0

هر روز با یک حکایت از گلستان سعدی

 
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:هر روز با یک حکایت از گلستان سعدی
سه شنبه 21 تیر 1390  9:22 AM

حکایت

غافلی را شنیدم که خانه رعیت خراب کردی تا خزانه سلطان آباد کند بی خبر از قول حکیمان که گفته‌اند هر که خدای را عزّوجلّ بیازارد تا دل خلقی به دست آرد خداوند تعالی همان خلق را برو گمارد تا دمار از روزگارش بر آرد
آتش سوزان نکند با سپند               آنچه کند دود دل دردمند

سر جمله حیوانات گویند که شیر است و اذلّ[114] جانوران خر و به اتفاق خر بار بر به که شیر مردم در
مسکین خر اگر جه بی تمیزست               جون بار همی‌برد عزیزست
گاوان و خران بار بردار               به ز آدمیان مردم آزار

باز آمدیم به حکایت وزیر غافل، ملک را ذمائم اخلاق او به قرائن معلوم شد در شکنجه کشید و به انواع عقوبت بکشت
حاصل نشود رضای سلطان               تا خاطر بندگان نجویی
خواهی که خدای بر تو بخشد               با خلق خدای کن نکویی

آورده‌اند که یکی از ستم دیدگان بر سر او بگذشت و در حال تباه او تأمل کرد و گفت
نه هر که قوّت بازوی منصبی دارد               به سلطنت بخورد مال مردمان به گزاف
توان به حلق فرو بردن استخوان درشت               ولی شکم بدرد چون بگیرد اندر ناف

 
نماند ستمکار بد روزگار               بماند برو لعنت پایدار

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها