آدم کجا بودی ؟
پنج شنبه 16 تیر 1390 9:30 AM
هاینریش بل
ناتالی چوبینه
انتشارات پیام امروز
فاین هالس از سربازان آلمانی و عضو لشکر هیتلر است . فاین هالس در جبهه است ، به ماموریت های مختلف می رود ، عاشق می شود ، به خانه باز می گردد و ...کتاب موضوع مشخصی نداره بلکه صحنه هایی از جنگ و ناکامی های اونو نشون می ده فقط یک شخصیت اصلی به نام فاین هالس هست که اونم قهرمان کتاب نیست مثلا یک قسمت فاین هالس به یک گروهان می ره و ما توی اون فصل سرنوشت فرمانده گروهان را مرور می کنیم ، فصل بعد ممکنه توی کافه سربازی را ملاقات کنه و ما تکه ای از زندگی اون سرباز را پیش رو داریم یعنی از طریق این شخصیت به قسمت های مختلف جبهه سر می کشه و یک جوری خیلی روی مرگ های ناگهانی توی جبهه تاکید داره...
کتاب متوسطی بود . چهارچوب و ایده نوشتنش را دوس دارم ولی خوب در نیومده بود حالا یا واقعا از کارهای اولیه بل بوده و اون قدر قوی این چهخارچوب را نساخته یا ضعف انتقال زبان و در حقیقت ضعف مترجم هستش یعنی می شد همچنی ایده ای خیلی بهتر گفته بشه الان خیلی گنگ و سردرگمه . در ضمن نکته منفی دیگه اش اینه که خیلی سمبلیکه و پرنماده من این شیوه را زیاد دوست ندارم ولی خوب در کل بد نیست.
برخی کتاب های هاینریش بل را خیلی دوست دارم و با برخیشم ارتباط برقرار نمی کنم . کتاب های زیادی ازش معرفی کردم اینم یکی از ترجمه های جدید بازار کتاب بود اگه علاقه مند به تهیه اش هستید .
قسمت های زیبایی از کتاب
هیچ کار عاقلانه ای را نمی شه فوری انجام داد .
دختر آهسته گفت : " بوسه برای چی ؟" ، نگاهی غمگین به او کرد و فاین هالس ترسید نکن بزند زیر گریه . " من از عشق می ترسم . "
فاین هالس آهسته پرسید : "چرا ؟"
- " چون وجود نداره – فقط چند لحظه طول می کشه . "
فاین هالس اهسته گفت : " ما هم چند لحظه بیشتر وقت نداریم . "
صدای شلیک گلوله هفتم به گوشش خورد و پیش از انفجار آن ، فریادی سر داد ف فریاد بلندی که چند ثانیه طول کشید و او نگاهان فهمید که مردن ساده ترین کار نیست .