ماهي طلا /لوکلزیو
یک شنبه 19 تیر 1390 7:23 PM
ماهي طلا
ژان ماري گوستاو لوكلزيو
فرزانه شهفر
انتشارات افق
ليلا دختر كوچكي است كه در كوچكي او را مي دزند و به پيرزني به اسم لاله اسما مي فروشند . لاله اسما نسبت به ليلا بسيار مهربان است و از او مراقبت مي كند ولي بعد از مرگش ، عروسش زهره رفتار بدي با ليلا دارد و باعث فرار ليلا مي گردد و بدين ترتيب ماجراهاي ليلا و نحوه زندگي سرگردان او شروع مي شود ....
كتابش واقعا ضعيف و عاميانه بود . پر از ماجراهاي مختلف و شخصيت هايي كه دائم وارد و خارج مي شوند يعني هر چند صفحه يك بار مسير زندگي ليلا عوض مي شه و آدم هاي مختلفي وارد داستان مي شوند . به نظرم شبيه اين داستان هايي هست كه بچه ها توي دوران راهنمايي و دبيرستان مي نويسند و سعي مي كنند پر ماجراش بكنند . نقطه قوتش زبان روان و يك دستش هست ولي چهارچوبش واقعا ضعيفه . داستانش بسيار شبيه كتاب ديگه ي لوكلزيو با اسم بيابان بود . لوكلزيو توي ايران معروفيتي نداشت ولي بعد از بردن جچايزه نوبل ، رمانش داره زود زود ترجمه مي شه . لوكلزيو دكتراي ادبيات داره .
اول كتاب اومده : ضرب المثل آزتكي مي گويد:«اي ماهي كوچولوي طلا، خوب مراقب خودت باش! در اين دنيا تورهاي بسيار بر سر راه توست " و اينم مفهوم وجه تسميه ي كتاب هست اگه علاقه منديد .
قسمت هاي زيبايي از كتاب
نيرنگي كه در دزدي است بدتر از خود دزدي است .
حتي بي ارزش ترين انسان ، در چشم خداوند گنجي بزرگ است .
مي داني چه چيزي بيشتر از همه عذابم مي دهد ؟ ديدن و فكر كردن به بچه هاي سياه پوستي كه حتي نيمي از آن ها هم به بزرگ سالي نمي رسند . مثل اين است كه تمام عمرت را در دهليز مرگ گذرانده باشي .
انسان ها اگر بخواهند بين تو و خوشبختي شان يكي را انتخاب كنند ، مسلما تو را انتخاب نخواهند كرد .