پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
سه شنبه 17 خرداد 1390 6:42 PM
رامبراند
|
آیا رامبراند میدانست چه هنرمند گرانمایهای است؟ فروتنی هیچگاه خصیصهی برجستهی او نبود، ولی آن زمان كه می خواست امضای خویش را در پای تابلوهای نخستین بگذارد، مثلاً بر پای تابلو سنگسار كردن استیون قدیس كه آن را بعد از فراغت از هنرآموزی در كارگاه پییترلاستمن پرداخته بود، به شیوهای فروتنانه و دور از هر گونه خودنمایی فقط حرف "R." را بهعنوان امضا نهاد. گاه به گاه بر امضای تابلوهایی كه در طول سال ۱۶۲۶ ساخته بود حرف "f." را نیز میافزود. این نخستین حرف كلمهی لاتینی "fecit" است كه چنین معنا میدهد: "او این اثر را ساخته است" چنانكه گویی با اینكار میخواست آثار خود را از سایر تابلوهایی كه در دنیای كوچك هنرآموزان لاستمن پرداخته شده بود متمایز و مشخص سازد. لكن آنزمان كه به لیدن بازگشت و در آنجا مستقر شد، در صدد برآمد تا در شناساندن خود و هنرش گامی پیشتر بردارد. از این رو تابلوهایش را یكی پس از دیگری با دو حرف "RH" امضا میكرد كه نشانهی رامبراند هارمنسون، یعنی رامبراند پسر هارمن بود. هنرمند میخواست با این تغییر امضا به همگان بفهماند كه دیگر یك هنرآموز ساده نیست بلكه مرحلهی هنرآموزی را به پایان رسانده و به صورت هنرمند نوجوانی درآمده كه به زادگاه خویش بازگشته است تا به خلق تابلوهایی مشغول شود. در این دوره، بهعنوان مثال، تابلو «طوبیت و آنا» را به شیوهی جدید امضا كرد. باز در سال ۱۶۲۷، یعنی زمانی كه روانهی دنیای بزرگتری فراسوی همسایگان و شهر زادگاهش شد، آغاز آن نهاد كه خود را با هویت "RL."به نشانهی رامبراند، اهل لیدن، بشناساند. او، از این پس، در حالی كه به امید دریافت سفارش نقاشی از لاهه بود، تابلوهای خود را بدین گونه امضا كرد. ولی بار دیگر، شاید به سبب آنكه موفق نشده بود از لاهه سفارشهایی بستاند، یا از آن جهت كه باز دلش میخواست خود را همچون پسر پدرش بشناساند، در اواخر سال ۱۶۲۹ امضایش را تغییر میدهد و تابلوهایش را چنین امضا میكند: "RHL." كه نشانگر رامبراند فرزند هارمن اهل لیدن است. رامبراند این طرز امضای جدید را با خود به آمستردام برد و نخستین تابلوهای چهرهنگاریش یعنی چهرهنگاریهایی از نیكلاس روتس، مارتن لوتن، و یك منشی جوان در پشت میز كارش را به شیوهی جدید امضا كرد تا به همگان بفهماند هنرمند جوانی است كه بهتازگی از لیدن به آمستردام آمده است. لیكن دراوایل سال ۱۶۳۲ بهنظر رامبراند چنین میآید كه امضای او فقط نشان دهندهی شهر كوچك زادگاهش است و، بنابراین، امضای جدیدی اختیار میكند كه فراتر از پسر هارمن یا از اهالی شهر لیدن باشد، امضایی كه بتواند معرف وسعت بیشتری از نظر جغرافیایی بشود. از این روست كه تابلوهایی از رامبراند از این زمان به بعد با امضای "RHL VanRijn" مشخص میگردد، و با این امضا كه به معنای رامبراند فرزند هارمن اهل لیدن از منطقهی راین است، رامبراند هویت خویش را به رود راین كه در منطقهی وسیعی از اروپا، و از جمله در هلند، كشور زاذگاهش، جریان دارد مرتبط میسازد. آنگاه كه چندماهی از سال ۱۶۳۲ سرمیآید، با آماده شدن تابلو درس تشریح دكتر تولپ برای نخستین بار شاهد امضای كاملاً جدید و بیسابقهای از رامبراند میشویم، امضایی كه از این پس تا پایان عمر تابلوهای هنرمند را مشخص و متمایز میسازد، امضایی كه بهنظر غیرعادی میآید زیرا فقط نام اول هنرمند را مینمایاند . در هلند، این امضا بدعتی فوقالعاده و كاملاً بیسابقه بود، چون هیچ هنرمند هلندی نام اول خویش را بهعنوان امضا در پای تابلوهایش نمینهاد. جملگی نقاشان هلند، بهعنوان رعایت سنتی دیرینه، نامخانوادگی خویش را در امضای آثارشان بهكار میبرند و گاهی هم نام كوچك خویش یا علامت اختصاری این نام كوچك را پیش از نامخانوادگی میگنجانیدند. راستی رامبراند این اندیشهی امضا با نام نخستین خویش را از چه منبعی الهام گرفته بود، تنها نقاشانی كه تابلوهایشان را فقط با نام نخستین خویش امضا میكردند استادان بزرگ و طراز اول ایتالیایی نظیر میكلانژ و لئوناردو داوینچی بودند، بدین ترتیب با امضای "Rambrandt." در پای تابلو درس تشریح دكتر تولپ رامبراند خود را بهعنوان هنرمندی طراز اول و در سطح اروپا معرفی میكند. این گستاخانهترین ادعایی بود كه او میتوانست اندیشهی مطرح كردن آن را به ذهن خود راه دهد. |