بـرج مـیـدانـــک
یک شنبه 19 تیر 1390 7:47 PM
بـرج مـیـدانـــک رضا خلج کارشناس ارشد باستان شناسی مقابر از کهن ترین بناهایی می باشند که در طول تاریخ حیات بشری در سراسر جهان شناخته شده است و همه فرهنگ ها در تمامی دورانهای تمدن بشری، به گونه ای از وجود آن بهره مند می باشند. معمولاً در هر دوره ای ساخت مقابر ارتباط مستقیم با متوفی داشته است. افراد عادی از مقابر ساده و افراد مطرح جامعه از مقابر شاخص تری برخوردار بوده اند. البته لازم به توضیح است که باورها و آیین های حاکم بر جامعه در شکل یابی مقابر نقش اساسی داشته اند. اصولاً مقابر به بناهایی گفته می شود که بر روی گورها ساخته می شوند و با واژه هایی چون گور، مزار، قبر، مقبره، تربت، خاک، بقعه، آرامگاه ، مشهد ، روضه و امامزاده مترادف می باشد که به منظور یادبود و گرامیداشت از دست رفته ای ، بر محل دفن او بر پا می شود سیر تحول آرامگاه های دوره اسلامی یکی از عناصر و پدیده هایی را که از جنبه های گوناگون تاریخی ، هنری ، مذهبی و اجتماعی در معماری اسلامی داشته و امروزه از نظر تعداد آثار بازمانده ، پس از مساجد رتبه دوم را به خود اختصاص می دهد ، می توان بناهای آرامگاهی و بقاع متبرکه عنوان نمود. پدیده ای که در بافت فرهنگ و جامعه ایرانی سابقه ای بس طولانی داشته و کمتر شهری در ایران وجود دارد که سهمی از چنین بناهایی نداشته باشد. بناهای آرامگاهی ، اعم از مقابر کوچک و ساده تا بزرگ و با شکوه ، به منظور یاد بود گرامیداشت یاد و خاطره شخص متوفی در محل دفن وی ایجاد می گردید. انديشه اوليه اسلامی هر گونه تجلیل معمارانه را در بنای مقابر محکوم می نمود و در واقع حتی اکثر مراسم تدفینی و یادبودی را مذموم می شمرد. تسويه قبور و برابر سازي گورها با زمین پیرامون آن، شایسته ترین بیان تساوی همه آدمیان در مرگ نگریسته می شد و تکریم قبور با برپایی مراسم در پیرامون آنها ، ناشی از عادات ناشایست مسیحی و یهودی تلقی می گردید. بنابر روایات اهل سنت، ایجاد هر گونه بنایی بر فراز قبر از سوی پیامبر منع گردیده و بلندی قبر از سطح زمین های اطراف نیز نباید بیشتر از چهار انگشت باشد. هر گونه عزاداری و شیون و زاری برای مردگان مذموم شمرده می شد، حتی پس از رحلت پیامبر ، او را به طرز ساده ای در خانه اش به خاک سپردند. در آغاز، فرامین و دستورات اسلامی، درباره منع ایجاد هر گونه بنای آرامگاهی ، از جانب مسلمین رعایت می گردید ولی پس از مدتی این گونه دستورات به فراموشی سپرده شد. به طوری که در دو قرن نخستین اسلامی، محل دفن اصحاب پیامبر یا اعضای اهل بیت را با ایجاد علامتی مشخص می نمودند یا با ایجاد سایه بانی ، قبر را از باد و باران مصون می داشتند. بنابراین بعید نیست که نخستین آرامگاهها به وسیله شیعیان و دوستداران خاندان پیامبر و امامت به جهت حفظ خاطره درگذشتگان به خصوص ائمه اطهار و امامزادگان و بزرگداشت آنان بنا گردیده باشد. آرامگاه سازی و احترام به بزرگان و معصومین درگذشته، زودتر از آنچه تصور می رفت، به عنوان یکی از عادات سیاسی و مذهبی تشیع طرح گردید و از آنجایی که عمدتاً پیروان تشیع بر این بینش مفتخرند، می توان چنین نتیجه گرفت که حداقل بینش شیعه در دوام، تقویت و توسعه، بقاع متبرکه و فرهنگ آرامگاه سازی از نقش اصلی و اساسی برخوردار بوده است. با وجود این، قدیمی ترین یا نخستین مقبره به جای مانده از سده های اولیه اسلامی، قبه الصلیبیه در شهر سامره است که قدمت آن به واسطه قرن سوم ﻫ .ق باز می گردد قبه الصلیبیه آرامگاه مادر خلیفه المنتصر عباسی است شاید مسیحی بودن مادر این خلیفه سبب به وجود آمدن این آرامگاه شده باشد. از سده اول تا سده سوم هجری هیچ نوع بنای آرامگاهی در ایران، که بتوان تاریخ معینی را بر آن نسبت داد، باقی نمانده است ولی شاید بتوان تدفین هارون الرشید در خراسان را جزء و نمونه های آغازین سنت آرامگاه سازی قلمداد نمود که خود زیر بنای کوچکی برای آغاز تکوین بزرگترین بنای آرامگاهی ویژه شیعیان جهان در مشهد بود. بدین ترتیب بزرگترین و مهمترین زیارتگاه مذهبی شیعیان در ایران شکل گرفت. از سده چهارم هجری به بعد شاهد ظهور و گسترش بناهای آرامگاهی در نقاط مختلف هستیم که از دلایل این گسترش می توان به مهاجرت امامزادگان و سادات به ایران و شهادت یا فوت آنان در آنجا و همچنین شکل گیری دولتها و حکومتهای محلی اشاره نمود. همچنین سلسله ها و نهضت های شیعی برای زیارت مقابر و آرامگاه های اعقاب علی (ع) اهمیت زیادی قائل بودند و همیشه تلاش می کردند که اماکن سنتی و کهن ایران را اسلامی کنند و همین شیوه از طرف ایران به سرزمینهای غرب اسلامی مخصوصاً مصر عصر فاطمی نیز توسعه یافت. این پدیده در ایران ریشه ای عمیق و کهن داشت. بناهای آرامگاهی اولیه که در ایران باقی مانده اند بیشتر بناهای غیر مذهبی هستند. نمونه این نوع بناها مقبره سامانیان درحدود سالهای 279 تا331 ﻫ . ق بقعه عرب اتا در تیم مورخ 366 ﻫ .ق و مقبره برجی گنبد قابوس به سال 379 ﻫ .ق هستند. با آغاز حکومت شیعی مذهب علویان (316-250 ﻫ .ق) در مازندران، بنای آرامگاه بر مزار سادات و امامزادگان نه فقط در منطقه زیر نفوذ سیاسی و نظامی آنها بلکه در مناطق دیگری نیز چون نجف و کربلا آغاز می گردد ولی فعالیت گسترده در زمینه ساخت بقعه برروی مشاهد معتبر و مزار امامزادگان از دوره حکومت آل بویه (447 تا 333ﻫ . ق) به ویژه در زمان پادشاهی عضدالدوله فنا خسرو آغاز می گردد. در دوره سلجوقیان نیز آرامگاه ها گسترش یافتند ، به طوری که کانون زیارت و اعتقاد عمومی می گردیدند. دو عامل عمده باعث توسعه و گسترش این نوع از بناها شدند و در آن دخیل بودند یکی گسترش تصوف و عرفان اسلامی و تلاش صفوف و سازمانهای تصوف برای بستن خود به یکی از اولیاء الله و دیگری محبت و اخلاص نسبت به امامزادگان و امامان و رستگاری شخصی از طریق شفاعت یک نفر قدیس، در بعضی از شهرها و آرامگاهها مکانی برای تمرکز روحی و تجمع انسانهایی شد که از نقاط دور دست برای مجاورت با اولیاءالله می آمدند. از نوآوریهای آرامگاههای ایران در این دوره استفاده از پیش طاق می باشد که به بنای آرامگاه افزوده شد. همچنین در اواخر این دوره ، استفاده از سردابه در زیر بناهای آرامگاهی رواج یافت. در معماری دوره سلجوقی استفاده از آجر علاوه بر جنبه کاربردی آن، نقش یک عنصر تزئینی را نیز ایفا می کرده است. استفاده از آجر در اشکال مختلف و با روشهای گوناگون اجرا ، در تزئینات مقابر این دوره به درجه کمال و حد اعلای خود رسید. برجهای خرقان قزوین ، گنبد علویان همدان، گنبد سرخ مراغه و برج مهماندوست از نمونه های قابل توجه این گونه تزئین به شمار می روند. در اواخر دوره سلجوقی، تزئینات آجری جای خود را به تزئینات رنگی و گچی داد. از نمونه های قابل ذکر آن می توان به آرامگاه سلطان سنجر در مرو اشاره نمود. ایلخانیان نیز در گسترش مقابر تأثیر به سزایی داشتند، به گونه ای که نیمی از بناهای این دوره را مقابر تشکیل می دهند ویژگی بارز معماری این دوره، پیروی از الگوهای متداول عصر سلجوقی و استفاده از دستاوردهای آن بود در این دوره نیز تأثیر گرایشهای عرفانی و تصوف و گرایشهای شیعی در ساخت مقابر و بقاع مذهبی مؤثر بوده است. اکثر مقابر این دوره دارای محراب های گچی بسیار نفیس بوده و از گنبد دو جداره برخوردار بودندکه نمونه برجسته آن در مجموعه بسطام مشاهده می شود. استفاده از عناصر معماری از قبیل طاقنماهایی با عمق زیاد در نماهای بیرونی بناهای این دوره به عنوان عامل تزئینی از ویژگی هایی است در دوره تیموری وحتی صفوی به اوج کمال خود دست می یابند به طور کلی بناهای آرامگاهی به دو گروه مذهبی و غیر مذهبی تقسیم می شوند همچنین می توان آنها را از لحاظ نقشه فرم و ریخت شناسی به زیر گروه های دیگر تقسیم نمود. بناهای آرامگاهی از لحاظ نقشه شامل سه گروه ، مقابر با نقشه دایره ای شکل مقابر با نقشه چهار ضلعی و مقابر با نقشه چند ضلعی هستند. و از لحاظ فرم و ریخت شناسی به دو گروه مقابر برجی و مقابر غیر برجی تقسیم می شوند. مقابر برجی شکل با اشکال متنوع از قبیل، مدور و چند وجهی، دارای ویژگی های مشترکی چون گنبد بلند خارجی و تأکید بر بلندی ارتفاع ساختمان نسبت به عرض آن می باشند. گرچه برخی محققین ریشه این نوع بناها را به خیمه های ترکی، معابد صائبه ، برجهای دیده بانی چینی و مقابر برجی شکل پالمیرایی نسبت می دهند، ولی باید گفت که ریشه پیدایش این نوع بناها در پرده ای از ابهام قرار دارد . الگوی این نوع بناها گنبد قابوس با قدمت سال 397 ﻫ .ق است. بنای قرص و محکمی که قدرت بی چون و چرای خود را بیش از پیش جلوه می دهد و در واقع به عنوان الگویی برای سایر مقابر برجی شکل بعدی به شمار می رفت و از لحاظ مقیاس و ارتفاع هیچیک از مقابر برجی بعدی با ساختمانهای مکعبی گنبد در بین آثار معماری ایران از پیشینه طولانی برخوردار بوده و دارای شهرتی همیشگی بوده اند که حداقل از اوایل قرن چهارم ﻫ .ق تا دوران جدید گسترش داشته، و از اهمیت ویژه ای در تاریخ تحول معماری ایران در دوره اسلامی برخوردار می باشند. از قدیمی ترین شکل آرامگاهی که به صورت چهارطاقی گنبد دار می باشد، می توان به آرامگاه امرای سامانی در بخارا که در خود سال 331 ﻫ .ق ساخته شده است، اشاره کرد ، 37 که به لحاظ اهمیت تاریخی، ویژگی های معماری و تزئینات آجری منحصر به فرد خود، از دیرباز مورد توجه باستان شناسان، معماران و مورخان قرار گرفته است. برج میدانک از جمله بناهای آرامگاهی منفرد می باشد، این برج در کیلومتر 60 جاده کرج به چالوس واقع شده است. مقبره تشکیل شده است از یک بنای هشت ضلعی که در ورودی رو به غرب (جاده) است و ایوانی که جلوی در ورودی آن ایجاد شده است بنا از بیرون دارای تزئینات محراب مانندی است که بالای آن تزئینات گوشواره مانند ایجاد شده است. داخل آرامگاه نیز تزئینات محراب مانند وجود دارد که در بالای و نزدیک سقف به وسیله کاربندی هشت ضلعی تبدیل به شانزده ضلعی و در نهایت تبدیل به دایره شده و گنبد پیاده شده است این برج بیشتر شبیه بناهای مغولی است و قدمتی در حدود قرن 7 ﻫ .ق دارد. برج میدانک از جمله بناهای آرامگاهی می باشد که بدون تاریخی بوده و درباره شخصیت با شخصیت های مدفون در این آرامگاه اطلاع دقیقی در دست نیست. غروی (به نقل از دیگران) این مقبره را مربوط به قرن هفت هجری ، دوره سلجوقی می داند ، برخی دیگر این مقبره را مربوط به دوره مغول می دانند. به نظر می رسد برج میدانک با توجه به شیوه و سبک معماری به کار رفته در آن مربوط به دوره قبل از مغول باشد. تزئینات این بنا اندک بوده که شامل فرورفتگیهای باقوس جناغی بر روی بدنه هر ضلع و همچنین در قسمت بالای آن بخش زیر گنبد نواری از تزئینات محراب مانند می باشد. در قسمت درونی بنا تزئینات منحصر به کاربندیهای مختصری است که در بخش انتقالی هششت ضلعی به دایره است، می شود. به نظر می رسد در ساخت برج میدانک بیشتر از مصالح منطقه استفاده شده است. از تزئینات بکار رفته در مقبره می توان به نشانه های از معماری دوره سلجوقی پی برد. در دوره مغول تغییراتی در شیوه و سبک معماری با توجه به دوره قبل داده می شود که مهمترین آنها در عظمت و رفعت بناها و همچنین در تزئینات (گچبری ) که بیشتر درونی بوده اتفاق می افتد. با همه حال به نظر می رسد بنای برج میدانک مربوط به دوره انتقالی اواخر سلجوقی اوایل مغول باشد. امید است در آینده با حفاری و بررسیهای دقیقتر قدمت بنا و کارکرد آن روشن شود.
***به بهشت نمی روم اگر مــــــادرم آنجا نباشد***
آنگاه که تنها شدی و در جست جوی یک تکیه گاه مطمئن هستی ، بر من توکل نما . نمل/79