«وَالقَمَر قَدَّرْناهُ مَنَازِلَ حَتَّی عادَ کَالعُرجُونِ القَدِیم))
و برای ماه منزل گاههایی قرار دادیم (و به هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام بصورت شاخهی کهنه (قوسی شکل و زرد رنگ) خرما در میآید.
منظور از منازل همان منزلگاههای بیست و هشت گانهای است که ماه قبل از «محاق» و تاریکی مطلق طی میکند. زیرا هنگامیکه ماه، سی روز تمام باشد تا شب بیست و هشتم در آسمان قابل رؤیت است ولی در شب بیست و هشتم بصورت هلال بسیار باریک زرد رنگ و کم نور و کم فروغ در میآید و در دو شب باقیمانده قابل رؤیت نیست که آنرا «محاق» مینامند البته در ماههایی که بیست و نه روز است تا شب بیست و هفتم معمولاً ماه در آسمان دیده میشود و در دو شب باقیمانده محاق است. این منزلگاهها کاملاً دقیق و حساب شده است بطوریکه منجمان از صدها سال قبل میتوانند طبق محاسبات دقیقی که دارند، آنرا پیش بینی کنند.
در آغاز ماه نوکهای هلال رو به طرف راست و یا بالا است و تدریجاً بر حجم ماه افزوده میشوده تا هفتم که نیمی از دایرهی کامل ماه آشکار میشود و باز بر آن افزوده میشود تا چهاردهم که بصورت بدر کامل میشود. تا بیست و یکم که باز به صورت نیمدایره در میآید، همچنین از آن کاسته میشود تا شب بیست و هشتم که بصورت هلال ضعیف کمرنگی در میآید که نوکهای آن بطرف چپ و یا پایین است.
و از همین جا مفهوم تعبیر «کالعرجون القدیم» روشن میشود. زیرا «عرجون» بطوریکه غالب مفسران گفتهاند، آن قسمت از خوشهی خرماست که به درخت اتصال دارد.
توضیح اینکه خرما بصورت خوشه بر درخت ظاهر میشود. پایهی این خوشه بصورت چوبی قوسی شکل و زرد رنگ است و نوک آن مانند جاروست و دانههای خرما همچون دانههای انگور به نخهای آن متصل اند. هنگامیکه خوشهی نخل را میبرند، آن پایهی قوسی شکل بر درخت باقی میماند که وقتی می خشکد و پژمرده میشود، کاملاً به هلال قبل از محاق میماند. زیرا همانگونه که هلال آخر ماه که در جانب شرق آسمان نزدیک صبحگاهان ظاهر میشود خمیده و پژمرده و زرد رنگ است. عرجون قدیم نیز همینطور است و توصیف آن به قدیم اشاره به کهنگی آن است زیرا هر قدر این شاخة کهنهتر میشوند، باریکتر و پژمردهتر و رنگ پریدهتر میشوند وشباهت بیشتری به هلال آخر ماه پیدا میکنند.-