نگاهي به مهدويت از طريق اهل سنت
جمعه 22 خرداد 1388 5:46 AM
نگاهي به مهدويت از طريق اهل سنت
در کتب بسيار معتبر اهل سنت احاديث فراواني درباره وجود مقدس حضرت مهدي عليه السلام مي يابيم که به عنوان نمونه به برخي از آنها توجه مي کنيم: در صحيح ترمذي از رسول اکرم صلي الله عليه و آله درباره حضرت مهدي عليه السلام چنين مي خواهيم: دنيا و زمانه به پايان نخواهد رسيد تا آن که مردي از فرزندان من بر جهان حکومت نمايد که نامش مطابق نام من باشد. اين حديث با مختصري اختلاف در کتاب مسند امام احمد حنبل نيز از رسول خدا (ص) نقل گرديده است. در سنن ابن ماجه قزويني از رسول خدا چنين روايت گرديده است: اگر از عمر دنيا جز يک روز باقي نمانده باشد، خدا آن روز را آن قدر طولاني خواهد فرمود تا مردي از خاندان من حکومت نمايد. در کتابهاي ديگر بزرگان از علماي اهل سنت و جماعت به دنبال ذکر اين روايت فوق، اين مطلب نيز از رسول اکرم صلي الله عليه و
آله اضافه گرديده است: نام او نام من و کنيه او کنيه من است. و او جهان را از عدالت و دادگري آکنده سازد همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد. جالب آن که برخي از ناموران عامه چنين مطلبي را از پيامبر اکرم نقل کرده اند که فرمود: مهدي از خاندان من و از فرزندان فاطمه (ع) است. و از جمله راويان اين حديث جناب ام سلمه همسر صالحه رسول خداست که فرزند فاطمه بودن حضرت مهدي عليه السلام را از قول پيامبر نقل مي نمايد. حديث فوق در دو کتاب معتبر اهل سنت و جماعت يعني سنن ابوداوود و سنن ابن ماجه قزويني آمده است. همچنين برخي از علماي اهل تسنن درباره وجود مقدس حضرت مهدي عليه السلام کتابهاي مستقلي را تاليف نموده اند. از آن جمله اند:
- حافظ ابونعيم اصفهاني: الاربعين، مناقب المهدي و نعت المهدي.
- حافظ يوسف گنجي شافعي: البيان في اخبار صاحب الزمان.
- حماد بن يعقوب: اخبار المهدي.
- جلال الدين سيوطي: علامات المهدي. و خلاصه کلام آن که دانشمندان اهل سنت و جماعت، متجاوز از 500 حديث در بيشتر از 60 کتاب خود در اين زمينه آورده اند. و بنابراين مساله ظهور مصلح و منجي عالم از استحکامي بسيار بالا برخوردار مي شود، به نحوي که مي توان گفت کمتر مساله اي از
مسائل اسلامي از چنين قاطعيت و استحکامي برخوردار باشد. آري، مطالعه و بررسي کتب اهل سنت و جماعت و نيز تفحصي نه چندان پر دامنه در اعتقادات برادران غير شيعي از مسلمانان، اين مطلب را بروشني اثبات مي نمايد که اعتقاد و باور عمومي در ميان آنان چنين است که در آخرالزمان شخصيتي از فرزندان رسول اکرم صلي الله عليه و آله و حضرت صديقه کبري، فاطمه زهرا سلام الله عليها به دنيا آمده و پس از مدتي به فرمان خدا قيام نموده، جهان را پس از آن که از ظلم و جور و ستم آکنده گرديده باشد، از عدل و دادگري مالامال سازد، و در زمان حکومت او امنيت و فراواني نعمت دامن خواهد گسترد و همه مردمان از نعمت يک زندگاني سراسر سعادتمندانه بهره خواهند برد. البته بخش مورد اختلاف اعتقاد فوق با عقيده شيعيان، يعني به دنيا آمدن حضرت مهدي عليه السلام در آخرالزمان را بسياري از اعترافات صريح دانشمندان و بزرگان اهل سنت و جماعت نيز رد و نفي مي نمايد. در ميان آثار گوناگون دانشمندان سني چند نمونه را انتخاب کرده به نظر خوانندگان محترم مي رسانيم:
1 - سبط بن جوزي از علماي اهل سنت و جماعت در کتاب خويش تحت عنوان تذکره خواص الامه اين گونه عنوان مي کند: دوازدهمين امام و پيشوا، محمد بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن... علي بن ابي طالب بوده و کنيه او ابو عبدالله و ابوالقاسم است. و اوست آخرين بازمانده خدا و صاحب
الزمان و قائم و منتظر و آخرين امام... و او همان کسي است که رسول خدا فرمود: در آخر الزمان مردي از خاندان من خروج مي کند که اسم او اسم من است و کنيه او کنيه من، زمين را از عدل و داد پر مي کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد. اوست مهدي موعود.
2- گنجي شافعي (شيخ محمد بن يوسف بن محمد) کتابي دارد به نام البيان في اخبار صاحب الزمان. اين نويسنده شافعي علاوه بر آنکه کتابي مستقل درباره حضرت ولي عصر عليه السلام نگاشته، در کتاب ديگرش به نام کفايه الطالب في مناقب علي بن ابي طالب در باب هشتم قسمت ملحقات بعد از ذکر ائمه از فرزندان اميرالمومنين عليه السلام و بعد از ذکر نام و القاب حضرت عسکري عليه السلام چنين گويد:... و او فرزندش را جانشين خود قرار مي دهد که همان امام منتظر باشد که صلوات خدا بر او باد.
3 - عبدالوهاب شعراني در کتاب اليواقيت و الجواهر مبحث 65 در باب اموري که قبل از قيامت کبري بايد واقع شود سخن مي گويد و از جمله چنين بيان مي دارد: از جمله اموري که بايد قبل از قيامت اتفاق افتد خروج مهدي عليه السلام است که آن بزرگوار از فرزندان امام حسن عسکري عليه السلام است و تولد او شب نيمه شعبان سال 255 مي باشد. و او باقي است تا با عيسي بن مريم گرد آيد.
4 - حافظ محمد بن محمد بخاري معروف به خواجه پارسا در کتاب خويش موسوم به فصل الخطاب چنين گويد:
و ابومحمد الحسن العسکري ولده (م ح م د) رضي الله عنهما معلوم عند خاصه اصحابه و ثقات اهله. يعني: و ابومحمد حسن عسکري فرزندش محمد - که خداوند راضي مي باشد از هر دو آنها - است و نزد خواص اصحاب و افراد مورد اعتماد خود، مشخص و شناخته شده است.
5 - شيخ سليمان حنفي قندوزي در کتاب خويش به نام ينابيع الموده ص 452 چنين گويد: و نزد افراد مورد اعتماد، محقق و مسجل است که ولادت قائم عليه السلام در شب پانزدهم سال 255 در شهر سامرا انجام پذيرفته است.
6 - دانشمند ديگر عامه شيخ محمد بن ابراهيم حمويني شافعي در فرائد السمطين از قول حضرت رضا عليه السلام چنين نقل مي کند: امام پس از من فرزندم جواد التقي و پس از او فرزندش علي النقي و بعد از وي حسن العسکري و پس از او مهدي المنتظر است که اطاعت از او در زمان غيبت همانند زمان ظهور واجب است.
7 - نويسنده ديگر اهل سنت و جماعت يعني سيد مومن بن حسن شبلنجي در کتاب نور الابصار باب دوم ص 152 چنين مي نگارد: در ذکر مناقب محمد بن الحسن بن... علي بن ابي طالب. مادرش ام ولد بود که به ايشان نرجس و صقيل و سوسن هم گفته مي شود. و کنيه اش ابوالقاسم است. و شيعه اماميه ايشان
را حجت و مهدي و قائم و منتظر و صاحب الزمان لقب داده اند که مشهورترين لقب ايشان مهدي است.
8 - محمد بن شحنه حنفي در کتاب تاريخ خويش موسوم به روضه المناظر في اخبار الاوائل و الاواخر جلد اول ص 294 اين گونه آورده است: و براي امام حسن عسکري عليه السلام فرزندي به دنيا آمد که دوازدهمين ائمه است و به او مهدي و قائم و حجت و محمد گفته مي شود. و تولد وي در سال 255 اتفاق افتاده است. پس روشن مي گردد که اعتقاد به وجود امامي که در سال 255 به دنيا آمده و هم اکنون نيز در قيد حيات است و در آينده به فرمان حضرت حق جل و علا ظهور کرده و جهان را به نور عدالت و توحيد منور خواهد نمود، خاص ما شيعيان نيست، بلکه تعدادي از دانشمندان اهل سنت و جماعت نيز به وقوع ودلات و دير زيستي اين بزرگوار اقرار و اعتراف نموده اند.