[نام کتاب] گزیده ای از منظومه خسرو و شیرین
جمعه 10 تیر 1390 11:20 AM
بر این رقعه که شطرنج زیانست کمینه بازیش بینالرخانست
دریغ آن شد که در نقش خطرناک مقابل میشود رخ با رخ خاک
درین خیمه چه گردی بند بر پای گلو را زین طنابی چند بگشای
برون کش پای ازین پاچیله تنگ که کفش تنگ دارد پای را لنگ
قدم درنه که چون رفتی رسیدی همان پندار کاین ده را ندیدی
اگر عیشی است صد تیمار با اوست و گر برگ گلی صد خار با اوست
به تلخی و به ترشی شد جوانی به صفرا و به سودا زندگانی
به وقت زندگی رنجور حالیم که با گرگان وحشی در جوالیم
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان
ز گرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ موئی نیز هم نیست
سری داریم و آن سرهم شکسته به حسرت بر سر زانو نشسته
سری کو هیبت جلاد بیند صواب آن شد که بر زانو نشیند
ولایت بین که ما را کوچگاهست ولایت نیست این زندان و چاهست
ز گرمائی چو آتش تاب گیریم جگر درتری بر فاب گیریم
چو موئی برف ریزد پر بریزیم همه در موی دام و دد گریزیم
بدین پا تا کجا شاید رسیدن بدین پر تا کجا شاید پریدن
ستم کاری کنیم آنگه بهر کار زهی مشتی ضعیفان ستمکار
کسی کو بر پر موری ستم کرد هم از ماری قفای آن ستم خورد
به چشم خویش دیدم در گذرگاه که زد بر جان موری مرغکی راه
هنوز از صید منقارش نپرداخت که مرغی دیگر آمد کار او ساخت
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات که واجب شد طبیعت را مکافات
سپهر آیینه عدلست و شاید که هرچ آن از تو بیند وا نماید
منادی شد جهان را هر که بد کرد نه با جان کسی با جان خود کرد
مگر نشنیدی از فراش این راه که هر کو چاه کند افتاد در چاه
سرای آفرینش سرسری نیست زمین و آسمان بیداوری نیست
هران سنگی که دریائی و کانیست در او دری و یاقوتی نهانیست
چو عیسی هر که درد توتیائی ز هر بیخی کند دارو گیائی
چو ما را چشم عبرت بین تباهست کجا دانیم کاین گل یا گیاهست
گرفتم خود که عطار وجودی تو نیز آخر بسوزی گر چه عودی
و گر خود علم جالینوس دانی چو مرگ آمد به جالینوس مانی
چو عاجز وار باید عاقبت مرد چه افلاطون یونانی چه آن کرد
همان به کاین نصیحت یاد گیریم که پیش از مرگ یک نوبت بمیریم
ز محنت رست هر کو چشم دربست بدین تدبیر طوطی از قفس رست
اگر با این کهن گرگ خشن پوست به صد سوگند چون یوسف شوی دوست
لبادت را چنان بر گاو بندد که چشمی گرید و چشمیت خندد
چه پنداری کز اینسان هفتخوانی بود موقوف خونی و استخوانی
بدین قاروره تا چند آبریزی بدین غربال تا کی خاک بیزی
.
اثر : نظامی
منبع : www.irtanin.com
پسورد : www.irtanin.com
پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.
عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!