0

معرفی کتاب از وبلاگ باشگاه کتاب

 
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها / رضا قاسمی / انتشارات نیلوفر
جمعه 10 تیر 1390  2:26 PM

" ...می‌دانستم حالا ماتلید، زن پیر صاحبخانه، می‌آید و ابتدا، از سوراخ در وراندازم می‌کند، بعد که در را باز کرد، آن چشم‌های شگفت‌زده‌اش را، که گویی از هیبت حادثه‌ای مخوف از حدقه‌ها بیرون جسته، به چشم‌هایم می‌دوزد و، با لبخندی مهربان، منتظر می‌ماند تا بگویم برای چه آمده‌ام؛ و وقتی برای دوازدهمین بار در طی یک سال اقامتم بگویم(البته این بار به دروغ) آمده‌ام اجاره‌ی اتاقم را بپردازم، برای دوازدهمین بار خواهد پرسید کجا می‌نشینم و من باید برای دوازدهمین بار به طبقه‌ی آخر اشاره کنم؛ و او، پس از گشتی کوتاه در دالان خالی و متروک خاطره‌هاش، از سر بی اعتمادی به حافظه‌اش – یا از سر اعتماد به سگ گنده‌ی سیاهش «گابیک» - آرام نیم چرخی بدهد به بدنش و تا کوچه باز کند و من به راهروی نیم تاریک آپارتمان وارد بشوم و باز به غرورم بر بخورد که چرا مرا به خاطر نمی‌آورد؛ و بعد به خودم دلداری بدهم که وقتی برای کسی زمان متوقف شده باشد، در هیچ کجای ذهنش دیگر جایی، هر چند کوچک، نه برای من نه برای هیچ کس دیگر وجود ندارد.هر چه هست رشته‌هایی است از خاکستر پریشانی که میان عصب‌های کاسه‌ی سر شاخه دوانده و زمان را در چنبره‌ی خود مدفون کرده است. هیروشیمای پس از انفجار را که دیده‌ای؟ منظره‌ی ساعت‌های ذوب شده در چنبر ثانیه‌ها را؟ نه نباید به من بر بخورد. ماتلید، این عقربه‌ی ذوب شده روی مدار ساکن و ابدی ثانیه‌ها، دیگر نه موجودی زنده که عکسی است رنگ‌پریده از زنی که گویی در آن روز مه گرفته و بارانی آوریل سال هزار و نهصد و چهل و سه، وقتی دریچه‌ی دوربین باز می‌شده تا او را ثبت کند، از وحشتی بزرگ شیهه می‌کشیده و سم به زمین می‌کوفته! "

*** بخشی از کتاب ***

متنی که در بالا ذکر شد مربوط به ابتدای کتاب بود که نویسنده به زیبایی از تمثیل استفاده کرده و توصیفات زیبایی رو بیان کرده است.

رمانی از رضا قاسمی که اولین بار توسط نشر کتاب در سال ۱۹۹۶ در آمریکا منتشر شد و بعدها در ایران اجازه ی انتشار یافت و برنده بهترین رمان اول سال۱۳۸۰ جایزه هوشنگ گلشیری، بهترین رمان سال ۱۳۸۰ منتقدین مطبوعات و رمان تحسین شدۀ سال 1380 جایزۀ مهرگان ادب شد.

داستان از دیدگاه اول شخص بیان می شود و حکایت یک روشنفکر ایرانی است که به فرانسه پناهنده شده و دراتاق زیر شیروانی ساختمانی در پاریس زندگی می کند که ساکنانش را چند فرانسوی و ایرانی تبعیدی تشکیل داده اند. نویسنده واقعیت و خیال را در این داستان به هم آمیخته و ساختاری مالیخولیایی ایجاد کرده است. واقعا مالیخولیایی! در بعضی مواقع عصبی کننده!!!

من شخصا چیز خاصی از این رمان دستگیرم نشد!!! درسته که جمله‌های قابل تامل در کتاب وجود داشت و در صفحه ۹۰ کتاب موضوع جالبی رو درباره زنان بیان کرده بود خوشم اومد ولی واقعا معلوم نبود که هدف در این رمان چیه و قراره چه چیزی بیان بشه؟!... این رمان شامل 207 صفحه و قیمت پشت جلد آن 3500 تومان است .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها