عکسها و خلاصه داستان سریال شهر دقیانوس

ناصر عنصری كه تهیه كنندگی مجموعه تلویزیونی «شهر دقیانوس» را برعهده دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس گفت: در حال حاضر تصویربرداری این سریال به طور كامل در تهران به پایان رسیده و منتظریم تا با مهیا شدن مقدمات كار، برای تصویربرداری قسمت‌های پایانی به یكی از كشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سفر كنیم.
وی افزود: لوكیشن ما هنوز به طور قطعی مشخص نشده و زمان رفتن‌مان هم هنوز قطعی نیست، اما ما به مدت یك ماه در لوكیش جدید كار خواهیم داشت. در حال حاضر نیز همه قسمت‌های تصویربرداری شده مرحله تدوین خود را سپری كرده‌اند.
عنصری اظهارداشت: پیش از این قرار بود ما به دوبی برویم، اما این امر میسر نشد و در حال حاضر نیز مشغول بررسی دوبی امارات، قطر و لبنان هستیم تا سرانجام سریال را در یكی از این لوكیشن‌ها رقم بزنیم.
وی درباره زمان پخش سریال نیز گفت: تا تصویربرداری سریال به طور كامل به پایان نرسد، هیچ زمانی برای پخش در نظر گرفته نخواهد شد و شبكه تكلیف سریال را پس از ساخت و تحویل آن مشخص می‌كند.
به گزارش فارس، داستان سریال «شهر دقیانوس» ساخته مهرداد خوشبخت را «محمدرضا هاشمیان» و «بیژن میرباقری» نوشته‌اند و این سریال، از شبكه یك سیما به روی آنتن خواهد رفت.
بازیگرانی نظیر سام درخشانی، عاطفه نوری، كامران تفتی، نگار فروزنده، محمد صادقی، نصر فخری، ساغر عزیزی، محمد ربانی‌پور، مژگان ترانه، كرامت رود ساز و با حضور محمود پاك نیت، سیاوش طهمورث، محمد مطیع، انوشیروان ارجمند، حسن جوهرچی و ...در «شهر دقیانوس» ایفای نقش كرده‌اند.
در خلاصه سریال این مجموعه تلویزیونی آمده است: منوچهر جیرفتی در خانه پسر كوچك خود «سهیل» فوت می‌كند. او وصیت كرده كه جنازه‌اش را در قبرستان خانوادگی واقع در باغی در شهر جیرفت به خاك بسپارند. سهیل مامور بردن جنازه پدر به جیرفت می‌شود. در پی حفر در باغ تعدادی اشیاء تاریخی از زیر خاك بیرون می‌افتد. این در حالی است كه پسر عموی سهیل یعنی محسن نیز شاهد این ماجراست، با توافق ظاهری سهیل و محسن آنها اشیاء را به تهران منتقل می‌كنند. در حالی كه سهیل قصد دارد تا از ارزش تاریخی اشیاء كه منجر به شناخت بهتر از خانواده‌اش می‌شود آگاه شود اما در یك غافلگیری پسر عمویش اشیاء را به فروش می‌رساند.
سامان برادر بزرگ سهیل «منوچهر» راهی جیرفت شده تا اطلاعاتی راجع به این موضوع به دست آورد كه شبانه پس از رفتن به باغ ناپدید می‌شود. شكایت همسر سامان و حضور پلیس باعث برملا شدن رازهای تاریخی باغ می‌شود.
با ورود «نگین صمدی» كارشناس میراث فرهنگی و دایی او یعنی دكتر سینا - باستان‌شناس بازنشسته میراث- به ماجرا و اقدامات این دو، موضوع ابعاد جدیدتری می‌یابد...