پاسخ به:مجله ادبیات
چهارشنبه 23 تیر 1389 2:54 PM
شهريار
|
||||
|
||||
شهريار نامش سيدمحمد حسين بهجت تبريزى بود. در اوايل شاعرى (بهجت) تخلص مىکرد و بعداً دوبار با فال حافظ تخلص خواست که دو بيت زير شاهد از ديوان حافظ آمد و خواجه تخلص او را (شهريار) تعيين کرد
: |
||||
|
||||
و شاعر ما بهجت را به شهريار تبديل کرد و به همان نام هم معروف شد ـ تاريخ تولدش
۱۲۸۵
شمسى و نام پدرش حاجى ميرزا آقا خشگنابى است که از سادات خشگناب (قريهاى نزديک قرهچمن) و از وکلاى مبرز دادگسترى تبريز و مردى فاضل و خوش محاوره و از خوشنويسان دوره
ٔ
خود و با ايمان و کريمالطبع بوده است در سال
۱۳۱۳
مرحوم و در قم مدفون شد
. |
||||
شهريار تحصيلات خود را در مدرسه متحده و فيوضات و متوسطه
ٔ
تبريز و دارالفنون تهران خوانده و تا کلاس آخر مدرسه
ٔ
طب تحصيل کرده و در چند مريضخانه هم مدارج اکسترنى و انترنى را گذرانده است ولى در سال آخر بهعلل عشقى و ناراحتى خيال و پيشآمدهاى ديگر از ادامه
ٔ
تحصيل محروم شد و با مجاهدتهائى که بعداً توسط دوستانش بهمنظور تعقيب و تکميل اين يکسال تحصيل شد معهذا شهريار رغبتى نشان نداد و ناچار شد که وارد خدمت دولتى بشود چند سالى در اداره
ٔ
ثبت اسناد نيشابور و مشهد خدمت کرد و در سال
۱۳۱۵
به بانک کشاورزى تهران داخل شد و چون او خطى بىاندازه زيبا داشت دفتر روزنامه
ٔ
شعبه
ٔ
بانک کشاورزى تبريز که اغلب به خط او نوشته مىشد از يادگارىهاى گرانبهائیست به شرطى که قدر آن را بدانند و حفظش کنند
. |
||||
شهريار در تبريز با يکى از بستگانش ازدواج کرده و ثمره
ٔ
اين وصلت دو دختر به نامهای شهرزاد و مريم است
. |
||||
شهريار رقت قلبى عجيبى داشت. نسبت به دوستان معاشرش به مختصر لغزشى متأثر و عصبانى مىشد ولى از بزرگترين خطاها چشمپوشى و گذشت مىکرد. حتى اشخاصى را که دشمن خود میداشت از انحراف آنها متأثر بود و براى آنها طلب هدايت مىکرد. در قلب شهريار نسبت به هيچکس کينه پيدا نمىشد. چه اشخاصى که نسبت به شهريار حسادت مىکردند و او آنها را به حد اعلاء دوست مىداشت
. |
||||
شهريار بسيار کريم و بخشنده بود و اغلب چيزهاى لازم خود را به ديگران مىبخشید. شهريار مدتى معاشرتهاى خود را محدود کرده و تنها با اشخاصى معاشرت مىکرد که جنبه
ٔ
هنر و علم و معنويت و ايمان آنها براى او مشخص بود
. |
||||
شهريار داراى توکلى غيرقابل وصف بود. خداشناسى و معرفت شهريار به خدا و دين در غزلهاى جلوه
ٔ
جانانه ـ مناجات ـ درس محبت ـ ابديت ـ بال همت و عشق و در کوى حيرت آمده است
. |