بار هستی
پنج شنبه 16 تیر 1390 10:24 AM
میلان کوندرا
پرویز همایون پور
به نظرم خیلی کتاب قشنگی بود . یکی از موضوعات اصلی مورد توجه این بود که هیچ وقت نمی تونیم بگیم تصمیمی درست بوده یا نه چون قدرت تجربه اون لحظه با تصمیم دیگه را نداریم و نمی تونیم مقایسه کنیم .
موضوع کتاب در اطراف یک دکتر به نام توما و همسرش ترزا اتفاق می افته . ترزا عاشق توماست و توما نمی تونه از زنان دیگه چشم پوشی کنه .
قسمت هاي زيبايي از داستان
استعاره چیز خطرناکی است . با استعاره نمی شود شوخی کرد . عشق از یک استعاره آفریده تواند شد .
نخستین خیانت جبران ناپذیر است و از طریق واکنش زنجیره ای خیانت های دیگر را برمی انگیزد که هر کدام از آنها ما را بیش از پیش از خیانت پیشین دور می کند .
وقتی فردی قوی آن قدر ضعیف می شود که به فرد ضعیف بی حرمتی می کند ، فرد ضعیف باید به راستی خود را قوی بداند و او را ترک کند.
زندگی فقط یک بار است و ما هرگز نخواهیم توانست تصمیم درست را از تصمیم نادرست تمیز دهیم زیرا ما در هر موضوعی فقط می توانیم یک بار تصمیم بگیریم. زندگی دوباره ، سه باره چهارباره به ما عطا نمی شود که این را برای ما امکان پذیر سازد تا تصمیم های مختلف خود را مقایسه کنیم .