پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
سه شنبه 17 خرداد 1390 7:15 PM
ریموند پتیبون
|
در میان هنرمندانی كه در دودههی اخیر در عرصهی جهانی مطرح شدهاند، تنها تعداد محدودی، طراحی را به عنوان ابزار بیانی خویش برگزیدهاند، كه در این میان شاید بتوان گفت ریموند پتیبون شاخصترین آنهاست. هنرمندی كه آثار طراحی وی در سالهای اخیر شهرت بسیاری را برایش به ارمغان آورده است. غالب طراحیهای پتیبون با استفاده از مركب سیاه و به ندرت با اندكی اشارات رنگی بهوجود آمدهاند و به فرهنگ و جامعهی آمریكا بهطور كلی و جامعهی جنوب كالیفرنیا محل كار و زندگی وی، به صورت اخص میپردازند. تنوع موضوعی و تعداد این آثار قابل توجه هستند. موضوعاتی از قبیل تصاویر برگرفته از مجلات و چهرههای سرشناس دنیای رسانهها از جنایتكارانی مانند چارلز منسون گرفته تا ریگان و نیكسون و كندی، شخصیتهای انیمیشن، گروههای پانك و هیپی و ورزشكاران، بهخصوص بازیكنان بیسبال، تنوع قابل ملاحظهای كه كمتر نشانهای تصویری خارج از فرهنگ آمریكایی بهآن راه پیدا میكند. نحوهی اجرای آثار و طرز استفادهی او از قلممو و مركب، غالب اوقات تحت تاثیر كمیكهای زیرزمینی، كاریكاتورهای سیاسی مجلات و فیلمهای نوار است كه با اجرای آزادتر در جهت تخریب موضوع اثر پیش میرود و این تخریب، تلخی و گزندگی آثار پتیبون را دوچندان میكند. وی در آغاز زندگی حرفهأیاش بهعنوان هنرمند علاقهمند به «ادوارد هاپر»، «رجینالد مارش»، همهی نقاشان «AshCan School» و همچنین نقاشیهای آخر «فیلیپ گاستون» بوده است كه تاثیر این نقاشان را بهخصوص در نوع نگاهشان به جامعهی آمریكا را در آثارش میتوان ملاحظه كرد. علاوه بر آن به آثار «بلیك»، «گویا» و «اتودیكس» هم در كارهای وی غالباً مورد اشاره قرار میگیرد. در میان انبوه موضوعات مختلفی كه برای كشیدن انتخاب میكند قهرمانان مشخصی را در طول سالها تكرار كرده كه خود یكی از وجوه مشخصهی آثارش شده است. مانند شخصیتهای انیمیشنهای دههی ۶۰ و بازیكنان بیسبال خصوصاً شخصیت انیمیشنهای خمیری گامبی كه به دلیل اجرای مركبی از لطافت آن كاسته و بیشتر تبدیل به كاراكتری جدی و گزنده شده است. گامبی كه یك شخصیت محبوب هیپیها در دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی بود گونهای خودنگاره یا خود دیگر برای هنرمند است. اینكه گامبی در بعضی اپیزودهای سریال، در زمان حركت میكند و با شخصیتهای تاریخی وارد پرسش و پاسخ میشود سرآغازی برای طراحیهایی است كه در آنها پتیبون با قرار دادن خود بهجای این كاراكتر ناراحتی خود را از سطحی بودن فرهنگ عامهی آمریكاییها بیان میكند. مانند جایی در طراحیها كه گامبی در حالی كه همراه با یك زنی كه گویی از یك آگهی تبلیغاتی است میگوید: «ما هر دو از عاشقان مارسل پروست كبیر هستیم.» طنزی گزنده كه توسط یكی از قهرمانان آثارش یعنی شخصیت انیمیشن خمیری كه در سطحی بودن، دست كمی از فرهنگ نقد شده ندارد بیان میشود. در مورد این قهرمانان در مصاحبه با Art ۲۱ میگوید: «من وقتی دربارهی قهرمان حرف میزنم منظورم همان شخصیت معمولی كه از قهرمانان در نظرمان میآید و همراه با ترس و احترام و ستایش است نیست. یك احترام درونی باید بین قهرمان و طرفدارانش ایجاد شود. من برای گامبی احترام خاصی قائلم و معتقدم هر كسی باید شخصیتهای انیمیشن را با رئیسجمهور مقایسه كند. گامبی یا هر كس دیگر فرقی ندارد، آنچه كه واقعاً كارتون است ریاست جمهوری است و این كاراكترها شخصیتهای بزرگ و عالی هستند. من دوست دارم آثاری را بهوجود آورم كه «گامبی» یا «واووم» یا «فیلیكسِ گربه» و هر كاراكتر دیگری بهنظر من شخصی قابل احترام بیاید و مخاطبین آثار به صحبتهای آنها توجه كنند.» ویژگی دیگر طراحیهای پتیبون استفاده از متن در طراحیهایش میباشد كه شاید ریشه در آرزوی نویسنده شدن وی در دوران تحصیل در دانشگاه است. نوشتههایی كه او در طراحیهایش استفاده میكند مانند شخصیتهایی كه طراحی میكند، از هر منبعی بدون در نظر گرفتن اهمیت هنری یا میزان شهرت متن یا نویسنده است. نقل قولهایی از آثار هنری «جیمز»، «میكی اسپیلین»، «مارسل پرست»، «ویلیام بلیك»، «ساموئل بكت» و .... حتی جملات نوشته شده در آگهی مجلات. جملهای مانند: «برای مردان صلح، برای مردان جنگ و برای مردانی كه هر دو را خسته كننده مییابند.» كه در یكی از آثارش دیده میشود در اصل متعلق به یك آگهی مربوط به لباس زیر مردانه در مجلهای انگلیسی مربوط به دههی ۴۰ است گاهی نیز این متنها را خودش مینویسد. اینكه نویسنده كیست چندان اهمیتی ندارد. در حقیقت برای پتیبون همهی كتابها تبدیل به یك كتاب میشوند كتابی كه از آن جملهای بدون توجه به بسترش در طراحی استفاده میشود. «بلند مانند یك رمان روسی» نوشتهای غریب از یك طراحی كه اگر با گفتهی هنرمند، آنجا كه میگوید: «من فكر میكنم كه نویسندگان حتی بهترینشان بیش از آنچه كه لازم است مینویسند» همراه شود دلیل تغییر مسیر وی را از نویسندگی به هنری تجسمی مركب نوشته و تصویر بهتر درك میشود. این نوشتهها كه گاهی ارتباطی با تصاویر نیز ندارند از نظر پتیبون دارای اهمیتی برابر با خود طراحی میباشند. اگر چه آثار این هنرمند بهندرت بدون متن هستند و از این لحاظ وابسته به ادبیات میباشند، اما مخاطب را چندان به ادبیات نزدیك نمیكنند، بلكه بیشتر سبب ایجاد طنزی سیاه و تلخ میشوند كه بیش از آنكه مستقیم و سرراست باشد ناشی از ابهام و حالت هذیانگونهی اثر است. گویی این اثر، نماهایی از فیلمهایی هستند كه وجود خارجی ندارند. نماهایی كه بهنوعی زیرزمینی و نمایانگر وجه تاریك رویای آمریكایی هستند. وی در مصاحبهای میگوید: «من فكر میكنم زندگی یك طراحی به این است كه شما را همیشه در حالت تعلیق و ابهام نگه دارد. طراحی مانند سریالی است كه هر روز و هر روز روی كاغذ ادامه می یابد.» ریموند پتیبون در سال ۱۹۵۷ در توسكان آریزونا بهدنیا آمد، در كالج شروع به كشیدن آثار گرافیكی سیاسی كرد. در سال ۱۹۷۷ از دانشگاه UCLA مدرك اقتصاد گرفت. پس از مدت كوتاهی كار كردن بهعنوان دبیر ریاضی دبیرستان كار خویش را رها كرده و تمام وقت به كار هنری پرداخت. اولین آثار هنری وی كارهای گرافیكی برای محصولات موسیقی گروه برادرش گریك بهنام Black Flag بود كه مدتی هم بهعنوان نوازندهی گیتار باس با این گروه همكاری میكرد. این آثار گرافیكی سبب شناخته شدن وی در بین گروههای پانك و راك لوسآنجلس شد. در این دوران، آثارش را در گالریهای كوچك یا فروشگاههای موسیقی بهنمایش میگذاشت. در دههی ۷۰ مجموعههایی از آثار گرافیكی خود را با تیراژ محدود ۴۰ تا ۷۵ نسخهای بهصورت كتابچههای كوچك با عناوینی مانند «ترسهای یك باكره» یا «زبان افكار رمانتیك» با دستگاه استنسیل چاپ كرد. در اواخر دههی ۸۰ و دههی ۹۰ زبان هنری خود را با اجرای اینستالیشنهایی شامل طراحیهایی كه مستقیماً بر روی دیوار اجرا می شدند و كولاژهایی از طراحی همچنین ویدئو انیمیشن گسترش داد. او در Hernosa Beach كالیفرنیا زندگی میكند. از نمایشگاههای وی میتوان به نمایش در موزهی هنرهای معاصر لوسآنجلس سال ۱۹۹۸، داكومنتای نهم در كاسل آلمان سال ۲۰۰۲، موزهی هنرهای معاصر بارسلون اسپانیا سال ۲۰۰۲، Blondeau Fine Art Services در ژنو، سوییس سال ۲۰۰۳، بیینال ویتنی در موزه هنر ویتنی در نیویورك سال ۲۰۰۴، موزهی هنرهای معاصر در برلین آلمان سال ۲۰۰۵ اشاره كرد. |
نویسنده : آرش صداقت کیش منابع ۱-The Underbelly Artist, New York times, Michael Kimmelman, October,۹, ۲۰۰۵ ۲- http://www.art۲۱.com/ ۳- wwwZwirnergallery.com ۴- New York times, Ken Johnson, January,۲۸,۲۰۰۵ ۵- Art At The Turn Of The H. Millennium, Taschen, ۱۹۹۹ |
دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس |