معبد طلایی/ میشیما
دوشنبه 2 مرداد 1391 10:09 PM
معبد طلایی
یوکیو میشیما
محمد عالیخانی
انتشارات دستان
داستان در مورد پسرک زشتی است که پدرش روحانی یک معبد است . پسر لکنت زبان شدیدی دارد و از این موضوع رنج زیادی می برد . روحانی بودن پدرش و این نقص باعث ایجاد عقده هایی در روح و ذهن او می شود . معبد طلایی نیز یکی از معابد بزرگ و ثروت مند کشور است که رئیس آن دوست پدر پسرک است و پسر بعد از مرگ پدرش برای آموزش مذهبی به آنجا می رود . او معبد طلایی را زیباترین جای جهان می داند و سخت کوش است هر چند عقده های او کم کم بروز می کند و ...
قشنگ بود خیلی خشک و صامت می نویسه اون قدر نوشته ها با احساسات آدم تماس پیدا نمی کنه ولی زیرمایه های روان شناختی و اجتماعی بالایی داره و به موضوعات جالبی هم پرداخته . موضوع پرکشش هم هست آدم می خواد بدونه درگیری های درونی این فرد آخر اونا به کجا می کشونه و در کل کتاب خوبیه .
میشیما خودشم زندگی جالبی داشته و فیلم های مختلفی از روی زندگیش ساخته شده .
قسمت های زیبایی از کتاب
دو نوع شجاعت وجود دارد : یکی شجاعت رو به رو شدن با واقعیات و قضاوت درست درباره آنها و دیگری شجاعت نبرد با آن قضاوت .
- این درست است که ما بر طبق مدل هایی رفتار می کنیم که جامعه از ما انتظار دارد؟
- اگر از همان آغاز به نوع دیگری و غیر از آنچه مردم انتظار دارند رفتار کنید مردم از شما می پذیرند ، البته این همیشه کار آسانی نیست . بعد از مدتی خود به آن روش انس می گیرید و چشم مردم هم بدان عادت می کند و از شما می پذیرند . به هر تقدیر می دانی که مردم فراموشکارند .