پاسخ به:مجله هنر / نقاشی
دوشنبه 16 خرداد 1390 2:42 PM
آقا لطف علی را بیشتر از شعرش میشناسم
|
هر باغبان كه گل به سوی برزن آورد شیراز را دوباره به یاد من آورد آن وقتها، دوران تحصیلات ابتدایی در كتابهای درسی مان نام دكتر صورتگر شیرازی زیر شعر خیال برانگیز بالا چاپ شده بود و من یادم است كه نام «صورتگر» برایم جالب بود. در حلقه ایشان مكرر نام لطف علی صورتگر شیرازی را میشنیدم و صد البته ارتباط ایشان با نوعی خاص از نقاشی كه سراسر لطافت بود و طنازی، نقاشی گل مرغ، زیبا و خیالانگیز و در برخی مواقع سبك سر و شهلا. آقا لطف علی نقاش آبرنگساز شیرازی در سال ۱۲۱۷ یا ۱۲۲۲ و یا ۱۲۲۳ هجری قمری در شیراز به د نیا آمد. شصت وپنج یا شصت و شش سال عمر كرد و در ۱۲۸۸ درگذشت و در گورستان امام شهر شیراز، پشت چارطاقی مشیر به خاك سپرده شد. مردی نكو روی و بلند قامت بود. با كوكب خانم دختر معینالدین آصف ازدواج كرد و صاحب دو دختر و سه پسر شد. پسر ارشدش محمدعلی خان ملقب به مسعودالملك بود و پسر دومش حیدرعلی خان، و پسر سومش در كهنسالی او به دنیا آمد. از جوانی به فراگیری نقاشی پرداخت و استادش محمدحسن شیرازی نقاش گل و پرنده بود. مدتی را درتهران بهسر برد و مقیم ماند و سفری هم به قفقاز و گرجستان كرد. در سالهای فعال عمرش تعداد قابل توجهی نقاشی آبرنگ گلها و پرندهها و نیز تعداد زیادی جلد كتاب و قلمدان و قاب آئینه نقاشی كرد كه در مجموعهها و موزههای مختلف پراكندهاند. نقاشیهای متعددی هم از صورت زنان و مردان با آبرنگ ساخت. تصدی و سرپرستی نقاشیهای دیواری شاهنشین منزل میرزا محمد قوام الدوله در سرچشمه را به عهده گرفت و طراحی و بعضی از نقاشیهای آن را شخصاً انجام داد. مهمترین مجموعهی كار او را در كتاب شاهنامهی داوری میشود سراغ گرفت كه پنجاهوپنج نقاشی مجلسی مفصل از داستانهای شاهنامه فردوسی است و بین سالهای ۱۲۷۳ تا ۱۲۸۰ هجری قمری كار شدهاند. دیگر آثار او تاریخهایی میان سال ۱۲۵۱ تا ۱۲۸۸ هجری قمری را دارند. وضعیت معیشتی او، به شهادت مطالبی كه پای نقاشیهایش نوشته است، چندان رضایتبخش نبوده و هرچند كه از نقاشان مهم عصر خود بود، به مرتبت و پاداش فراخوری كه توقع داشت، نرسید. این خلاصه، عمدهی مطالبی است كه دربارهی زندگی یكی از مهمترین نقاشان قرن سیزدهم ایران میدانیم، كه برای درك چند و چون زندگانی او و بازسازی پس زمینهی كارهایش كمك چندانی نمیكند. هر چند همین مقدار اندك هم میتواند تصویری كلی از زندگی ساده و بیادعای هنرمندان آن دوران را ترسیم كند.(۱) در جمع هنرمندان ایرانی از دیرباز نقاشان در مقامهایی پائینتر از ادبا و شاعران جای داشتهاند و شاید هم به خاطر آثارشان كه در كتابخانهی بزرگان خاك میخورده و همه مردمان را به آن دسترسی نبوده است. در انزوا و پستو بودن آثار نقاشان ایرانی ریشه در كاربرد و محل اجرای آثارشان داشته؛ یعنی كتاب، رابطه كتابت و نقاشی از دیرباز در ایران وجود داشته و نسخههای مصور كه بسیار با ارزش بودهاند، فقط مخصوص شاهان و بزرگان بوده و چه بسا كتاب مصوری كه بیش از ۳۰ سال مصروف ساختنش شده است، سختی دسترسی به این آثار باعث شده تا عموم آن را نبینند، حبس این آثار بهدلیل یگانه بودن و ارزش آنها است؛ همان ماجرای قدیمی حبس بلبل در قفس، به جرم زیبایی و خوش خوان بودن. لطف علی صورتگر شیرازی نیز بلبلانی دارد به غایت زیبا و همه در حال چرت زدن و بهخواب رفتن، به نظر میرسد در لابهلای این گلهای هزار رنگ و نقش، فرصتی را طلب میكنند برای آسودن، شاید لحظاتی كه از نقاش دریغ شده! تمثیل: گویند بخواب تا بهخوابش بینی! هنر دوران قاجار هنر شلوغی است كه یك جامعه سنتی در حال گذار را نشان میدهد، تكنوكراتهایی كه از غرب آمدهاند یكطرف؛ و سنتگرایانی كه همه روشها به آنها به ارث رسیده ولی هدف و معنی غایی را استاد به آنها نگفته طرف دیگر، ظاهراً نقاشی با قدرت زنده كردن مرده نیز نیست، تا دم مسیحایی دمد و مردگان را جان دهد، تحولات تكنولوژیك صنعت چاپ نیز از راه رسیده است، با اینحال باز كسانی هستند كه همه سعی و توان خود را معطوف نقاشی كنند، كمالالملك از زمره این مردمان است، اما او نیز از بیسر و سامانی اصحاب دولت و صدارت مرغ همسایه را غاز میبیند؛ و سالیان مصرف كُپی كشی از شمایل رامبراند و دیگران در موزه لوور میكند، (آن هم زمانی كه پاریس نشینان خود خوابهای طلایی مشرق زمین و نگارگری آنان را میبینند) در این میان «لطف علی» دل به یار دیار خود بسته است؛ مینگارد آنچه را كه مردمش سفارش میدهند و میكشد زجری را كه آنها میكشند؛ از باد خیره سری و غرور در سرش خبری نیست، اهل خانه و عیال است و از اینكه برای افراد معمولی نقش به یادگار بنگارد، شرمنده نیست. با اینحال خیلی از سفارشهای دولتی را رد میكند؛ كاری كه خیلی از هم عصرانش انجام ندادند! اساساً با درباریها مشكل دارد و اصل این مشكل هم بر میگردد به روحیه آزاد اندیشی آقا لطف علیمنشش گلخواه و گلنشین است و خود همان بلبل نقش گل و مرغ است... آسوده عارفان كه گرفتند ساحلی... ساحل خود را یافته و قصد سفر مجدد هم ندارد، با كاسب و بقال و مولای مكتب خانه محلهاشان حشر و نشر دارد؛ و در یك كلام آقا لطف علی صورتگر شیرازی یك انسان كاملاً خاكی است؛ و سفر به افلاك را به بزرگان واگذاشته. |
نویسنده : بهمن فیزابی |