0

:: اشعار رضوی

 
leila0033
leila0033
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 4855
محل سکونت : تهران

پاسخ به::: اشعار رضوی
سه شنبه 4 خرداد 1389  1:36 PM

قلبى شكست و دورو برش را خدا گرفت

نقاره مى‏زنند...  مريضى شفا گرفت

ديدى كه سنگ در دل آئينه آب شد

ديدى كه آب حاجت آئينه را گرفت

خورشيدى آمد و به ضريح تو سجده كرد

اينجا براى صبح خودش روشنا گرفت

پيغمبرى رسيد در اين صحن پر ز نور

در هر رواق خلوت غار حرا گرفت

از آن طرف فرشته‏اى از آسمان رسيد

پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت

زير پرش نهاد و به سمت خدا پريد

تقديم حق نمود و سپس ارتفاء گرفت

چشمى كنار اينهمه باور نشست و بعد

عكسى به يادگار از اين صحنه‏ها گرفت

دارم قدم قدم به تو نزديك مى‏شوم

شعرم تمام فاصله‏ها را فرا گرفت

دارم به سمت پنجره فولاد مى‏روم

جايى كه دل شكست و مريضى شفا گرفت

image0466.jpg


 

 


 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها