پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
سه شنبه 17 خرداد 1390 4:52 PM
تیم گاردنر «TIM GARDNER»
|
آبرنگ سالیانی طولانی به عنوان وسیلهای مورد علاقه نقاشان آماتور (نقاشان روزهای تعطیل) در نظر گرفته میشد. هنوز هم افراد طبقه متوسط و بالاتر كه اندكی آموزش هنری دیدهاند به آن به دیدهی یك فعالیت تفریحی- هنری نگاه میكنند و به آن میپردازند. موضوع موردعلاقه این نقاشان غیر حرفهای شامل مناظر زیبای كارت پستالی اما از نظر بصری ساده، پرترههای افراد زیبا و شیكپوش و طبیعت بیجانهای سرشار از گلهای رنگارنگ و دیگر عناصر خوشایند میباشد. دقتی كه این نوع نقاشی در هنگام كار میطلبد به نوعی تضمین كننده این سنت تصویری است. در پرتو وظایف جزئی و پرزحمت و سریعی كه نقاش هنگام اجرا باید با تمام حواس به آنها بپردازد، تصور، خیالپردازی و تفكر رنگ میبازند. به همین دلایل است كه در دو سه قرن گذشته آبرنگ همیشه دارای جایگاه پایینی در بین مدیومهای مورد استفاده نقاشان بوده است و بیشتر به عنوان وسیلهای مترادف با تمرینی بیهدف و پریشان در نظر گرفته میشده است. تیم گاردنر جدیت هنری از طرفی و وجوه مردانگی مدلهایش را از سوی دیگر به دنیای این گونه از نقاشی آبرنگ وارد كرده است. نقاشیهای كوچك وی كه از عكسهای برادرانش در سفرهای آخر هفته و تعطیلات دیگر به عنوان منبع استفاده میكنند، نمایشگر لحظاتی به ظاهر شاد و سرشار از فعالیتهای ورزشی و استراحت در سواحل از جمله سواحل هاوایی همراه با مصرف زیاد آبجو، گاهی نیز صرفاً استراحت در منزل هستند. از ابتدای قرن بیستم نقاشان به استفاده از مدیومها و ابزارهای جدید روی آوردند و مخصوصاً در انتهای این قرن نقاشان چندی نیز به آبرنگ نگاهی دوباره كردند (از جمله مارلین دوما و در دورههایی كلمنته) اما روش آنها بیشتر در ادامه نقاشی هنری بود و برخلاف گاردنر اشارهای به نقاشیهایی با موضوع زیبا از نقاشان آماتور را در خود نداشت. نكته دیگری كه گاردنر را در این میان شاخص میسازد تمركز وی بر استفاده از این وسیله است. از طرفی دیگر عكسهای خانوادگی نیز موضوع نقاشی بوده اما هیچگاه این چنین متمركز بر مردان یك خانواده برای مدتی طولانی توسط هنرمندان به كار گرفته نشده است، گاهی برخلاف وی دیگر هنرمندان (مانند چاك كلوز) از عكسهایی كه خودشان تهیه میكردند، استفاده كردهاند یا مانند Enoc Perez دنیای زنان حاضر در مهمانیها را نشانه رفتهاند. نقاش اخیر با استفاده از عنوانهایی كه بر آثار خود قرار میدهد ابهامی نیز به اثر خود میافزاید كه در آبرنگهای گاردنر نشانی از آن دیده نمیشود. دنیایی كه گاردنر به آن وارد شده و ما را نیز به تماشای آن دعوت میكند دنیای جوانان سفیدپوست، مذكر، علاقهمند به جنس مخالف و از طبقه متوسط به بالا با تأكید بر زمانهایی كه آنها صرف تفریحات متناسب با طبقه اجتماعی خود میكنند، است. فاصلهای كه هنرمند از موضوع میگیرد و بدون نظر تنها از دریچه دوربین برادرانش به دنیای آنها نگه میكند و دورنمایی كه از یك زندگی خوب آمریكایی نشان میدهد. آثار وی را اكثر آثار پیشرو این روزها كه دارای ویژگیهای اجتماعی و سیاسی هستند، جدا میسازند و صرفاً اشاراتی گنگ و مبهم را بر میانگیزانند. این تفریحات مردانه هنگامی كه از فرم عكسهای خانوادگی تبدیل به تصاویری رسمی میشوند و در محیطهای جدی نمایش آثار هنری به نمایش در میآیند به نحوی غیر معمول ظریف و شكننده به نظر میآیند. شكنندگی و ظرافت این نقاشیها افكاری عمیق و دوسویه را در رابطه با هویت مردانه ایجاد میكند. لطافت آبرنگ و اندازههای كوچك آثار اشاراتی به بسته بودن نگاه مردانه دارد و آن را تا حد موضوعات سنتی آبرنگ كه زیبا، اما بیمحتوا هستند، تقلیل میدهد. مناظری كه توسط این هنرمند نقاشی شدهاند، نشان میدهند كه چگونه منظرهپردازی از هنر عامیانه تأثیر گرفته و در عین حال به آن شكل میدهد. این منظرهها كه سلیقه عامه را نشان میدهند، یادآور فیلمهای مشهوری مانند آوای موسیقی یا هایدی هستند و میتوان آنها را باز مانده زمانی دانست كه عكاسی تلاش میكرد همچون نقاشی به منظره بپردازد. تیم گاردنر متولد ۱۹۷۳ در شهر ایووا آمریكا است و محل زندگی و كار وی لسآنجلس است. در سال ۱۹۹۶ از دانشگاه Manitaba كانادا، لیسانس و در سال ۱۹۹۹ از دانشگاه كلمبیا فوقلیسانس هنر دریافت كرده است. از نمایشگاه مهم انفرادی وی میتوان به نمایشگاه در موزه هنرهای مدرن- لندن- سال ۲۰۰۳، گالری ۳۰۳- نیویورك سال ۲۰۰۱، Calleria LL Capricorno- ونیز- ایتالیا سال ۲۰۰۱ و از نمایشگاههای گروهی به نمایشگاهی در دانشگاه هاروارد- كمبریج سال ۲۰۰۲، نمایشگاهی در Basel- سویس سال ۲۰۰۲ اشاره كرد. |
منابع: ۱- VITAMIN D, Phaidon,۲۰۰۵ ۲- Cream ۳, Phaidon, ۲۰۰۳ ۳- "Dear painter, paint Me; , Cemtre pompidou, ۲۰۰۳ مترجم : آرش صداقت کیش |