پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
چهارشنبه 18 خرداد 1390 5:55 PM
مجید عقیلی
متولد ۱۳۴۱ اصفهان
فارغ التحصیل رشته نقاشی از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در سال ۱۳۶۱
از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸:مشارکت و برپایی بیش از ده نمایشگاه جمعی و انفرادی در ایران
از سال ۱۳۶۹ تا کنون :عضو خانه هنرمندان پاریس،برپایی شش نمایشگاه انفرادی و شرکت در پنج نمایشگاه جمعی در فرانسه.
اصالت هنر در پاسخی است که هنرمند به درونیات خود می دهد و مخاطب را به مشارکت در آن فرا می خواند. اعتبار آن نیز به مهارتی است که در بیان درونیات به کار رفته است . این اصالت و اعتبار آسان است که هنرمند را از دیگران متمایز می کند.
هیچ مهارتی اگر دریافت ذهنی عمیقی پشتوانه ی آن نباشد ، نمی تواند به خلق یک اثر هنری ماندگار بینجامد . دریافت های ذهنی هم فقط می تواند به صورت اثر هنری تعین یابد که زبان گویا و شیوه بیان خاص خود را بیابد . بنابراین ، اثر هنری در تلاقیگاه ذهن و زبان است که متولد می شود .
« رنگمایه های پاریس » آثار آبرنگ و لیتو گرافی مجید عقیلی ،آثاری است که در چنین تلاقیگاهی متولد شده است :یک کوچه خالی ،یک پیاده رو /یک پلکان ،یک خیابان بی عابر /یک واگن برقی ، یک دیوار/یک اتاق خالی ، یک پنجره /یک میز چرخدار ،یک صندلی /یک لکه آفتاب ،یک سایه مه آلود/...هر کدام با فرمهای هندسی ساده شده ،سایه روشن های ملایم ،ترکیب محدود رنگها با غلبه خاکستری ،فضا های عموما بسته با روزنهایی به بیرون،فرمها و فیگورهایی که تا مرز انتزاع ساده شده اند بی اینکه حس وحال خود را از دست بدهند ، فضاهای خالی که سکوتی خاکستری و خلوتی مه آلود را نشان می دهد ،...همه و همه بستری مناسب را برای طغیان تخیل مخاطب -و از این راه مشارکت مخاطب در معنا بخشی به اثر هنری - فراهم می آورد که نقاشی مدرن را از نگارگری قدیم متمایز می کند .
در «رنگمایه ها »ی مجید عقیلی نه از آشنایی زداییهای معمول و ساختار شکنی های مد روز و بازی های به اصطلاح پست مدرنیستی خبری هست ،نه از صنعتگری ها و آذین بندی های سنتی .این نقاشی ها درست در جایی قرار دارد که به آن میگوییم «نقاشی مدرن».از این رو گاهی آثار نقاشی مدرن دهه های نخست فرن بیستم میلادی را به یاد می آورد.آثاری که با پرهیز ار جزءنگاری نا ضرور ،به سمت نقاشی انتزاعی میل میکند.اما در آستانه آن متوقف می شود .آثاری که هنرمندانی چون موندریان و ادوارد هوپر امریکایی را به یاد می آوردو آن نگرش تجسمی مدرنی را که گرچه از هرگونه زیور و زینتی پیراسته است ،اما آن قدر انتزاعی نیست که از حال و فضا و احساسات درونی هنرمند بی بهره باشد.
سادکی و بی پیرایگیاین نقاشی ها از آن نوع سادگی خام دستانه یی نیست که به بهانه نو آوری ،ناتوانی فنی و کمبود مهارت های نگارگر را بپوشاند .این نوع سادگی است که از کوران پیچیدگی ها و دست ورزهای بسیار گذشته و به آن شیوه ی کم یابی رسیده است که با اصطلاح قدیمی «سهل و ممتنع»نامیده می شود.شیوه یی که در آن فقط با چند لکه رنگ و یک ترکیب هندسی ساده شده تا مرز اانتزاع ،فضایی خلوت و پرازاحساس تصویر می شود که مخاطب را به مکث و تامل وا می دارد.
به این ترتیب،مخاطب واقعی این آثار نمیتواند به سرعت از برابر تابلوها بگذرد و احتمالا حظ بصری ببرد.او باید در برار تابلوها بایستید و در معنا بخشی به آنچه می بیند شرکت کند.با چنین مشارکتی است که اصالت و اعتبار اثر هنر دریافت ،و نقاشی به اثری ماندگار تبدیل می شود.