زنگینامه جت وارث بروسلی Jet Li
دوشنبه 16 خرداد 1390 7:38 PM
زندگینامه جت وارث بروسلی Jet Li
او یک بچه با استعداد در هنرهای رزمی بود. در ووشو پیشرفت زیادی کرد و چند عنوان قهرمانی ملی را کسب نمود و به سراسر دنیا مسافرت کرد. جتلی پیش از ۲۰ سالگی اولین فیلم خود را در نقش یک راهب مبارز در فیلم ”معبد شائولین“ (۱۹۸۲) بازی کرد.
این
فیلمدر تایوان ساخته شد اما در سراسر آسیا از محبوبیت زیادی برخوردار شد. جت پس ا زدو قسمت دیگر ”معبد شائولین ۲: بچههائی از شائولین“ (۱۹۸۴) و ”معبد شائولین ۳: هنرهای رزمی شائولین“ (۱۹۸۶) که در هر دو قسمت استعدادهای خود را به خوبی به نمایش گذاشت. اولین کارگردانی خود را با فیلم ناموفق ”مجبور به دفاع“ (۱۹۸۶) انجام داد.
از آنجائیکه جتلی دستمزد محدودی دریافت میکرد، برای دو سال اجازه خروج گرفت و در سانفرانسیسکو اقامت گزید و مدت کمی بعد از آن با یک هنرپیشه چینی ازدواج کرد.“ ”استاد“ (در سال ۱۹۸۹ در سانفرانسیسکو فیلمبرداری شد اما تا ۱۹۹۲ پخش نشد) یک فیلم کونگفو نسبتاً مدرن بود. نکته مهمتر این فیلم این است که این اولین باری بود که جتلی با کارگردان تسوی هارک کار میکرد.
این هنرپیشه در سال ۱۹۹۰ بهجای بازگشت به میهن به هنگکنگ رفت و تلاش کرد تا با امضاء قراردادی با شرکت گولدن هاروست حرفه خود را از نو شروع کند. بهترین حضور او بر پرده سینما در سال ۱۹۹۰ رخ داد، زمانی که تسوی هارک در فیلم ”روزی روزگاری در چین“ او را در نقش قهرمان مردمی، وونگفیهونگ به بازی گرفت. فیلم داستان واقعی زندگی این شخصیت بود. علیرغم انتقاداتی که درباره جوانی به جتلی و آموزش او در هنرهای رزمی دیگر وجود داشت، او نقش خود را با قدرت تمام اجرا کرد و بر مشکلات متعددی فائق آمد. او در دو فیلم دیگر (در سال ۱۹۹۲) هم به ایفای نقش پرداخت اما یک آسیبدیدگی مچ پا او را مجبور کرد که در بسیاری از صحنههای مبارزه از بدلکار استفاده نماید. با وجود این جتلی در این فیلم درنقشی ظاهر شد که در نظر بسیاری، برای آن متولد شده بود. با این حال او احساس میکرد که از لحاظ مالی آنطور که باید قدرش را نمیدانند و پس از چند فیلم، همکاری با شرکت گولدن هاروست را قطع کرد. (در سال ۱۹۹۷ و پیش از آنکه او حق امتیاز خود را به ثبت برساند، برای دو قسمت دیگر این فیلم، یعنی روزی روزگاری در چین و آمریکا، که میتوان از آن بهعنوان یک فیلم کونگفو غربی یاد کرد، بازیگر دیگری جایگزین او شد)
جتلی در طی یک دوره پنج ساله (۹۷ ـ ۱۹۹۲)در چندین فیلم با کیفیتهای گوناگون ظاهر شد. او در فیلم ”فونگساییوک“ (۱۹۹۳) در نقش یک قهرمان مردمی دیگر به ایفای نقش پرداخت و در فیلم ”آخرین قهرمان چین“ (۱۹۹۳) که تهیهکنندگی آن را نیز خودش بر عهده داشت مجدداً در نقش وونگ فی هونگ به بازی پرداخت. علاوه بر آن او در فیلم ”استاد تایچی“ (۱۹۹۳) و ”افسانه جدید شائولین“ (۱۹۹۴) نیز بازی کرد و پس از آن تا سال ۱۹۹۶ که تلاش کرد تا سبک جدیدی از فیلمها بر مبنای کتابهای پرطرفدار کمدی هنگکنگ را خلق کند، کار او مجدداً رو به افول گذاشت.
علیرغم پیشنهادات متعددی که از سوی اشخاص بزرگی چون اولیور استون و کوئنتین تارانتینو به او شده بود، جتلی راه بازیگران هنگکنگی، چون جکیچان، میشل ئیوه، ماجیچونگ و چو یون ـ فات را در پیش گرفت. یکبار جذب گروه ژان کلود وندام شد اما درست پیش از آغاز فیلمبرداری از کار کنار کشید. سرانجام در سال ۱۹۹۸، پس از سقوط اقتصادی آسیا که صنعت فیلمسازی آن هم تحت تأثیر این سقوط قرار گرفته بود، جتلی در اولین استودیو فیلم آمریکائیاش حضور یافت و در نقش رزمیکاری شرور که به نظر شکستناپذیر میرسید و در نقش مقابل ملگیبسون و دنیگلوور در فیلم موفق ”اسلحه مرگبار۴“ بازی کرد. لی بسیاری از صحنههای حادثهای فیلم را تهیه کرد و با بدن آهنین خود در برابر ضربات مهیبی که گیبسون به او وارد میآورد، ایستادگی میکرد. (این رزمیکار در همان سال در یک فیلم هنگکنگی بزرگ دیگر نیز به نقشآفرینی پرداخت، فیلم ”سات سائو جی وونگ“ ساخته وی تونگ که در آن نقش یک رزمیکار تازهکار و شرور را در برابر یک مبارز با سابقه و کهنهکار که اریک تسانگ نقش آن را بر عهده داشت بازی میکرد).
تهیه کننده فیلم، خوئل سیلور که کاملاً تحت تأثیر بازی جتلی در فیلم ”اسلحه مرگبار“ قرار گرفته بود، قراردادی برای دومین فیلم بزرگ آمریکائی او امضاء کرد تا به این ترتیب او نیز همانند جکیچان به موفقیت بینالمللی دست یابد. اما در عوض سبک کمدی چان، او با فیلمهای رومانتیک کار میکرد.“
”رومئو باید بمیرد، به کارگردانی آنورزج بارتکوویاک (کسی که در اسلحه مرگبار ۴ بازیگردانی لی را بر عهده داشت) و طراحی صحنه کوری یوئن که مدتها هماهنگ کننده بدلکاری لی بود، تلاش داشت تا یک داستان رومانتیک تراژدیک سبک شکسپیر را در قالب یک ژانر کونگفو حادثهای درآورد. در این فیلم جتلی با هنرپیشه جوان، آلیاه نقش یک زوج را بازی کردند که در وسط یک جنگ میان اقوام نژادی در سانفرانسیسکو قرار گرفتهاند. فیلم فروش خوبی داشت با این حال، انتقاداتی بهصورت تمجید از قدرت بدنی هنرپیشه و بیجا دانستن استفاده ظاهراً غیرضروری از جلوههای ویژه کامپیوتری در صحنههای حادثهای وجود داشت.
لی پس از رسیدن به هالیوود زمان زیادی را صرف تقویت زبان انگلیسی خود کرد و مدتی م به خاطر ازدواج و مراقبت از همسرش در دوران بارداری، در کارش وقفه پیش آمد. او در همین دوران پیشنهاد آنگلی برای بازی در ”ببر خیزان، اژدهای پنهان“ (۲۰۰۰)را رد کرد. لی که از تعهد و پایبندی خود به مراقبت از همسر و فرزندش الهام گرفته بود، داستان معتبری برای فیلم بعدیاش دریافت کرد: ”بوسه اژدها“. که در آن نقش یک افسر آگاهی چین در پاریس را بازی میکرد که برای کمک به یک مادر تنها (بریجت فوندا) که یک معتاد ولگرد دخترش را ربوده بود آمده بود. این فیلم عناصری از فیلم ”حرفهای“ ساخته کارگردان و نویسنده: لوک بسون را با مایههائی از فیلم ”جینگ وو ئینگ زیونگ“ (۱۹۹۴)، مشهور به ”مشت افسانه“ که در واقع گرامیداشت لی نسبت به بروسلی بود، ترکیب میکرد. (بسون نقشهای بوسه را نوشت، یک همکاری نادر، آمریکائی، آسیائی، فرانسوی).
فیلم بعدی ”یگانه“ (۲۰۰۱) بود. کاری از نویسنده ـ کارگردان، جیمز وونگ که یک عنصر علمی ـ تخیلی را نیز به ژانری که لی آن را پایه نهاده بود، اضافه میکرد. در این فیلم لی در دو نقش قهرمان گیب لاو، یک مبارز کهنهکار و محبوب و صلحدوست اداره پلیسی لوسآنجلس کانتی، و گابریل یولاو شرور که موجودی بود از یک جهان موازی که با به قتل رساندن بعد دیگرش وجود خود را تغییر داده و قدرت و استقامت و نیروی خود را برای تسخیر جهان افزایش داده بود بازی میکرد.
این هنرپیشه پس از آن به ساخت یکی از بزرگترین شاهکارهای سینمائیاش ”ئینگ زیونگ“ (۲۰۰۲) که در سال ۲۰۰۴ با نام ”قهرمان“ در ایالات متحده به نمایش در آمد. لی برای ساخت این فیلم پرهزینه با کارگردان، نویسنده نامدار زانگ ایمو، که بیشتر به خاطر شخصیت دراماتیک فیلمهایش شهرت داشت تا حوادث و زد و خوردهای آن، سینماگر استرالیائی، کریس دویل و همکاران رزمیکار آسیائی لی، زانگزیئی، تونی لونگ، ماجی چونگ، دائومینگ چن و دونی ین، تیمی تشکیل داد. داستان فیلم مربوط به طلوع خشونتبار سلسله کین در سال ۲۲۰ پیش از میلاد بود. جائیکه فردی که بهزودی اولین امپراطور میشد، در شرف تسلط بر سرزمین چین قرار داشت و پیروزی بر سه تن از سرسختترین حریفانش (چونگ، لونگ و زیئی) که تلاش داشتند او را به قتل برسانند قرار داشت. او در این موقعیت با لی با عنوان ”گمنام“، یک پلیس بیادعا که در برابر ارتشهای قدرتمند میایستاد، روبهرو میشود، این فیلم در آسیا و اروپا تبدیل به یک پدیده شد و پیش از نمایش در آمریکای شمالی در سال ۲۰۰۴، کاندیدای اسکار سال ۲۰۰۳ در بخش فیلمهای خارجی گردید.
لی در ادامه موفقیتهای بزرگ بینالمللیاش به بزرگترین موفقیت خود در هالیوود دست یافت، ”گهوارهای به گورستان“ (۲۰۰۳)، یک فیلم حادثهای با موضوع الماسهای سیاه و نابودی جهان. در حقیقت این فیلم در همان اولین هفته اکرانش از فیلم ”نترس“ (۲۰۰۳) ساخته بن افلیک که فیلمی پر هیجان با موضوع سوپر قهرمان بود، پیشی گرفت. لی پس از آن از فیلم حادثهای ”رها شده“ (۲۰۰۵) ظاهر شد. او نقش دنی، کسی که از کودکی تمرین کرده بود تا یک مبارز شرور شود را بازی کرد. دنی که توسط عمو بارت (بات هایسکنز) در یک زیرزمین نمناک و سرد و با یک لباس کهنه و یک طوق گردنی فلزی نگهداری میشد، سرانجام خود را آزاد میکند و آزادی را به کمک عشق پیدا مینماید. ترکیب هنرهای رزمی و احساسات ناب، اعتبار زیادی به ویژه برای لی به ارمغان میآورد.
● خانواده
▪ دختر: جین لی
▪ تحصیلات: مدرسه ورزشی پکن، ۱۹۷۱
▪ همسر: نینا لی ـ کویان هوانگ
▪ جوایز: جایزه اسب طلائی ویژه در سال ۱۹۹۵
● کارهای برجسته
▪ ۲۰۰۵، بازی در فیلم رها شده در نقش یک یتیم که توسط یک رئیس باند جنایتکاران (باب هانسکینز) پرورش یافته بود تا همانند یک سگ شکاری برای او کار کند. در این فیلم مورگان فریمن بهعنوان بازیگر و لوک بسون بهعنوان نویسنده نیز حضور داشتند.
▪ ۲۰۰۴، همراه شدن با ماجی چونگ در فیلم ”قهرمان“ (فیلمبرداری شده در سال ۲۰۰۱) به کارگردانی زانگ ایمو
▪ ۲۰۰۳، همراه با شدن، عوامل فیلم ”رومئو باید بمیرد“ و به کارگردانی آندرزج باتکوویاک برای فیلم ”گهوارهای به گورستان“.
▪ ۲۰۰۱، برعهده داشتن نقش اول فیلم ”بوسه اژدها“ به تهیه کنندگی مشترک او و لوک بسون و نوسندگی لوک بسون.
▪ ۲۰۰۱،بازی فیلم رزمی علمی تخیلی ”یگانه“ در نقش مردی که از طریق ابعاد مختلف وجود خویش، تجسمات متنوعی از خود پیدا میکند.
▪ ۲۰۰۱، همراه با مل گیبسون تهیه کننده اجرائی فیلم ”شکست ناپذیر“ برای شبکه TBS، فیلمی که در واقع یک قسمت از سریال با شرکت بیلی زین بود.
▪ ۲۰۰۰، بازی در ”رومئو باید بمیرد“.
▪ ۱۹۹۸، بازی در یک نقش منفی در ”اسلحه مرگبار ۴“.
▪ ۱۹۹۴،اولین تهیه کنندگی فیلم با فیلم ”بادی گاردی از پکن“. او در این فیلم بازی هم کرد.
▪ ۱۹۹۱، بازی در نقش وونگ فئی ـ هونگ در ”روزی روزگاری در چین“ به کارگردانی تسوی هارک.
▪ ۱۹۹۰،عزیمت به هنگکنگ و امضاء قرارداد با گولدن هاروست.
۱۹۸۹، اولین بازی در ایالات متحده، ”استاد“ به کارگردانی تسوی هارک، فیلم تا سال ۱۹۹۲ اکران عمومی نشد.
▪ ۱۹۸۸، اخذ ویزای خروج از چین برای دو سال، اقامت در سانفرانسیسکو، ازدواج و طلاق.
▪ ۱۹۸۶، اولین کارگردانی، ”مجبور به دفاع“ فیلم به لحاظ مالی شکست خورد.
▪ ۱۹۸۲، اولین حضور در سینما در ”معبد شائولین“. همچنین بازی در دو قسمت دیگر این فیلم در سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۶.
▪ ۱۹۷۴،کسب اولین مدال طلا و عنوان قهرمانی رقابتهای ورزشی ملی جوانان.
▪ ۱۹۷۴، اولین سفر به ایالات متحده برای اجرای نمایش ووشو در کاخ سفید برای رئیسجمهور، ریچارد نیکسون.
▪ ۱۹۷۹ ـ ۱۹۷۴، معرفی چین به سراسر جهان از طریق ووشو و همچنین کسب مدال طلا در سالهای ۱۹۷۵،۱۹۷۷،۱۹۷۸،۱۹۷۹.
▪ ۱۹۷۱، شروع به آموختن ووشو، در هشت سالگی.