پاسخ به: ترجمه منظوم سوره های جزء سی ام قرآن کريم
چهارشنبه 25 فروردین 1389 1:02 PM
سورة التكوير
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ (1) وَإِذَا
النُّجُومُ انْكَدَرَتْ (2) وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ (3) وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ
(4)
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (5) وَإِذَا
الْبِحَارُ سُجِّرَتْ (6) وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ (7) وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ
سُئِلَتْ (8) بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (9) وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ (10)
وَإِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ (11) وَإِذَا
الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ (12) وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ (13) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا
أَحْضَرَتْ (14) فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (15) الْجَوَارِ الْكُنَّسِ (16) وَاللَّيْلِ
إِذَا عَسْعَسَ (17) وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (18)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ (19)
ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ (20) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ (21)
وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ (22) وَلَقَدْ
رَآَهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ (23)
وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ
(24) وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ (25) فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ (26)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ
(27)
لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ
(28)
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (29)
نام پروردگار ما رحمت است و چراغ راه
مرگ خورشيد می رسد آن زمان می شود سياه1
از کواکب دگر نپرس تيره و تار بين راه2
کوه ها ذوب می شوند3 شتران پخش و سر براه4
وحشيان را هم آورند در بر ميز دادگاه5
آب دريا هم از خودش گيرد آتش مثال کاه6
هرکس آنجا به همسری7 خو نمايد به يک نگاه
دخترانی که مرده اند زنده در گوره بی پناه8
به چه جرمی چنين شوند کشته اين گونه بی گناه؟9
نامه ها باز می شود10 آسمان کنده چون گياه11
دوزخ آکنده از لهيب12 جنّت اما قريب راه13
هرکه داند چه کرده است14 نمدی برده زين کلاه
اينچنين است. پس قسم به همه اختران ماه15
که به گردش درآمدند16 تا شوند عاقبت تباه
و به شب می خورم قسم که زمين را کند سياه17
و به صبحی که دم زند نفسی می کشد پگاه18
اين کلام از فرشته ای ارجمند است و پر ز جاه19
عرشيان از امانتش20 بس مطيعند و سر به راه21
اين رفيق شما نگشت از جنون اندر اشتباه22
ديده است آن فرشته را افق روشنش گواه23
گويد از غيب بر شما وز خساست نبسته راه24
حرف شيطان نباشد اين که شده رانده و تباه25
به کجا می بريد ره؟26 اين ره آرد به پرتگاه
اين سخن بر جهانيان باشد اسباب انتباه27
آن که جز بر صراط راست ننموده است يک نگاه28
هيچ کس از شما نخواست جز که خواهد خدای ماه
آن خدای جهانيان که به لطفش برم پناه29