پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
پنج شنبه 19 خرداد 1390 1:04 PM
مونالیزا معروف، مرموز، محبوب
|
مونالیزا معروفترین و مرموزترین تابلوی نقاشی دنیاست. ظاهرا" لئوناردو داوینچی این تابلو را در اوایل قرن شانزدهم میلادی کشیده اما نمیتوان تاریخ دقیقی را در این خصوص تعیین کرد. خیلیها معتقدند این هنرمند ایتالیایی - که همین روزها سالگرد تولدش هم هست - چنان مونالیزا را مبهم و مرموز کشیده که بعد از گذشت چند قرن، هنوز هم نمیتوان اظهار نظری قطعی در مورد این نقاشی ارائه داد. بر اساس اطلاعات موجود، زنی که در تابلوی مونالیزا به تصویر کشیده شده لیزادل جیوکوندو نام داشته؛ در فلورانس زندگی میکرده و همسر یک تاجر ابریشم ثروتمند بوده است. تحقیقاتی هم که اخیرا" در سال ۲۰۰۵ میلادی توسط دانشگاه هیدلبرگ انجام شده این اطلاعات را تأیید میکند. اما در عین حال بعضیها هم معتقدند که داوینچی تصویر خودش را در این تابلو کشیده است. حامیان این نظریه به برخی مشخصههای غیر زنانه در این نقاشی اشاره کردهاند و معتقدند که علت علاقهی داوینچی به تابلوی مونالیزا نیز این بوده که از خودش را نقاشی کرده بوده است. مونالیزا از لحاظ زیباییشناختی، سوژهی پژوهشهای زیادی بوده است. مدلی که داوینچی در نشاندن مدل در نقاشی مونالیزا به کار گرفته، در آن زمان برای ترسیم پرترهی حضرت مریم کاربرد زیادی داشت. اما زن در تابلوی مونالیزا با تاریک روشنهای خاصی کشیده شده و مدل قرار گرفتن دستهای او هم بسیار خاصی است. ظاهرا" لئوناردو داوینچی در کشیدن مونالیزا از تکنیکی برای مبهم کردن و آمیختن سایهها و رنگها استفاده کرده که براساس آن، گوشهی چشمها و لب مونالیزا حالت خاصی دارد؛ نه غم را میرساند و نه شای را. مونالیزا انگار مستقیما" به تماشاگر این تابلو خیره شده و ابهام مهمترین مشخصهاش است. زن در تابلوی مونالیزا با تاریک روشنهای خاصی کشیده شده و مدل قرار گرفتن دستهای او هم بسیار خاصی است. ظاهرا" لئوناردو داوینچی در کشیدن مونالیزا از تکنیکی برای مبهم کردن و آمیختن سایهها و رنگها استفاده کرده که براساس آن، گوشهی چشمها و لب مونالیزا حالت خاصی دارد؛ نه غم را میرساند و نه شای را. شاید بتوان گفت که مونالیزا تا اواسط قرن نوزدهم میلادی چندان شناخته شده نبود اما در آن زمان، هنرمندان سمبولیست با تمرکز بر ابهام و رمزآلودی مونالیزا، توجه جهانیان را به این تابلو جلب کردند. مونالیزا در عین حال یکی از اولین پرترههایی است که زمینهی پشتاش تخیلی است و صحنهای واقعی در آن نقاشی نشده است. بعضی از کارشناسان با توجه به مشخصههای تابلوی مونالیزا میگویند نباید این کار داوینچی را پرتره به شمار آورد زیرا مشخصههای سنتی پرتره با این نقاشی هماهنگی ندارد. بنا بر این دیدگاه، زن در این نقاشی به شکل زنی ایدهآل و خاص کشیده شده و نباید بر چنین نقاشیای صرفا" نام پرتره گذاشت. ظاهرا" داوینچی کشیدن مونالیزا را در سال ۱۵۰۳ میلادی آغاز کرده؛ ۳ سال روی آن کار کرده و بعد هم مونالیزا را با خودش به فرانسه برده و کار روی آن را ادامه داده است. داوینچی که به دعوت شاه فرانسوای اول به فرانسه رفته بوده نهایتا" مونالیزا را به او میفروشد و در حال حاضر هم این تابلو در موزهی لوور فرانسه نگهداری میشود. البته مونالیزا در زمانهای مختلف در فرانسه هم دستبهدست میگشته و مثلا" ناپلئون بناپارت این تابلوی گرانقیمت را در اتاق خوابش آویزان کرده بوده! در دوران جنگهای فرانسه و پروس در فاصلهی سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۱ نیز مقامات فرانسوی هراس داشتند که بلایی بر سر مونالیزا بیاید و به همین خاطر این تابلو را در مکانی مخفی در فرانسه نگهداری میکردند. اما مونالیزا در قرن بیستم هم اتفاقات زیادی را نیز از سر گذرانده است. این نقاشی در سال ۱۹۱۱ میلادی از موزه لوور دزدیده شد. لوور را به مدت یک هفته تعطیل کردند تا تحقیقات لازم در این خصوص به عمل بیاید و البته افراد زیادی نیز به دزدیدن مونالیزا متهم شدند. یکی از این افراد، گیوم آپولینر شاعر مشهور فرانسوی بود که مدتی قبل از این سرقت، گفته بود موزهی لوور باید با خاک یکسان شود. آپولینر را بازداشت و زندانی کردند و پابلو پیکاسو را نیز در همین راستا تحت بازجویی قرار دارند اما نهایتا" جرمی علیه آنها ثابت نشد. کار چنان بالا گرفته بود که خیلیها فکر میکردند مونالیزا دیگر هرگز پیدا نخواهد شد اما پس از دو سال، این تابلو دوباره به لوور برگشت. این تابلوی نقاشی در واقع بیش از پانصد سال عمر کرده و از سال ۱۹۵۲ میلادی نیز یک کمیسیون بینالمللی برای حفظ و نگهداری از این تابلو تشکیل شده است. ماجرا از این قرار بود که وینچنزو پروگیا یکی از کارکنان ایتالیاییالاصل موزهی لوور بنا بر احساسات ناسیونالیستی خود تصمیم گرفته بود مونالیزا را به ایتالیا برگرداند و به همین خاطر آن را سرقت کرده بود. پروگیا فکر میکرد مونالیزا به ناحق در فرانسه نگهداری میشود و باید به ایتالیا برگردد و در موزهای در این کشور به تماشای عموم گذاشته شود. روایت دیگری هم هست از این که پروگیا دوستی داشته که نسخههای کپی مونالیزا را میفروخته و او بوده که پروگیا را به سرقت مونالیزا ترغیب کرده. به هر صورت، پروگیا به مدت ۲ سال مونالیزا را در آپارتمان خود نگهداری کرد اما بالاخره حوصلهاش سر رفت و روزی مونالیزا را به یک گالری در فلورانس برد تا بفروشد و همانجا بود که لو رفت. بالاخره پس از کش و قوسهای بسیار، مونالیزا را در نقاط مختلف ایتالیا به نمایش گذاشتند و نهایتا" هم در سال ۱۹۱۳ میلادی آن را به فرانسه بازگرداندند. پروگیا هم با وجوود جرم بزرگی که مرتکب شده بود فقط چند ماه آبخنک خورد و اصولا" ایتالیها از حس میهنپرستانهی او در سرقت مونالیزا تقدیر میکردند! در دوران جنگ جهانی دوم نیز نگرانیهای زیادی از بابت نگهداری مونالیزا وجود داشت و به همین خاطر این نقاشی مدتی در موزهی لوور نبود و به جای دیگری منتقل شده بود. جالب اینجاست که تابلویی که از این همه ماجرا جان سالم بدر برده بود دو بار از سوی بازدیدکنندگان عادی هدف قرار گرفت. یک بار در سال ۱۹۵۶ میلادی به قسمت پایینی تابلو اسید پاشیدند و یک بار دیگر هم در همان سال یک مرد جوان بولیویایی با پرتاب سنگ به آن آسیب زد. اما مونالیزا را در نهایت ترمیم کردند و حالا سالم است. این تابلوی نقاشی در واقع بیش از پانصد سال عمر کرده و از سال ۱۹۵۲ میلادی نیز یک کمیسیون بینالمللی برای حفظ و نگهداری از این تابلو تشکیل شده است. با این وجود، ابهام خاصی که در نقاشی مونالیزا وجود دارد، هنوز سر جایش هست. گزارشهایی نیز که اخیرا" منتشر شده نشان میدهد با وجود معروفیت و التبه مرموز بودن مونالیزا، توریستهایی که برای دیدن موزهی لوور به فرانسه میروند به طور متوسط فقط ۱۵ ثانیه صرف دیدن مونالیزا میکنند! پس نباید انتظار داشت راز مونالیزا هم این وسط کشف شود. |
نویسنده: فرزانه سالمی منبع: مجلهی ایراندخت |