پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
چهارشنبه 18 خرداد 1390 5:49 PM
لوسین فروید، هنرمند گریزان از کارهای انقلابی
|
لوسین فروید در دسامبر سال ۱۹۲۲ در برلین متولد شد. پدرش ارنست، معمار و جوانترین پسر زیگموند روانشناس بود. خانواده فروید در ۱۹۳۳ به انگلستان مهاجرت کردند و در ۱۹۳۹ تابعیت آنجا را پذیرفتند. او مدتی کوتاه در مدرسه هنرهای لندن و سپس برای موفقیت بیشتر در مدرسه نقاشی و طراحی آنجلیای شرقی واقع در ددهام تحصیل کرد. اولین نمایشگاه انفرادیاش در سال ۱۹۴۴ در گالری لفور برپا شد. تابستان ۱۹۴۶ پیش از سفر به یونان و ایتالیا، برای چندماهی به پاریس رفت و از آن موقع تا به حال در لندن کار و زندگی کرده است. نخستین علاقه او به نقاشی بود و او بهعنوان یک هنرمند همه وقتش را کار میکرد. تخصصش نقاشی فیگوراتیو و کار بر روی سوژههایی است که اغلب در نمایی نزدیک مشاهده میشوند. آثار او نقاشیهای دقیقی از آناتومی انسان و توجه به جسمانیت را نشان میدهند؛ عناصری که کارشناسان را به «رئالیست»خواندن وی کشانده است. زمانی که موج آوانگاردیسم و انتزاعگرایی تمامی اروپا و آمریکا را فرا گرفته بود، لوسین فروید در آتلیهاش مشغول بازنمایی دقیق مدلهایش بود. او یکی از معدود هنرمندان معاصر بود که از کارهای انقلابی گریزان بود. هنرمندانی که با جدیت تمام به مسایل اصلی هنر خویش پرداختند و هر گونه پیوندی را با جنبشهای مد روز گسیختند. آثار اولیه او با بهکار بردن رنگهای رقیق، افراد و گیاهان را در همنشینی غیرمعمولی نشان میدهند و بسیار دقیق و باوسواس نقاشی شدهاند. بنابراین حتا گاهی او را «سوپر رئالیست» وصف کردهاند. اما فردیت و عمق آثارش همیشه او را از رسوم متعادل هنر فیگوراتیو بریتانیایی پس از جنگ جهانی دوم، جدا کرده است. فروید در سالهای پس از دهههای ۱۹۵۰، کشیدن فیگورهای خود را آغاز کرد. شیوه رنگزنی غلیظی که او در این سالها بسط داد، نشان میدهد که بیش از آنکه نقاشی را ابزاری برای سیاحت در روانشناسی سوژه موردنظر بداند، به ظرفیتهای اکسپرسیونیستی رنگ و نقاشی علاقهمند است. در کارهای اخیر، لمس و درک او وسیعتر شده و رنگها نوعاً گنگ و خفه شدهاند. از ۱۹۵۱ که برای نقاشی معروفش «درون پادینگتون» جایزه بهترین نقاشی را از فستیوال نقاشی بریتانیا دریافت کرد، تا به حال شهرت و اعتبار عجیبی بهعنوان یکی از قدرتمندترین نقاشان فیگوراتیو معاصر به دست آورده است. لوسین فروید در مدرسه هنرهای عالی دانشگاه لندن نیز بهعنوان استاد ناظر خدمت کرده است. سوژههای او غالباً افراد حاضر در زندگی او هستند: دوستان، خانواده، مریدان، علاقهمندان و کودکان، همانطور که خودش گفته: «موضوع اصلی ریشه در زندگی شخصی دارد که در واقع با امید، خاطره، نفسانیت و وابستگی پیوند میخورد». اکثر نقاشیهای فروید، تنها پیکر مدلهایی را نشان میدهند که گاهی اوقات روی کف اتاق یا روی یک تختخواب دراز کشیدهاند. اما بعضی اوقات نیز مدل با چیز دیگری همنشین شده است، مانند «دختر با سگ سفید» و «مرد عریان با موش». انسانهایی که فروید به تداوم در تبیین لایههای وجودشان احاطه دارد، معمولاً در بند جسمانیت نشان داده میشوند. کسانی که علیرغم کمبودها و نارساییهای درونی یا بیرونی، به فراتر از کرباس بوم خوانده میشوند. فروید شاید در این سبک ملموسترین واقعیتهای حیات خود را، نه در قالب دریافتهای زودگذر درونی یا نظراندازیهای عجیب دیداری، بلکه با روایتی بنیادی افشا میکند. بالتوس را نیز در به تصویر کشیدن اعماق درونی انسان، میتوان با فروید مقایسه کرد، هرچند فروید به خاطر زاویه دید شخصیاش هیچگاه با او و بیکن کاملاً همخون نمیشود. نقاشیهای او در گالری تیت لندن از «دختری با گلهای رز(۱۹۴۸)» آغاز شدهاند و شامل مجموعه پرترههای خارقالعادهای از مادرش و پرترههایی از جان مینتون و میشل اندرو هستند. نقاشیهای جوانی او با نقاشیهای دوران بلوغ و کمال هنریاش فرق دارند و البته هر یک به سبک خود، قابل تجلیلاند. گالری ملی استرالیا برای تابلوی «بعد از سزان» او که به خاطر شکل غیرعادیاش جالب توجه است، بیش از هفت میلیون دلار پرداخته است. فروید یکی از مشهورترین هنرمندان انگلیسی است که در سبک سنتی بازنمودی کار میکند. سال ۱۹۸۹ او در فهرست نهایی جایزه ترنر قرار گرفته بود. پرترههای فروید معمولاً فرد نشستهای را نشان میدهد که گاه لمیده و برهنه بر روی زمین یا تختخواب و گاهی در تقابل با موضوعات دیگر هستند. مثل "دختر با سگ سفید" و "مرد برهنه با موش". سوژههای فروید اکثراً آدمهای زندگی خود او هستند، مثل دوستان، خانواده، رفقای نقاش او، معشوقهها و بچههایش. به گفته خود وی، "موضوع و سوژه، یک بیوگرافی از خویشتن است که تماماً با امید و خاطره و عطش خویشتن و درگیری شخصی سر و کار دارد". او ادامه میدهد: "من مردم را نقاشی میکنم، نه به خاطر اینکه چطور به نظر میرسند، نه دقیقاً همانطور که هستند، بلکه به نحوی که حضور دارند". در سال ۱۹۵۱ اثر فروید به نام "Interior at Paddington" در فستیوال بریتانیا برنده جایزه شد. در پی آن بهعنوان یکی از قدرتمندترین نقاشان فیگوراتیو دنیا شناخته شد. فروید میگوید: "اگر کسانی را که نقاشی میکنید، نشناسید، نقاشی شما مثل یک کتاب سفری دم دستی میشود". منتقدان تمایل دارند کار او را زیر ذرهبین روانکاوی بررسی کنند. بعضی نیز ادعا میکنند که نقاشیهای او فرجام سوژه روانکاوانه را بیان میکنند. با این حال فروید نقادی را به اندازه «صدایی که بازیکنان تنیس هنگام ضربه زدن از خود در میآورند» بیطرفانه میداند. |