افسانه های تبای
سه شنبه 14 تیر 1390 4:45 PM
افسانه های تبای
سوفوکلس
شاهرخ مسکوب
کتاب شامل 3 نمایشنامه ادیپوس شهریار ، ادیپوس در کلنوس و آنتگینه می باشد . اول کتاب هم یک مقدمه قشنگ از اقای مسکوب هست که البته به نظر من بهتره بعد از خوندن نمایشنامه ها برید سراغش . برداشت و شفاف سازی قشنگی بر روی مفهوم کتاب است .
کادموس به فرمان آپولون شهر تبای را بنا می کند و بنا بر فرمان حامی خود ، آتنه ، اژدهایی که فرزند آرس است را می کشد اما نفرین خدایان شامل حال او و خاندانش می شود . در حقیقت او بنا به فرمان یک خدا ، فرزند خدایی دیگر را می کشد اما باید هم خودش و هم تمام دودمانش تاوان پس دهند همانگونه که تمام دودمان آدم و حوا به کفاره گناه آن دو محکوم شدند . ادیپوس یکی از مردان این خاندان نفرین شده است .
تقدیر ادیپوس کشتن پدر و هم بستری با مادر است او سعی می کند از تقدیر خدایان بگریزد و این موضوع نمایشنامه اول است
در نمایشنامه دوم شاهد لحظات پایانی زندگی ادیپوس هستیم و نمایشنامه سوم شرح زندگی انتیگنه دختر محبوب ادیپوس است که سعی در با حرمت نگه داشتن جسد برادر خود دارد و از این طریق پادشاه و نامزد او او نیز وارد تراژدی می شوند .
شاهد آدمهایی هستیم که گناهکارند اما نه آنکه خیال گناه داشته باشند بلکه در چنگال تقدیر اسیرند و تنها وسیله ای هستند برای انجام سرنوشت
من خیلی نمایشنامه دوست ندارم اما یک حس باشکوهی داشت کل داستان . انتگینه را ترجیح دادم بعدشم ادیپوس شهریار اخر همه ادیپوس در کلنوس . اما وقتی داشتم می خوندمشون واقعا ارزو می کردم می شد نمایشنامه اش را ببینم . خیلی از حالات و ایده همسرایان خوشم اومده بود و مرگ انتیگنه هم خیلی خیلی باشکوه بود
قسمت های زیبایی از داستان
آنگاه که خرد را سودی نیست ، خردمندی دردمندی است .
آنچه شدنی است خواهد شد .
چون دوستی پاکباز را برانی ، گرانتر گنجها ، زدگی خویشتن را هدر کرده ای .
از این پیش بامداد روشن من بودی و اکنون ظلمت بی انتهای من
طبایع جان سخت آسانتر می شکنند . سخت ترین فلزات ، آهن ، همان است که آسانتر در هم می شکند .
ستمگران از هر سعادتی برخوردارند و از آن میان از سعادت کر بودن نیز .
منبع:http://bestbooks.blogfa.com