خوشحالیم
كه لااقل وزارت ارشاد در حوزه خودش اقدام به ممنوع كردن فست فود كرد.از
قول مدیركل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد اطلاع پیدا كردیم كه
به منظور صیانت از زبان وا دب فارسی و ممنوعیت به كارگیری اسامیو عناوین
بیگانه در تابلوها،از امروز توسط واحدهای صنفی و « فست فود » خصوصا اغذیه
فروشی ها ممنوع است و با كسانی كه تمكین نكنند، برخورد شدیداللحن به عمل
خواهد آمد. چرا كه به عمل كار برآید، به سخنرانی نیست.
واژههای جایگزین: واژگان پیشنهادی برای فست فود به ترتیب اولویت استفاده اعلام میداریم.
1 هست فوت: این هر دو كلمه
كاملاً فارسی سره بوده و از نظر وزن و آهنگ نیز با فست فود قرابت بیشتری
دارد.هست فوت، یعنی تا فوت كنی، غذا روی میزت هست.سرعت تهیه هست فوت
میتواند با تعداد فوت ها درجه بندی شود. یك فوت، دو فوت، سه فوت،......و
الی آخر.
2 سریع السیر: چون سرعت تهیه غذاهای فست فودی بیشتر و
تندتر از امثال دیزی و كله پاچه و سایر غذاهای سنتی است؛ اطلاق عبارت سریع
السیر به این گونه غذایا(!) میتواند رساننده معنا و منظور باشد. وزارت
راه، قطارهای شركت رجاء را همین طوری تقسیم بندی كرده است.
3 بخر و
بخور: در حوزه البسه، به پاره ای لباسها كه میگویند. عین « بشور وبپوش »
اتونمیخواهند،ا صطلاحاً همین عبارت را میتوان در مورد غذاهای فست فودی
به كار برد. بسیاری از فست فودیها را همانجا سرپایی میخورند، یك نوشابه
گازدار هم روش.
4 راحت الحلقوم: اگرچه این اصطلاح از بیخ عربی است،
اما باز بهتر از یك اصطلاح بیگانه است. با فرهنگ و زبان محاورهای ما هم
بیگانه نیست. به خیلی چیزها میگوییم راحت الحلقوم. مثل پول بیت المال كه
بعضی مفسدان اقتصادی، براحتی هلواز گلو میدهند پایین. بدون آن كه صدای
قورت دادنشان را بشنوید.
5 سریعانه: وقتی كه به كامپیوتر،رایانه
گفته میشود و به سوبسید یارانه و به ترمینال، پایانه و... همه جا هم
بحمدالله این اسامی و عبارات جا افتاده وامروز اگر كسی بگوید كامپیوتر،همه
به او میخندند؛ پیشنهاد میشود كه به عوض فست فو د گفته شود ببینیم چی
میشود.
6 غذا قورتكی: چون غذاهای فست فودی را سریع قورت میدهند و
هم تهیه آن راحت تر و مواد آن آماده تر است و هم هیچ خاصیتی ندارد، جز چاق
كردن آدمها؛ فلذا اصطلاح غذاقورتكی نیز پیشنهاد آخر ماست.عین كش لقمه
خدابیامرز كه به جای پیتزا توسط فرهنگستان زبان فارسی اختراع شد و چقدر هم
رایج شد!