0

معرفی کتاب از وبلاگ باشگاه کتاب

 
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

بوسه خداحافظی با مادر/ جوی فیلدینگ/ ترجمه شهناز مجیدی/ نشر شادان
جمعه 10 تیر 1390  2:31 PM


آن روز پدر به بچه ها گفت: (( از مادر خداحافظی کنید...)) و وقتی شب به پایان رسید، مادر معنی جمله خداحافظی را درک کرد... یک بوسه خداحافظی برای همیشه ...

کتابی دیگر ازنویسنده ی که با بهره گیری از تکنیک روانشناسانه  به شخصیت پردازی آدمهای داستانش می پردازه. و شخصیتها را آنچنان شکل می دهد که حتی زیر وبم مشکلات روحیشان و حتی کشمکش هایشان بخوبی  قابل درک می شود.  داستانهایش معمولا با زبانی ساده  ، اما پر کشش  خواننده را جذب می کند.     شاید این کتاب هم درست مثل "زمانی برای گریستن نیست "    همانقدر حس همذات پنداری را در انسان زنده نگه می دارد که مشتاقانه منتظر باز شدن تمام گره های گنگ آن می مانید.

تا فصل پانزدهم آن  که  دادگاه "دونا گریسی" تمام می شود ، را بی وقفه خوندم. لحظه به لحظه اش جذاب و خواندنی بود. سکوتش در دفاع از خودش و مــــــــرور تمام اتفاقات توی ذهنش هنگام شنیدن حرفهای شهود و خود "ویکتور گریسی"  معرکه بود.  به نظرم بهترین شیوه روایتی بود که می شد باشه. تمام اطلاعات داستان  و دلایل کارهایی که تا اون لحظه توی زندگی مشترکشون انجام داده بود که حالا بخاطرشون محکوم شده  بود  با هنرمندی و ظرافت هر چه تمام تر به مخاطب عرضه شده بود.

هر چند که نیمه دوم کتاب ( منهای  تنهاییاش  و درگیری های روحیش زمان  از دست دادن بچه ها   که خیلی خوب بود ) علی الخصوص پایانش نتونست راضی نگهم داره.


فرستاده شده توسط "سمیه فراهانی"


 


 

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها