر بن محمد بهره ها برده بود. و مالك بن انس می گوید: من كسی را فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم.»[8] 10. دكتر عبد الرحمن كیالی یكی از شخصیت های حلب در نامه خود به علامه امینی ( ره می نویسد: « علام اسلامی همیشه نیاز شدید به مثل این تحقیقات دارد ... چرا بعد از وفات رسول اعظم, بین مسلمین اختلاف شد و در نتیجه بنی هاشم از حقّ خود محروم شدند؟ و نیز سزاوار است كه از عوامل انحطاط و انحلال مسلمانان سخن به میان آید, چه شد كه مسلمانان به این وضع امروز مبتلا شده اند؟ آیا ممكن است آنچه از مسلمانان رفته با رجوع به تاریخ اصیل و اعتماد بر آن, باز گرداند؟».[9] 11. استاد ابوالوفاء غنیمی تفتازانی, درس فلسفه اسلامی در دانشگاه الأزهر می گوید:« بسیاری از بحث كنندگان در شرق و غرب عالم, از قدیم و جدید, دچار احكام نادرست زیادی بر ضدّ شیعه شده اند كه با هیچ دلیل یا شواهد نقلی سازگار نیست. مردم نیز این احكام را دست به دست كرده وبدون آن كه از صحت و فساد آن سؤال كنند, شیعه را به آنها متهم می نمایند. از جمله عواملی كه منجرّ به بی انصافی آنان نسبت به شیعه شد, جهلی است كه ناشی از بی اطلاعی آنان نسبت به مصادر شیعه است ودر آن اتهامات تنها به كتاب های دشمنان شیعه مراجعه نموده اند.».[10] ب: اعتراف به حقّ طرح مباحث علمی محض و عاری از تعصّب و جدال غیر احسن و تالیف در آنها, نه تنها منجرّ به تمایل برخی از شخصیت های طراز اوّل اهل سنت در اعتراف ب جواز تعبّد به مذهب جعفری و قبول شیعه امامیه به عنوان مذهبی كه دارای اصول و فروع مستند به عقل و قرآن و حدیث است, شد, بلكه باعث شد كه عده ای دیگر از بزرگان اهل سنّت مذهب خود را رها كرده, مذهب تشیع را در آغوش بگیرند. و اعتراف كنند كه حقّ یكی است و آن در هیچ مذهبی جز تشیع كه همان مذهب اهل بیت ـ علهیم السّلام ـ است, نیست . اینك تعدادی از این اشخاص را معرفی می كنیم: 1. علامه شیخ محمّد مرعی, امین انطاكی: او در قریه عنصو از توابع انطاكیه در سال 1314 هـ متولد شد. مذهب شافعی داشت. به همراه برادرش احمد برای فراگیری علوم به مصر عزیمت نمود و بعد از طیّ مراحل مقدماتی از ضخصت های طراز اول ازهر؛ از قبیل : شیخ مصطفی مراغی, محمود ابوطه مهنی, شیخ رحیم و دیگران استفاده كرده و به درجات عالی از علم رسید. هنگام بازگشت به وطن,بزرگان از هر از آن دو دعوت كردند كه در مصر باقی مانده و هر كدام تدریس در ازهر را به عهده گرفته و شاگردان را از علوم خود سیراب كنند, ولی نپذیرفته و به شهر خود باز گشتند. با گذشت زمانی نه چندان دور با مطالعه كتاب ها به حقانیت شیعه پی برده و هر دو برادر داخل در مذهب تشیع می شوند. شیخ محمد در كتاب خود « لماذا اخترت مذهب الشیعه » می گوید: « به طور قطع خداوند مرا هدایت كرد. و برایم تمسك به مذهب حقّ مقدّر فرمود؛ یعنی مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام - مذهب نوه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ امام جعفر بن محمد صادق ... او در عوامل و اسبابی كه منجر به تمسك به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شد می گوید: اولاً: مشاهده كردم كه علم به مذهب شیعه مجزی است و ذمه مكلف را به طور قطع بری می كند. بسیاری از علمای اهل سنت ـ از گذشته و حال ـ نیز به صحت آن فتوا داده اند ... ثانیاً: با دلایل قوی, برهان های قطع آور و حجت های واضع , كه مثل خورشید درخشان در وسط روز است, ثابت شد حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و این كه آن مذهب همان مذهبی است كه شیعه آن را از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اخذ كرده واهل بیت نیز از رسول خدا و او از جبرائیل و او از خداوند جلیل اخذ كرده است ... ثالثاً: وحی در خانه آنان نازل شد و اهل خانه از دیگران بهتر می دانند كه در خانه چیست. لذا بر عاقل مدبّر است كه دلیل هایی كه از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده رها نكرده, و نظر بیگانگان را دنبال نكنند. رابعاً: آیات فراوانی در قرآن كریم وارد شده كه دعوت به ولایت و مرجعیت دینی آنان نموده است. خامساً: روایات فراوانی از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده كه ما را به تعبد به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دعوت می كند, كه بسیاری از آنها را در كتاب الشیعه و حججهم فی التشیع آورده ام. 2. علامه شیخ احمد امین انطاكی: او برادر شیخ محمد مین است كه بعد از مطالعه كتاب المراجعات سید شرف الدین عاملی و تدبر و تفكّر در مطالب آن, از مذهب خود عدول كرده, مذهب تشیع را انتخاب نموده است. او نیز در مقدمه كتابش فی طریقی إلی التشیع می گوید: « سبب تشیع من گفتاری است از پیامبر اكرم كه تمام مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «مثل اهل بیت من همانند كشتی نوح است, هر كسی بر آن سوار شد نجات یافت هر كسی از آن سرپیچی كرد غرق شد». ملاحظه كردم كه اگر از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پیروی كرده و احكام دینم را از آنان اخذ كنم بدون شك نجات یافته ام. اگر آنان را رها كرده و احكام دین خود را از غیر آنان اخذ نمایم, از گمراهان خواهم بود ... ». و نیز می فرماید: « با تمسك به مذهب جعفری, ضمیر و درونم آراشم یافت. مذهبی كه در حقیقت مذهب آل بیت نبوت ـ علیهم السّلام ـ است, كه درود و سلام خدا تا روز قیامت بر آنان باد. به عقیده ام از عذاب خداوند متعال با پذیرفتن ولایت آل رسول ـ علیهم السّلام ـ نجات یافته ام, زیرا نجات جز با ولایت آنان نیست . [1] . دفاع عن العقیده و الشریعه, ص257. [2] . فی سبیل الوحده الاسلامیه, ص 66. [3] . تاریخ التشریع الاسلامی. [4] . تاریخ المذاهب الاسلامیه, ص 39. [5] . مجله رساله الثقلین, شماره 2, سال اول 1413 هجری , ص 252. [6] . فی سبیل الوحده الاسلامیه. [7] . نظرات فی الكتب الخالده, ص 33. [8] . عسكری, عبدالله ابن سبأ, ج1, ص 13. [9] . الغدیر, ج4, ص 4 و 5 . [10] . مع رجال الفكر فی القاهره, ص 40. |
علي اصغر رضواني- شيعه شناسي و پاسخ به شبهات, ص365 |
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب