اختصاری از زندگی سید علی محمّد باب
چهارشنبه 1 تیر 1390 12:15 AM
ملامحمد مامقانی
ولیعهد (ناصرالدین میرزا) در نامه خود به پدرش، دوبار به ادعای صریح باب مبنی بر قائم یا پیامبر بودن خودش، اشاره کردهاست:
حاجی محمود (نظام العلما) پرسید که مسموع میشود که تو میگویی من نایب امام هستم و بعضی کلمات گفتهای که دلیل بر امام بودن بلکه پیغمبری توست. گفت: بلی حبیب من... بنده به منزله شجر طور هستم. آن وقت در او خلق میشد، الآن در من خلق میشود و به خدا قسم کسی که از صدر اسلام تا کنون انتظار او را میکشیدید، منم... باز از آن سخنهای بی معنی آغاز کرد که من همان نورم که به طور تجلی کرد. [۱۹]
ولی وی همچنین در بخش دیگری از نامه صریحاً ذکر کرده که وی توبه نموده است:
چون مجلس گفتگو تمام شد، جناب شیخ الاسلام را احضار کرده، باب را چوب مضبوط زده، تنبیه معقول نموده و ( او) توبه (کرد) و بازگشت و از غلطهای خود انابه و استغفار کرد و التزام پا به مهر سپرده که دیگر این غلط ها نکند و الان محبوس و مقید است[۲۰]
همچنین متن توبهنامهای منسوب به باب موجود است که ادعا میشود آن را پس از ماجرای تبریز برای
ولیعهد وقت (ناصرالدین شاه) نگاشته است:
در هرحال مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعایی باشد. استغفرالله ربی و اتوب الیه من ان ینسب الی امر و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیل بر هیچ امری نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجة علیه السلام را محض ادعای مبطل است و این بنده را چنین ادعایی نبوده و نه ادعای دیگر. مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنانست که این دعاگو را با لطافت عنایات و بسط رأفت و رحمت خود سرافراز فرمایید.[۲۱]
توبه در فارس