پاسخ به:مجله هنر / نقاشی : تاريخ نقاشى ايران
پنج شنبه 12 خرداد 1390 11:25 AM
دوران اسلامى
|
ارکان پوسيدهٔ سلسلهٔ ساسانى بهدست اعراب مسلمان فرو ريخت، اما فرسنگ کهن ايرانى از ميان نرفت و سنتهاى هنرى پيشين در ايران اسلامى ادامه يافتند و نتايج جديدى به بار آوردند. خلفاى اموى در ساختن و آراستن کاخها از شاهان ساسانى تقليد مىکردند. انعکاس مستقيم هنر ايرانى پيش از اسلام را مثلاً در ديوارنگارههاى قصرالحير غربى (دمشق) مىتوان مشاهده کرد، (۱۱۲ هـ.ق.) |
پس از عهد امويان سهم ايرانى در تکوين هنر اسلامى برترى يافت. حضور عنصر ايرانى در نقاشى عصر عباسى کاملاً واضح است چرا که احتمالاً هنرمندان ايرانى در نقاشى عصر عباسى و آراستن کاخهاى آنها شرکت فعال داشتهاند. مصداق اين مورد، ديوارنگارههاى کاخى در سامره موسوم به جوسق الخاقانى است که به رفع اول قرن سوم هجرى تعلق دارد و از قديمىترين نمونههاى تصويرى عباسيان محسوب مىشود. |
اطلاعات ما از چگونگى هنر تصويرى ايران در سدههاى آغازين اسلامى به چند نقاشى ديوارى آسيب ديده، تصاوير روى ظروف سفالى و فلزى و گزارش برخى مورخان مسلمان محدود مىشود. اما از همين مدارک اندک مىتوان به اهميت ميراث ساسانى و آسياى ميانه براى تحول نقاشى ايرانى - اسلامى پى برد. |
در عهد سامانيان احتمالاً کتابنگارى رواج داشته و گفته شده يکى از اميران ساساني، نقاشى چينى (احتمالاً ماني) را به کار تصويرگرى متن منظوم کليله و دمنه گماشته بود. ديوارنگارههاى حوالى نيشابور و نيز سفالينههاى منقوش نيشابور متعلق به همين دوره است. در اين آثار الگوهاى آسياى ميانه و ساسانى بهچشم مىخوردند. |
غزنويان متعصب نيز چون سامانيان به نقاشى علاقه داشتند و احتمالاً هنرمندان آسياى ميانه را براى تزئين کاخهاى خود بهکار گرفتند. ديوارنگارههاى کاخ لشکرى بازار (افغانستان) تنها مدرک نقاشى بازمانده از آن زمان است که با ديوارنگارى ساسانى پيوند دارد. |
تحريم صورتگرى دست کم از قرن سوم تا پنجم هجري، محدوديتى در نقاشى بهوجود آورد، اما هنرمند ايرانى با ابداع شيوههاى انتزاعىتر به راه خود ادامه داد. |