پاسخ به:هر روز با یک فال از حافظ
جمعه 10 تیر 1390 8:31 PM
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند | نه هر که آينه سازد سکندری داند | |
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست | کلاه داری و آيين سروری داند | |
تو بندگی چو گدايان به شرط مزد مکن | که دوست خود روش بنده پروری داند | |
غلام همت آن رند عافيت سوزم | که در گداصفتی کيمياگری داند | |
وفا و عهد نکو باشد ار بياموزی | وگرنه هر که تو بينی ستمگری داند | |
بباختم دل ديوانه و ندانستم | که آدمی بچهای شيوه پری داند | |
هزار نکته باريکتر ز مو اين جاست | نه هر که سر بتراشد قلندری داند | |
مدار نقطه بينش ز خال توست مرا | که قدر گوهر يک دانه جوهری داند | |
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد | جهان بگيرد اگر دادگستری داند | |
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه | که لطف طبع و سخن گفتن دری داند |
******