همنام/ جومپا لاهيري/ ترجمه امير مهدي حقيقت
جمعه 10 تیر 1390 2:21 PM
همنام داستان پسري است كه پس از مهاجرت پدر و مادر هندي اش به امريكا در انجا متولد ميشود و طي يك سري اتفاق و علاقه پدرش همنام نويسنده روسي گوگول ميشود. در طول كتاب گوگول بزرگ ميشود و درگير دغدغه هاي تازه اما همواره دغدغه اسم عجيبش همراه با اوست و شايد همين اسم متفاوت است كه اتفاقات متفاوتي را برايش به وجود مياورد.
همنام اما بيش از هر چيز داستان مهاجران شرقي است كه در امريكا گيج و سردرگم بين سنت و مدرنيته ميمانند و براي تطبيق خودشان با محيط يا مجبورند مانند گوگول اصالت و فرهنگ خود را به كلي فراموش كنند و يا مانند مادرش اشيما با دلتنگي و ارزو زندگي را سر كنند و با چنگ و دندان فرهنگشان را حفظ كنند.
در طول كتاب اگر چه براي اشيما كه هنوز هم ساري هاي رنگارنگ ميپوشد و خورش كاري ميپزد و اداب و رسوم هندي به جا مياورد و از اينده فرزندانش در ميان اين جامعه بي در و پيكر هراس دارد دل ميسوزانيم اما بيشتر با گوگول همدردي ميكنيم كه براي قبولاندن خود به هم سن و سالان و جامعه امريكايي تلاش ميكند و گيج و حيران ميدود تا از كسي جا نماندو در انتها ميپذيرد كه به هر حال اصل و ريشه اي متفاوت دارد.
«گوگول در كار پدر و مادرش مانده انها چطور از خانواده شان جدا شدند و چطور انقدر انها را كم ديده اند. يك جور قطع ارتباط كامل پا در هوا ميان حسرت و اميد و انتظاري ابدي. چطور ميشود ان مسافرت ها به كلكته- كه او يك زماني انقدر ازشان بيزار بود- بس شان باشد؟ قطعا بس شان نبوده. حالا خوب ميداند پدر و مادرش علي رغم تمام كمبود هاشان با صبر و طاقتي كه او از خودش بعيد ميداند در امريكا زندگي كرده اند. او سالهاي زيادي را صرف فاصله گرفتن از اصل و ريشه اش كرده بود و پدر و مادرش تا جايي كه ازشان بر ميامد صرف پل زدن روي اين فاصله كرده بودند.»
اين كتاب كه برنده جوايز متعدد و برگزيده مطبوعات متفاوت امريكاست تو سط نشر ماهي پنج سال پيش منتشر شده و احتمالا تا به حال به چاپ چهارم يا پنجم رسيده است.